آیا فرزند در زمان حیات مادر می تواند ادعای ارث کند؟

ایا در زمان حیات مادر فرزند میتواند ادعای سهم کند

پاسخ صریح این است که خیر، فرزند نمی تواند در زمان حیات مادر خود ادعای سهم الارث کند. مطابق قانون مدنی و اصول فقهی، حق ارث پس از فوت مورث محقق می شود و تا زمانی که مادر در قید حیات است، مالک کامل اموال خود محسوب می شود و حق هرگونه دخل و تصرفی را در دارایی هایش دارد. هرگونه مطالبه یا توافق بر سر ارث قبل از فوت، فاقد وجاهت قانونی است.

ارث و مسائل مربوط به آن، همواره یکی از پیچیده ترین و حساس ترین موضوعات در روابط خانوادگی و حقوقی بوده است. بسیاری از فرزندان و حتی والدین، با این پرسش بنیادی مواجه می شوند که آیا امکان مطالبه یا تقسیم سهم الارث پیش از فوت والدین وجود دارد یا خیر. ابهام در این زمینه می تواند منجر به سوءتفاهم ها، اختلافات خانوادگی و حتی دعاوی حقوقی بی نتیجه گردد. هدف این مقاله، ارائه یک پاسخ جامع و مستند به این پرسش کلیدی از منظر قوانین مدنی ایران و دیدگاه های فقهی است. در ادامه به تفصیل به بررسی زمان تحقق ارث، جایگاه مالکیت در زمان حیات، راه های قانونی جایگزین برای مدیریت و انتقال اموال توسط والدین و پیامدهای حقوقی و اخلاقی مطالبه ارث قبل از فوت خواهیم پرداخت تا آگاهی کاملی در این زمینه برای مخاطبان فراهم شود.

۱. مبنای حقوقی ارث: زمان تحقق و اصل مالکیت

مفهوم ارث در نظام حقوقی ایران و بسیاری از نظام های حقوقی جهان، با وقوع فوت شخص گره خورده است. تا زمانی که فرد در قید حیات است، مالک کامل و مطلق دارایی های خود محسوب می شود و هیچ کس، حتی فرزندان، نمی توانند بر سر اموال او ادعای سهم کنند. این اصل بنیادین، از ماده ۳۰ قانون مدنی ایران نشأت می گیرد که بیان می دارد: هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هرگونه تصرف و انتفاعی را دارد، مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد. این ماده صراحتاً بر حق مالکیت کامل و اختیار تام فرد بر اموالش در زمان حیات تأکید می کند.

ارث، به معنای انتقال قهری (غیر ارادی) دارایی ها، حقوق و دیون متوفی به وراث قانونی اوست. این انتقال تنها پس از موت حقیقی (فوت واقعی) یا موت فرضی (حکم دادگاه بر فوت فرد غایب مفقودالاثر) محقق می شود. از این رو، هرگونه بحث و گفتگو درباره ارث یا سهم الارث قبل از فوت مورث، از نظر حقوقی بی معنا و فاقد اعتبار است. اموالی که فرد در زمان حیات خود دارد، جزو ترکه یا ماترک (اموال باقی مانده پس از فوت) محسوب نمی شوند و بنابراین، قابل تقسیم به عنوان ارث نیستند.

۲. پاسخ صریح به پرسش اصلی: ادعای سهم الارث از مادر زنده

پاسخ به این پرسش که آیا فرزند می تواند در زمان حیات مادر خود ادعای سهم الارث کند، به طور قاطع خیر است. همانطور که در بخش پیشین توضیح داده شد، مفهوم ارث تنها با فوت مورث (در اینجا مادر) تحقق می یابد. تا زمانی که مادر در قید حیات است، ایشان مالک کامل و بلامنازع تمامی اموال و دارایی های خود محسوب می شود. این حق مالکیت شامل حق هرگونه دخل و تصرف، انتقال، فروش، هبه، صلح یا حتی تلف کردن اموال نیز می شود.

هیچ فرزند یا وراث دیگری، بر اساس هیچ ماده قانونی یا اصل فقهی، نمی تواند مادر را مجبور به تقسیم اموال خود کند یا سهمی از دارایی های او را پیش از فوتش مطالبه نماید. چنین ادعایی در مراجع قضایی، بدون استثنا، رد خواهد شد زیرا فاقد مبنای قانونی است. اموالی که یک فرد در زمان زندگی خود دارد، جزو دارایی های شخصی اوست و تصمیم گیری درباره آن ها تماماً در اختیار خود اوست. این اصل، اساس احترام به حق مالکیت و استقلال مالی افراد را تشکیل می دهد.

۳. دیدگاه شرعی (فقه شیعه و اهل سنت) درباره مطالبه ارث قبل از فوت

در شریعت اسلام، چه در فقه شیعه و چه در فقه اهل سنت، اصل بر این است که ارث تنها پس از فوت مالک محقق می شود. در تمام مکاتب فقهی، مالکیت فرد بر اموال خود تا زمان حیات، یک حق مسلم و محترم شناخته می شود. به عبارت دیگر، تا زمانی که فردی در قید حیات است، هیچ کس، حتی نزدیک ترین بستگانش، حق مطالبه سهمی از اموال او را تحت عنوان ارث ندارد. این اجماع فقهی، بر پایه آیاتی از قرآن کریم و روایات معصومین (در فقه شیعه) و سنت نبوی (در فقه اهل سنت) استوار است که بر حق مالکیت افراد و زمان تحقق ارث تصریح دارند.

مطالبه ارث از والدین زنده، علاوه بر عدم وجاهت شرعی، دارای پیامدهای اخلاقی و معنوی منفی نیز هست. این اقدام می تواند به منزله نادیده گرفتن احترام و جایگاه والدین تلقی شود و موجب کدورت، رنجش و آسیب به بنیان خانواده گردد. از دیدگاه اخلاقی، چنین درخواستی می تواند نشانه ناسپاسی و حرص قلمداد شود که با آموزه های اسلامی در خصوص احترام به والدین و حفظ روابط خانوادگی (صله رحم) در تضاد است. فقها تأکید دارند که این نوع مطالبات، حتی اگر والدین با بخشش موافقت کنند، بهتر است که با رضایت قلبی و بدون اجبار صورت گیرد.

۴. پیامدهای حقوقی و خانوادگی مطالبه ارث از والدین در زمان حیات

اقدام به مطالبه ارث از والدین در زمان حیات، فارغ از اینکه از نظر قانونی و شرعی فاقد اعتبار است، می تواند پیامدهای بسیار جدی و منفی را هم در حوزه حقوقی و هم در بافتار خانوادگی به دنبال داشته باشد. شناخت این پیامدها برای فرزندانی که ممکن است چنین فکری در سر داشته باشند و همچنین برای والدینی که نگران آینده اموال خود هستند، ضروری است.

۴.۱. پیامدهای حقوقی

از منظر حقوقی، طرح دعوا برای مطالبه سهم الارث از والد زنده، بدون شک به نتیجه ای جز رد شدن دعوا توسط دادگاه ها نخواهد رسید. این امر به دلیل فقدان مبنای قانونی برای چنین ادعایی است؛ چرا که ارث اصولاً پس از فوت مورث محقق می شود. این اقدامات بی نتیجه، می تواند منجر به ایجاد سابقه قضایی نامطلوب برای فرد مدعی شود و هزینه های دادرسی، شامل هزینه تمبر، کارشناسی و حق الوکاله را بدون هیچ بازدهی، به او تحمیل کند. علاوه بر این، ممکن است وقت و انرژی بسیاری از مراجع قضایی و افراد درگیر به هدر رود.

۴.۲. پیامدهای خانوادگی و اخلاقی

پیامدهای خانوادگی و اخلاقی این نوع مطالبات، اغلب به مراتب عمیق تر و ماندگارتر از پیامدهای حقوقی آن است. درخواست ارث از والدین زنده، به شدت به روابط عاطفی و بنیان خانواده آسیب می زند. این اقدام می تواند حس بی اعتمادی، نارضایتی، رنجش و کدورت عمیقی را بین والدین و فرزندان ایجاد کند. والدینی که تمام عمر خود را صرف تربیت و تأمین رفاه فرزندانشان کرده اند، ممکن است چنین درخواستی را به منزله نادیده گرفتن زحمات خود و حتی نشانه ای از حرص و طمع تلقی کنند. این موضوع می تواند به از بین رفتن صمیمیت و احترام متقابل منجر شده و اختلافات طولانی مدت و گاه جبران ناپذیری را در خانواده به وجود آورد. در بسیاری از موارد، حتی پس از فوت والدین، آثار منفی این کدورت ها بر روابط سایر فرزندان نیز سایه می افکند.

مطالبه ارث از والدین زنده نه تنها از نظر قانونی فاقد اعتبار است، بلکه می تواند روابط خانوادگی را به شدت تخریب کرده و به اختلافات عمیق و طولانی مدت منجر شود.

۵. راه های قانونی و شرعی مدیریت و انتقال اموال توسط والدین در زمان حیات

با وجود عدم امکان مطالبه ارث از والدین زنده، قانون و شریعت راهکارهای متعددی را برای والدین فراهم آورده اند تا بتوانند در زمان حیات خود، با اختیار کامل، مدیریت و انتقال اموالشان را به گونه ای انجام دهند که هم به اهدافشان از جمله جلوگیری از اختلافات بعدی دست یابند و هم از نظر حقوقی معتبر باشد. این روش ها، جایگزین های هوشمندانه ای برای ارث پیش از فوت هستند و به والدین اجازه می دهند تا در مورد دارایی های خود آزادانه تصمیم گیری کنند.

۵.۱. هبه (بخشش اموال)

هبه، عقدی است که به موجب آن یک نفر (واهب) مالی را به رایگان به دیگری (متهب) تملیک می کند. این انتقال مالکیت، می تواند به صورت مشروط یا غیرمشروط باشد. برای صحت عقد هبه، اهلیت (عقل، بلوغ و رشد) واهب ضروری است. هبه می تواند در مورد اموال منقول و غیرمنقول صورت گیرد و توصیه اکید بر این است که برای جلوگیری از هرگونه تردید یا انکار در آینده، با تنظیم سند رسمی انجام شود.

یکی از نکات کلیدی در عقد هبه، بحث رجوع از هبه است. اصولاً واهب (بخشنده) می تواند از هبه خود رجوع کند و مالی را که بخشیده، پس بگیرد، مگر در موارد استثنایی. این موارد عبارتند از:

  • اگر متهب (کسی که مال را دریافت کرده) پدر، مادر یا اولاد واهب باشد (شامل فرزندان و نوادگان).
  • اگر هبه معوض باشد؛ یعنی در ازای آن چیزی دریافت شده باشد.
  • اگر مال موهوبه (مال بخشیده شده) از مالکیت متهب خارج شده و به شخص ثالثی منتقل شده باشد.
  • اگر در مال موهوبه تغییری ایجاد شده باشد که ماهیت آن را عوض کند.
  • اگر مال موهوبه تلف شده باشد.
  • اگر واهب حق رجوع خود را به صراحت ساقط کرده باشد.
  • با فوت واهب یا متهب، حق رجوع ساقط می شود.

۵.۲. صلح عمری

صلح عمری یکی از کارآمدترین و محبوب ترین راه های انتقال اموال در زمان حیات است که به والدین امکان می دهد مالکیت ملک یا اموال خود را به فرزندان یا اشخاص دیگر منتقل کنند، در حالی که حق انتفاع (حق استفاده و بهره برداری) از آن مال را تا پایان عمر خود محفوظ نگه دارند. این عقد، که بر پایه ماده ۷۵۸ قانون مدنی از شمول ماده ۸۳۷ (محدودیت وصیت به ثلث) خارج است، مزایای بسیاری دارد:

  • حفظ حق انتفاع: والدین می توانند تا زمانی که زنده هستند، از ملک یا درآمد آن استفاده کنند.
  • جلوگیری از انحصار وراثت: پس از فوت مصالح (انتقال دهنده)، مال بلافاصله و بدون نیاز به طی مراحل پیچیده انحصار وراثت، به مالکیت قطعی متصالح (انتقال گیرنده) درمی آید.
  • عدم محدودیت ثلث: برخلاف وصیت، صلح عمری محدودیتی از نظر حجم اموال ندارد و می توان تمامی اموال را از این طریق منتقل کرد.
  • کاهش اختلافات: با تعیین تکلیف اموال در زمان حیات، احتمال بروز اختلافات بین وراث به شکل قابل توجهی کاهش می یابد.

تنظیم سند صلح عمری حتماً باید در دفاتر اسناد رسمی انجام شود تا از اعتبار حقوقی کافی برخوردار باشد.

۵.۳. وصیت (برای بعد از فوت)

وصیت، یکی دیگر از ابزارهای حقوقی برای تعیین تکلیف اموال و امور پس از فوت است. وصیت بر دو قسم است:

  1. وصیت تملیکی: به موجب آن شخص (موصی) قسمتی از اموال یا منافع خود را برای بعد از فوتش به دیگری (موصی له) تملیک می کند.
  2. وصیت عهدی: به موجب آن شخص (موصی) یک یا چند نفر را برای انجام یک یا چند امر یا اداره ثلث یا کارهایی دیگر مأمور می کند (وصی).

مهم ترین محدودیت وصیت تملیکی این است که موصی تنها می تواند تا یک سوم (ثلث) اموال خود را وصیت کند. اگر وصیت بیش از این مقدار باشد، صحت آن منوط به تنفیذ وراث است؛ یعنی وراث باید با آن موافقت کنند و در غیر این صورت، تنها تا میزان ثلث معتبر خواهد بود.

شکل های قانونی تنظیم وصیت نامه

وصیت نامه به سه شکل قانونی قابل تنظیم است که هر یک شرایط خاص خود را دارد:

  • وصیت نامه خودنوشت: باید تماماً به خط موصی (وصیت کننده) باشد، تاریخ (روز، ماه، سال) داشته باشد و به امضای او برسد. این نوع وصیت نامه سند عادی محسوب می شود و در زمان اثبات، ممکن است نیاز به تأیید دادگاه داشته باشد.
  • وصیت نامه رسمی: در دفاتر اسناد رسمی تنظیم می شود و دارای اعتبار کامل سند رسمی است. این روش بهترین و مطمئن ترین راه برای تنظیم وصیت نامه است و از هرگونه تردید یا انکار در آینده جلوگیری می کند.
  • وصیت نامه سری: ممکن است به خط موصی نباشد، اما باید به امضای او برسد و در اداره ثبت اسناد سپرده شود. اشخاص بی سواد نمی توانند وصیت نامه خودنوشت یا سری تنظیم کنند و باید از وصیت نامه رسمی استفاده نمایند.

۵.۴. فروش اموال به ورثه

یکی دیگر از راه های قانونی و شرعی برای انتقال اموال توسط والدین در زمان حیات، فروش اموال به ورثه است. در این شیوه، والدین به صورت یک معامله کاملاً قانونی، اموال خود را به یکی یا چند نفر از فرزندانشان می فروشند و در ازای آن مبلغی (که می تواند قیمت واقعی یا حتی کمتر از آن باشد، مشروط به قصد جدی طرفین) دریافت می کنند. این روش مزایای زیر را دارد:

  • این یک معامله رسمی و قطعی است که مالکیت را بلافاصله منتقل می کند.
  • اموال فروخته شده دیگر جزو ترکه متوفی محسوب نمی شوند و بنابراین از شمول قوانین ارث خارج می شوند.
  • می تواند ابزاری برای تنظیم و توازن در تقسیم اموال بین فرزندان باشد، به ویژه اگر برخی فرزندان در طول حیات والدین به صورت مالی کمک کرده باشند.

اهمیت تنظیم سند رسمی برای این نوع معاملات، دوچندان است تا از هرگونه دعوا یا ابهام در آینده جلوگیری شود. لازم به ذکر است که در این حالت، باید واقعاً قصد بیع و خرید و فروش وجود داشته باشد و صرفاً صوری نباشد، چرا که در صورت اثبات صوری بودن، معامله ممکن است باطل شود.

۶. مفاهیم پایه و اصول کلی ارث در قانون مدنی ایران

برای درک کامل موضوع ارث، آشنایی با مفاهیم و اصول بنیادین آن در قانون مدنی ایران ضروری است. این بخش به تشریح این مفاهیم می پردازد.

۶.۱. تعریف ترکه و موجبات ارث

«ترکه» یا «ماترک» به تمامی اموال، حقوق و دیونی گفته می شود که از شخص متوفی بر جای می ماند و پس از کسر دیون و وصایا، میان ورثه تقسیم می گردد. موجبات ارث، عواملی هستند که سبب ایجاد رابطه توارث بین اشخاص می شوند و در قانون مدنی به دو دسته کلی تقسیم شده اند:

  1. نسب (قرابت خونی): رابطه خویشاوندی که از طریق تولد و خون ایجاد می شود.
  2. سبب (قرابت سببی): رابطه خویشاوندی که از طریق ازدواج صحیح و دائم بین زوجین ایجاد می شود.

موجب ارث بودن زوجیت، تنها به ازدواج دائم اختصاص دارد و در ازدواج موقت (صیغه)، زوجین از یکدیگر ارث نمی برند.

۶.۲. طبقات و درجات وراث

قانون مدنی ایران، وراث نسبی را به سه طبقه اصلی تقسیم می کند و اصل بر تقدم طبقه مقدم بر طبقه مؤخر است. یعنی تا زمانی که حتی یک نفر از وراث طبقه مقدم وجود داشته باشد، نوبت به ارث بردن وراث طبقه بعدی نمی رسد.

طبقات و درجات وراث به شرح زیر است:

  1. طبقه اول: شامل پدر، مادر، فرزندان و در صورت نبود فرزندان، نوادگان (اولاد اولاد) تا هر درجه ای که پایین بروند.
  2. طبقه دوم: شامل اجداد (پدربزرگ ها و مادربزرگ ها از هر دو طرف پدری و مادری) و خواهر و برادر متوفی و در صورت نبود خواهر و برادر، فرزندان آن ها تا هر درجه ای که پایین بروند.
  3. طبقه سوم: شامل اعمام (عموها و عمه ها) و اخوال (دایی ها و خاله ها) و در صورت نبود آن ها، فرزندانشان تا هر درجه ای که پایین بروند.

نکته مهم این است که زوجین (زن و شوهر)، خارج از این طبقات هستند و در کنار هر یک از طبقات، سهم الارث خود را دریافت می کنند. به عبارت دیگر، وجود زوج یا زوجه، مانع از ارث بردن سایر وراث طبقات نیست.

۶.۳. سهم الارث زوجین و فرزندان

  • سهم الارث زوجین:
    • اگر متوفی فرزند یا نواده داشته باشد، سهم زن یک هشتم (۱/۸) و سهم مرد یک چهارم (۱/۴) از ترکه است.
    • اگر متوفی فرزند یا نواده نداشته باشد، سهم زن یک چهارم (۱/۴) و سهم مرد یک دوم (۱/۲) از ترکه است.

    نکته قابل توجه برای زوجه این است که از عین زمین ارث نمی برد، بلکه تنها از قیمت اعیانی (ساختمان و درختان) و اموال منقول ارث می برد.

  • سهم الارث فرزندان:
    • بر اساس ماده ۹۰۷ قانون مدنی، اگر ورثه تنها فرزندان باشند، تمامی ترکه میان آن ها تقسیم می شود.
    • قاعده کلی این است که سهم پسر دو برابر سهم دختر است. (مثلاً اگر یک پسر و یک دختر باشند، ترکه به سه قسمت تقسیم شده و دو سهم به پسر و یک سهم به دختر می رسد.)

۶.۴. عدم ارث بری و موانع ارث

برخی عوامل می توانند مانع از ارث بردن شوند که مهم ترین آن ها عبارتند از:

  • قتل عمد: قاتل عمدی مورث، از ارث او محروم می شود (ماده ۸۸۰ قانون مدنی).
  • کفر: کافر از مسلمان ارث نمی برد، اما مسلمان از کافر ارث می برد.
  • لعان: در صورت تحقق لعان بین زوجین، آن ها و اولادشان از یکدیگر ارث نمی برند.

۷. مشاوره حقوقی تخصصی: راهکاری برای پیشگیری از اختلافات

با توجه به پیچیدگی های حقوقی و شرعی مرتبط با ارث و انتقال اموال، به ویژه در بستر روابط خانوادگی، دریافت مشاوره حقوقی تخصصی از وکلای مجرب و متخصص در این زمینه، امری ضروری است. وکیل متخصص می تواند با در نظر گرفتن تمامی جنبه های قانونی، شرعی و حتی عاطفی، بهترین راهکارها را برای مدیریت اموال در زمان حیات و همچنین حل و فصل اختلافات پس از فوت، ارائه دهد.

مشاوره حقوقی به شما کمک می کند تا:

  • درست ترین و معتبرترین راه را برای انتقال اموال انتخاب کنید (هبه، صلح عمری، وصیت یا فروش).
  • از تنظیم اسناد و قراردادهای حقوقی صحیح اطمینان حاصل کنید.
  • پیامدهای هر تصمیم را به طور کامل درک کنید.
  • از بروز اختلافات خانوادگی و طرح دعاوی قضایی بی نتیجه پیشگیری نمایید.
  • حقوق تمامی ذینفعان را به طور عادلانه و قانونی رعایت کنید.

این اقدامات هوشمندانه، نه تنها آرامش خاطر را برای والدین به ارمغان می آورد، بلکه از تزلزل روابط خانوادگی و تحمیل هزینه های سنگین قضایی در آینده جلوگیری خواهد کرد.

سوالات متداول

آیا انتقال و تقسیم اموال قبل از فوت باید بر اساس سند رسمی صورت گیرد؟

اگرچه برخی از عقود مانند هبه ممکن است به صورت غیررسمی نیز منعقد شوند، اما توصیه اکید حقوقی برای تمامی روش های انتقال اموال در زمان حیات (مانند هبه، صلح عمری، فروش) تنظیم سند رسمی در دفاتر اسناد رسمی است. سند رسمی از اعتبار بالاتری برخوردار است، احتمال انکار و تردید را از بین می برد و در صورت بروز اختلافات، اثبات آن در مراجع قضایی بسیار آسان تر و سریع تر خواهد بود. در مورد وصیت نیز، وصیت نامه رسمی معتبرترین نوع است.

اگر یکی از ورثه قبل از فوت مورث، مالی را از او دریافت کند، آیا این مبلغ از سهم الارث او کسر می شود؟

خیر، اصولاً اگر مالی در زمان حیات مورث به یکی از فرزندان بخشیده (هبه) شود، این بخشش به عنوان هدیه یا عطیه محسوب شده و ارتباطی به سهم الارث پس از فوت ندارد. بنابراین، این مبلغ به طور خودکار از سهم الارث او کسر نمی شود، مگر اینکه یکی از شرایط زیر برقرار باشد:

  1. در وصیت نامه متوفی به صراحت ذکر شده باشد که مبلغ یا مال بخشیده شده باید از سهم الارث آن فرزند کسر گردد.
  2. توافقی رسمی و معتبر بین وراث (پس از فوت) بر کسر آن صورت گرفته باشد.

در غیر این صورت، بخشش های زمان حیات، جدا از مسئله ارث هستند.

آیا فرزندخوانده از اموال والدین خوانده خود ارث می برد؟

خیر، بر اساس قانون مدنی ایران، فرزندخوانده از والدین خوانده خود ارث نمی برد. سیستم ارث ایران بر پایه نسب (خون) و سبب (ازدواج دائم) استوار است و فرزندخواندگی رابطه نسبی ایجاد نمی کند که موجب ارث باشد. با این حال، والدین خوانده می توانند از طریق راه های جایگزین مانند وصیت (تا یک سوم اموال)، هبه یا صلح عمری، بخشی از اموال خود را به فرزندخوانده منتقل کنند و از او حمایت مالی به عمل آورند.

اگر متوفی دارای اموال نامشهود (مانند حق سرقفلی) باشد، چگونه میان ورثه تقسیم می شود؟

اموال نامشهود نظیر حق سرقفلی، حق کسب و پیشه یا سهام شرکت ها نیز جزو ترکه متوفی محسوب می شوند. این اموال ابتدا توسط کارشناس رسمی دادگستری ارزش گذاری می شوند. پس از تعیین ارزش ریالی آن ها، مانند سایر دارایی های منقول و غیرمنقول، بر اساس قوانین ارث و سهم الارث هر یک از ورثه، میان آن ها تقسیم خواهد شد. فرآیند تقسیم می تواند با توافق وراث یا از طریق حکم دادگاه صورت گیرد.

فقهای شیعه و اهل سنت اتفاق نظر دارند که ارث تنها پس از فوت شخص تحقق می یابد و پیش از آن، هیچ کس حق مطالبه آن را ندارد. از نظر شیعه، مالکیت اموال تا زمان حیات فرد کاملاً در اختیار اوست و فرزندان نمی توانند سهمی را پیش از فوت درخواست کنند. در فقه اهل سنت نیز چنین مطالبه ای جایز نیست و برخلاف اصول شرعی محسوب می شود.

نتیجه گیری

پرسش اساسی پیرامون امکان مطالبه سهم الارث از مادر در زمان حیات ایشان، با پاسخ صریح و قاطع خیر مواجه می شود. بر اساس ماده ۳۰ قانون مدنی ایران و اصول مسلم فقهی، هر فردی تا زمانی که در قید حیات است، مالک بلامنازع اموال خود بوده و حق هرگونه دخل و تصرفی را در آن ها دارد. مفهوم ارث تنها پس از فوت محقق شده و شامل اموالی می شود که پس از کسر دیون و وصایا، از متوفی باقی مانده است. هرگونه تلاش برای مطالبه ارث پیش از فوت والدین، نه تنها از نظر قانونی فاقد وجاهت است و در مراجع قضایی رد می شود، بلکه می تواند به روابط عاطفی و بنیان خانواده آسیب جدی وارد کند و منجر به کدورت ها و اختلافات ماندگار گردد.

با این حال، والدین می توانند با استفاده از ابزارهای قانونی و شرعی مانند هبه، صلح عمری، وصیت (با محدودیت ثلث) و فروش اموال به ورثه، دارایی های خود را به صورت هدفمند و با برنامه ریزی قبلی، در زمان حیات منتقل کنند. این روش ها به والدین اختیار کامل می دهند تا با مدیریت هوشمندانه اموال، از بروز اختلافات آتی جلوگیری کرده و آرامش خاطر خود و فرزندانشان را تضمین نمایند. برای انتخاب بهترین و مناسب ترین راهکار متناسب با شرایط خاص هر خانواده، دریافت مشاوره حقوقی تخصصی از وکلای مجرب در حوزه ارث و اموال، امری حیاتی است. این اقدام نه تنها از بروز مشکلات حقوقی پیشگیری می کند، بلکه به حفظ روابط حسنه خانوادگی نیز کمک شایانی می نماید.

برای دریافت مشاوره حقوقی تخصصی در زمینه ارث، وصیت، هبه، صلح عمری و مدیریت اموال خانوادگی و جلوگیری از اختلافات احتمالی، همین حالا با وکلای مجرب ما تماس بگیرید.

دکمه بازگشت به بالا