انبارلویی: مردم مطالباتشان را در قامت امام (ره) دیدند/ اختلاف سلیقه نباید مخلّ «همبستگی» باشد
محمدکاظم انبارلویی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی، به جماران گفت: اصلا انقلاب بدون اندیشه امام معنا ندارد. به قول رهبری، این انقلاب بی نام امام خمینی(ره) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست. ما اگر از مبانی امام که غربستیزی، آمریکاستیزی و ظلمستیزی است فاصله بگیریم، چیزی از انقلاب باقی نمیماند؛ هویت و مشروعیت انقلاب ما این است که مو به مو مبانی و رهنمودهای امام در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حتما حفظ شود.
به گزارش اخبار استانی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با تأکید بر اینکه اختلاف سلیقهها و اختلاف دیدگاهها نباید مخلّ «همبستگی ملی» شود، گفت: ما یک نظام مردمی هستیم که ساخت و بافت اجزای حکومت را هم مردم انتخاب میکنند. در طول این چهار دهه بیش از ۴۰ مرتبه مردم ما پای صندوقهای رأی رفتهاند و مسئولین خود را برگزیدهاند. این مسئولین خدمات و در عین حال اشتباهاتی داشتهاند. خدمات آنها به «ثبات در نظام جمهوری اسلامی» بر میگردد. دولتهای گذشته که از انواع گرایشها و سلیقههای سیاسی به وجود آمدند و مردم آنها را انتخاب کردند و ما نباید در انتخاب مردم تردید کنیم اما میتوانیم در صحت عملکرد انتخابشوندگان تردید داشته باشیم؛ و اشتباهات و خطاهای آنها را به پای «جمهوری اسلامی» نگذاریم و به عنوان یک تجربه تاریخی نگاه کنیم.
مشروح گفتوگوی جماران با محمدکاظم انبارلویی را در ادامه میخوانید:
اگر امروز به افکار، اندیشه و سیره امام خمینی(ره) توجه داشته باشیم، چقدر میتواند به حل مشکلات سیاسی و اجتماعی امروز کشور ما کمک کند؟
مبانی امام مشخص است. امام بنیانگذار یک حکومت الهی در ایران است که جزء مطالبات اصلی ملت ایران بوده است. ملت ایران یک ملت مسلمان هستند و همواره این مطالبه را داشتهاند که حاکمان ما هم مسلمان و متعبد باشند. لذا امام با نظریه ولایت فقیه به این مطالبه مردم پاسخ داد. چون مردم میگفتند حاکمان ما باید شبیهترین انسانها به پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) باشند؛ لذا مطالبات خودشان را در قامت امام خمینی(ره) و بیانات روشنگرانه ایشان در ارتباط با نظام اسلامی دیدند.
دستاورد امام برای یک فلسفه سیاسی جدید که متفاوت با نظامهای کنونی باشد، تئوری «ولایت فقیه» است. امام فرمود اگر به ولایت فقیه متمسک شوید، کشور دیگر دچار دیکتاتوری نمیشود. بنابراین اولین اصل همبستگی ما، التزام عملی به ولایت فقیه و بالاتر از آن التزام به قانون اساسی است. قانون اساسی میثاق ملی است و تمام اختلافات و مسائل را میتوانیم با تمسک به اصول قانون اساسی حل کنیم.
یک بار مردم به تدوینکنندگان قانون اساسی رأی دادند و پس از تدوین هم به خود قانون اساسی رأی مثبت دادند. بنابراین قانون اساسی فصل مشترک مطالبات و خواستههای مردم است و اگر ما در اختلافات به آن رجوع کنیم، میتوانیم مشکلات خودمان را حل کنیم.
اختلاف سلیقهها و اختلاف دیدگاهها نباید مخلّ «همبستگی ملی» شود
اختلاف سلیقهها و اختلاف دیدگاهها نباید مخلّ «همبستگی ملی» شود. ما باید بدانیم که در وسط معرکه یک جنگ نرم و سخت از سوی آمریکا و قدرتهای جهانی هستیم. آنها امام و رهبری را مسبب نابودی منافع خودشان در ایران میدانند و لذا هیچ گاه حاضر نشدهاند ما را به رسمیت بشناسند. اوایل انقلاب ما را گرفتار نبردهای سخت داخلی و خارجی کردند که خوشبختانه ملت ایران در هر دو عرصه سرافراز بیرون آمدند و بیش از ۴۰ سال است که یک دولت سر پا را اداره میکنند.
بعد از آن آمریکا به نبرد نرم روی آورد و در اغتشاشات ۷۸ ،۸۸، ۹۸ و سال گذشته به وسیله ارتباط با عناصر وابسته غرب کشور را دچار آشوب و آشفتگی کردند. اما سرانجام ملت ایران با تمسک به آزادی و استقلالی که داشتند، توانستند کشور را از هجوم سخت و نرم دشمن مصون بدارند. بنابراین ما باید به اصول و مبانی امام رجوع کنیم و این اصول و مبانی ما را پرهیز میدهد از چیزهایی که تزلزل در نظام اداری ما ایجاد میکند.
اشتباهات و خطاهای دولتها را به پای «جمهوری اسلامی» نگذاریم و به عنوان یک تجربه تاریخی نگاه کنیم
بعضی از تحلیلگران سعی دارند عملکرد ۴۵ سال گذشته را به حساب ایدئولوژی انقلاب اسلامی مرتبط کنند. نظر شما در این خصوص چیست؟
ما یک نظام مردمی هستیم که ساخت و بافت اجزای حکومت را هم مردم انتخاب میکنند. در طول این چهار دهه بیش از ۴۰ مرتبه مردم ما پای صندوقهای رأی رفتهاند و مسئولین خود را برگزیدهاند. این مسئولین خدمات و در عین حال اشتباهاتی داشتهاند. خدمات آنها به «ثبات در نظام جمهوری اسلامی» بر میگردد. دولتهای گذشته که از انواع گرایشها و سلیقههای سیاسی به وجود آمدند و مردم آنها را انتخاب کردند و ما نباید در انتخاب مردم تردید کنیم اما میتوانیم در صحت عملکرد انتخابشوندگان تردید داشته باشیم؛ و اشتباهات و خطاهای آنها را به پای «جمهوری اسلامی» نگذاریم و به عنوان یک تجربه تاریخی نگاه کنیم.
برجام یک تجربه تاریخی بود
هر قدر دولتهای ما جلوتر میروند خطاها کمتر میشود و این را هم باید بدانیم که دشمن مرتب در نظام الهی ما اخلال میکند؛ از طریق نفوذ و روشهای دیگر نمیگذارد ما به اهدافمان برسیم. در دولت آقای روحانی ارادهای در کشور پیدا شد که مشکلات با آمریکا را حل کنیم. یک تیم رفت و مذاکره کرد و به توافق هم رسید اما موقعی که ما همه تعهدات را انجام دادیم، ناباورانه دیدیم که آنها به هیچ یک از تعهدات خودشان عمل نکردند و برجام را پاره کردند. این یک تجربه تاریخی بود. برخی در داخل فکر میکردند با مذاکره میشود مشکلات بین ایران و غرب را حل کرد و بدون این تجربه ما نمیتوانستیم اثبات کنیم که خباثت آمریکا و غرب در مقابله با جمهوری اسلامی چقدر است.
ما الآن از این تجربه عبور کردهایم و در مواجهه با غرب محتاطانه قدم بر میداریم. الآن شاهد هستید که در منطقه جنگی بر پا است که تمامی ناتو در مقابل تمامی جبهه مقاومت صفآرایی کردهاند؛ و ضربات مهلکی به آنها وارد شده است. بعد از سقوط داعش که به اعتراف خانم کلینتن دستساز آمریکا بود، ما میبینیم که الآن جنگی در منطقه بین آمریکا و خطوط مقاومت بر پا است و خطوط مقاومت در کلیه جبههها توفیقات نسبی به دست آوردهاند.
تهدیدها پایان خواهد پذیرفت و به فکر آمریکا هم خطور نمیکند که به ایران حمله کند
به عقیده من تهدیدها پایان خواهد پذیرفت و به علت قدرت بازدارندگی ایران، هیچگاه حتی به فکر آمریکا هم خطور نمیکند که به ایران حمله کند؛ و لذا به جنگ نرم روی میآورد. جنگ نرم هم ابعاد مختلف دارد و دولت، ملت، جریانهای سیاسی، احزاب و گروههای ما باید به مختصات این جنگ آشنا باشند و طوری عمل نکنند که به عنوان یک قطعه از جورچین آمریکا در غرب آسیا نباشد؛ و در کنار ملت مقابل آمریکا ایستادگی کنند.
اگر بخواهیم به مصادیق اندیشه امام خمینی(ره) نگاه کنیم، یکی از موارد آن میتواند نگاه ایشان به انتخابات باشد. سه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در زمان حیات حضرت امام برگزار شد و اسنادی که جماران امسال منتشر کرد بیانگر این است که طیف وسیعی از دیدگاههای سیاسی در لیست رأی امام حضور دارند. به نظر شما این سیره عملی امام خمینی(ره) چقدر در انتخاباتهای اخیر مورد توجه و نظر قرار میگیرد؟
سیره نظری امام این است که «میزان حال فعلی افراد است». در تاریخ انبیاء هم سراغ دارید که گاهی همسر و یا فرزند یک پیامبر با او اختلاف سلیقه داشتند. ما نمیتوانیم به تبار کسی نگاه کنیم و مُهر تأیید به او بزنیم.
خطوطی که الآن از اصولگرا و اصلاحطلب هست واقعی نیستند
منظور من تنوع و تکثر سبد رأی بود. نظر شما در این خصوص چیست؟
خطوطی که الآن از اصولگرا و اصلاحطلب هست واقعی نیستند. چه بسا عناصری در جریان اصولگرا حضور داشته باشند که صلاحیت ندارند و چه بسا افرادی در جریان اصلاحطلب باشند که صلاحیت آنها بیشتر از اصولگرایان است. من اصلا به این معنا خط کشی نمیکنم و میزان را حال فعلی افراد میدانم. افرادی که الآن آدمهای خوبی هستند میتوانند مورد رأی مردم قرار بگیرند ولی همین افراد بعدا به دلیل بدعملی و عدول از مبانی مورد تأیید قرار نگیرند.
ما در تاریخ انقلاب اسلامی افرادی مثل شریعتمداری و منتظری داریم. آقای منتظری کسی بود که امام میگفت محصول عمر من است، اما به دلیل ساده لوحی ای که میخواست به منافقین کمک برساند، به شرحی که امام در نامه ششم فروردین و هشتم فروردین فرمودند، این آدم صلاحیت عملی خودش برای خدمت به مردم را از دست میدهد.
لذا در انتخاباتها میتوانیم به ترکیبی از کسانی که فکر میکنیم آدمهای خوبی هستند رأی بدهیم؛ فارغ از اینکه وابسته به چه جریان سیاسی هستند.
در انتخابات آینده مردم قدرت انتخاب دارند
به نظر شما در انتخابات اسفند ماه امسال شرایط برای چنین انتخابی مهیا هست؟
من معتقدم، هست. چون بر اساس آنچه که افراد در پرسشنامه راجع به گرایش سیاسی خودشان اعلام کردهاند، بیش از ۱۵۰۰ نفر گرایش سیاسی خودشان را اصلاحطلبی گفتهاند و شاید بیش از نیمی از آنها مورد تأیید قرار گرفتهاند. حتی کسانی هستند که به عنوان افراد مستقل آمدهاند اما پیشینه اصلاحطلبی داشتهاند. بنابراین گونههای مختلف برای انتخاب وجود دارد و انتخابات آینده که ان شاء الله پرشورترین انتخابات کشور خواهد بود، به کوری چشم آمریکا، مردم قدرت انتخاب دارند؛ گرایشهای مختلف وجود دارد و دو برابر نامزدهای دوره قبل نامزد داریم و برای هر کرسی ۵۱ نفر مورد تأیید قرار گرفتهاند. شاید در هیچ کشور دیگری مقدور نباشد که برای هر کسی مجلس این میزان نامزد حضور داشته باشند.
ما این را به عنوان یک مؤلفه مثبت میتوانیم تبلیغ کنیم که قدرت انتخاب مردم در انتخابات آینده به مراتب بیشتر از انتخاباتهای گذشته است.
طبق آمار بیش از ۵۰ درصد از جمعیت کشور ما را جوانان و نوجوانانی تشکیل میدهند که دوره حیات حضرت امام را درک نکردهاند. از سوی دیگر نسل اول انقلاب به روشهای مختلف از سیاست کنار میروند. به نظر شما در این شرایط وظیفه نسل اول انقلاب در خصوص تبیین افکار، اندیشه و سیره امام خمینی(ره) برای نسل جدید چیست؟
ما الآن در حال یک پوستاندازی نسلی هستیم؛ نسل جدید دارد مدیریت انقلاب را بر عهده میگیرد و مدیریت نبرد نرم و نبرد سخت را پذیرفته است. شمار زیادی از کسانی که در جنگ با داعش به شهادت رسیدند، متعلق به نسل جدیدی هستند که اصلا امام را ندیدهاند اما مؤمنانهتر از مجاهدان ما در جنگ تحمیلی میجنگند و در صحنه حضور دارند.
لذا دغدغه شما در این پرسش، که دغدغه درستی هم هست، این است که ما انتقال قدرت به نسل جدید را آنقدر دقیق انجام بدهیم که آرمانها و اهداف امام همچنان پا بر جا بماند و ساخت جدید نهادهای حکومتی در دولت، مجلس، شوراها و همه نهادهای انتخابی کشور به نسل جدیدی سپرده شود که مؤمنانهتر از انقلابیون صدر انقلاب ان شاء الله بتوانند آرمانهای امام را پیگیری کنند.
انقلاب بدون اندیشه امام معنا ندارد
اگر از امام و افکار امام غافل شویم چه تبعاتی میتواند برای کشور ما داشته باشد؟
اصلا انقلاب بدون اندیشه امام معنا ندارد. به قول رهبری، این انقلاب بی نام امام خمینی(ره) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست. ما اگر از مبانی امام که غربستیزی، آمریکاستیزی و ظلمستیزی است فاصله بگیریم، چیزی از انقلاب باقی نمیماند؛ هویت و مشروعیت انقلاب ما این است که مو به مو مبانی و رهنمودهای امام در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حتما حفظ شود.
انتهای پیام