تاریخچه کامل اکوتوریسم | از پیدایش تا امروز

مختصری از تاریخچه اکوتوریسم
اکوتوریسم، به عنوان یک رویکرد مسئولانه در گردشگری که بر حفظ محیط زیست و رفاه جوامع محلی تأکید دارد، حاصل یک تکامل تاریخی پیچیده و تدریجی است. درک ریشه ها و سیر تحول این مفهوم، برای شناخت جایگاه کنونی آن و مواجهه با چالش های آتی، ضروری است.
سیر پیدایش اکوتوریسم فراتر از یک واژه ساده، بازتابی از تغییر دیدگاه انسان نسبت به طبیعت و مسئولیت هایش در قبال آن است. از نخستین جرقه های علاقه به طبیعت در قرن نوزدهم تا شکل گیری تعاریف مدرن و رویکردهای پایدار در قرن حاضر، اکوتوریسم مسیری پر فراز و نشیب را پیموده است. این مسیر، آمیزه ای از فعالیت های حفاظتی، بیداری های زیست محیطی و تلاش های بی وقفه برای ادغام گردشگری با اصول پایداری بوده است. هر مرحله از این تاریخچه، لایه های جدیدی به مفهوم اکوتوریسم افزوده و آن را از یک ایده اولیه به یک جنبش جهانی در صنعت سفر و حفاظت از محیط زیست تبدیل کرده است. اهمیت این تحولات در توانایی اکوتوریسم برای ایجاد تعادل میان توسعه اقتصادی، حفظ گنجینه های طبیعی و ارتقاء فرهنگ های بومی نهفته است.
چرا تاریخچه اکوتوریسم اهمیت دارد؟
درک ریشه های اکوتوریسم صرفاً یک کنجکاوی تاریخی نیست، بلکه بنیاد و چارچوبی حیاتی برای فهم رویکردهای کنونی، چالش های پیش رو و پتانسیل های آینده این حوزه فراهم می آورد. همان طور که یک درخت برای بقا نیازمند ریشه هایی محکم است، یک مفهوم نیز برای توسعه پایدار، محتاج شناختی عمیق از بستر تاریخی خود است. تاریخچه سیر تکامل اکوتوریسم به ما کمک می کند تا دلایل ظهور آن را در واکنش به پیامدهای منفی اشکال سنتی گردشگری دریابیم و ضرورت رویکردی مسئولانه را لمس کنیم.
مطالعه گذشته اکوتوریسم، الگوهای موفق و ناموفق را نمایان می سازد و به ما امکان می دهد تا از اشتباهات گذشته درس بگیریم و راهبردهای مؤثرتری را برای آینده طراحی کنیم. این شناخت تاریخی، ابزاری قدرتمند برای تصمیم گیرندگان، فعالان صنعت گردشگری، محققان و حتی علاقه مندان به طبیعت گردی است. برای مثال، زمانی که با بحران های زیست محیطی کنونی یا چالش های اجتماعی در مقاصد اکوتوریسمی مواجه می شویم، نگاهی به گذشته می تواند نشان دهد که آیا این مشکلات تکرار الگوهای پیشین هستند یا تحولات جدیدی را شامل می شوند. این رویکرد تحلیلی، توانایی ما را در پیش بینی، برنامه ریزی و اجرای سیاست های پایدار به شکل چشمگیری افزایش می دهد. علاوه بر این، تاریخچه اکوتوریسم هویت و فلسفه وجودی این صنعت را شکل می دهد و به ما یادآوری می کند که هدف نهایی، فراتر از سودآوری صرف، حفظ و حراست از میراث طبیعی و فرهنگی زمین برای نسل های آینده است.
اکوتوریسم چیست؟ تبیین یک مفهوم کلیدی
پیش از بررسی مختصری از تاریخچه اکوتوریسم، لازم است تا درک روشنی از ماهیت و جوهر این مفهوم داشته باشیم. اکوتوریسم یا بوم گردی، نوعی از گردشگری است که با تمرکز بر مناطق طبیعی، به شکلی مسئولانه و پایدار انجام می شود. این رویکرد فراتر از صرفاً بازدید از مناظر طبیعی است؛ بلکه شامل سه اصل کلیدی حفاظت از محیط زیست، ارتقاء رفاه جوامع محلی، و آموزش و تفسیر تجربیات برای گردشگران و میزبانان می شود.
برخلاف طبیعت گردی یا گردشگری ماجراجویانه که ممکن است لزوماً به اصول پایداری پایبند نباشند، اکوتوریسم رویکردی آگاهانه و با هدف کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست و فرهنگ های بومی را دنبال می کند. سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) اکوتوریسم را این گونه تعریف می کند: کلیه اشکال گردشگری مبتنی بر طبیعت که در آن ها انگیزه اصلی گردشگران مشاهده و درک طبیعت و همچنین فرهنگ های سنتی حاکم بر مناطق طبیعی است. این تعریف بر جنبه های آموزشی و فرهنگی اکوتوریسم تأکید دارد و آن را از سایر اشکال گردشگری طبیعت محور متمایز می سازد.
انجمن بین المللی اکوتوریسم (TIES) نیز تعریف مشابهی ارائه می دهد: سفر مسئولانه به مناطق طبیعی که محیط زیست را حفظ کرده و رفاه مردم محلی را بهبود می بخشد. این تعریف به وضوح نشان می دهد که اکوتوریسم یک سفر تفریحی معمولی نیست، بلکه یک مسئولیت پذیری اجتماعی و زیست محیطی را در بر می گیرد. هدف اکوتوریسم، ایجاد فرصت هایی برای تجربه طبیعت به شکلی است که نه تنها آسیبی به آن وارد نشود، بلکه به حفاظت و بازسازی آن نیز کمک کند. این شامل حداقل کردن اثرات منفی زیست محیطی، حمایت از اقتصادهای محلی از طریق ایجاد مشاغل و خرید خدمات، و افزایش آگاهی و دانش گردشگران درباره مسائل زیست محیطی و فرهنگی است.
اکوتوریسم، سفری مسئولانه به مناطق طبیعی است که محیط زیست را حفظ کرده و رفاه مردم محلی را بهبود می بخشد.
ریشه های دوردست: بذرهای اکوتوریسم پیش از تولد نام (قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم)
پیش از اینکه واژه اکوتوریسم به طور رسمی ابداع شود، بذرهای اولیه این مفهوم در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم کاشته شد. این دوره، با تغییر نگرش انسان نسبت به طبیعت و ظهور آگاهی های اولیه زیست محیطی همراه بود که زمینه ساز ریشه های اکوتوریسم شد.
ظهور جنبش های حفاظت از طبیعت
یکی از مهمترین عوامل در شکل گیری اکوتوریسم، ظهور جنبش های حفاظت از طبیعت بود. در اواسط تا اواخر قرن نوزدهم، با تشدید صنعتی شدن و افزایش بهره برداری از منابع طبیعی، نگرانی هایی درباره تخریب محیط زیست و انقراض گونه ها پدید آمد. این نگرانی ها به تأسیس اولین پارک های ملی در جهان انجامید که نقطه عطفی در تاریخ حفاظت از طبیعت محسوب می شود. به عنوان مثال، پارک ملی یلوستون در ایالات متحده در سال ۱۸۷۲ و یوسمیتی در سال ۱۸۹۰، نمونه هایی بارز از این حرکت بودند. این پارک ها با هدف حفظ زیبایی های طبیعی و حیات وحش برای نسل های آینده ایجاد شدند و به تدریج مفهوم بازدید از مناطق طبیعی برای لذت و آموزش را ترویج دادند.
شخصیت هایی همچون جان میور، طبیعت گرا، نویسنده و فعال محیط زیست آمریکایی، نقش بسزایی در ارتقاء این جنبش ها داشتند. او با نوشته های الهام بخش خود درباره کوهستان ها و جنگل ها، مردم را به سوی طبیعت جذب کرد و ارزش ذاتی محیط زیست را ترویج داد. فعالیت های او و دیگر همرزمانش، پایه های فکری برای ارتباط مسئولانه انسان با طبیعت را بنا نهاد که بعدها در اکوتوریسم تجلی یافت.
آغاز علاقه به دیدن طبیعت و حیات وحش
هم زمان با جنبش های حفاظتی، علاقه به دیدن طبیعت و حیات وحش نیز آغاز شد. سفرهای اولیه برای تماشای حیات وحش، به ویژه سافاری ها در آفریقا، از این دوران شکل گرفتند. هرچند بسیاری از این سفرها در ابتدا جنبه شکار داشتند، اما به تدریج با افزایش آگاهی و تغییر فرهنگ، به سمت تماشای حیات وحش و عکاسی از آن ها تغییر جهت دادند. توسعه زیرساخت هایی نظیر راه آهن نیز نقش مهمی در تسهیل دسترسی مردم به مناطق طبیعی دوردست ایفا کرد و امکان سفرهای طبیعت محور را برای قشر وسیع تری از جامعه فراهم آورد.
نقش انجمن ها و باشگاه های طبیعت گردی
در این دوره، انجمن ها و باشگاه های مختلفی با هدف فعالیت های مرتبط با طبیعت شکل گرفتند. باشگاه های کوهنوردی، گروه های پرنده نگری و انجمن های علمی که به مطالعه گیاهان و جانوران می پرداختند، در افزایش علاقه عمومی به طبیعت و اهمیت آن نقش داشتند. این گروه ها، اغلب با رویکردی آموزشی و اکتشافی، اعضای خود را به دل طبیعت می بردند و بذر احترام به محیط زیست را در دل آنان می کاشتند. این فعالیت ها، اگرچه هنوز تحت عنوان اکوتوریسم شناخته نمی شدند، اما ماهیت و روح اولیه آن را در خود داشتند: تعامل با طبیعت با هدف درک و تحسین، نه صرفاً بهره برداری.
بیداری آگاهی زیست محیطی و نیاز به مسئولیت پذیری (دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰)
با ورود به نیمه دوم قرن بیستم، آگاهی های زیست محیطی به شکلی فزاینده گسترش یافت و نگرانی ها درباره تأثیرات مخرب فعالیت های انسانی بر طبیعت عمیق تر شد. این دوره، زمینه ساز ظهور مفهوم گردشگری مسئولانه و در نهایت اوج گیری اکوتوریسم بود.
بهار خاموش راشل کارسون و تأثیرات آن
یکی از مهمترین نقاط عطف در بیداری زیست محیطی، انتشار کتاب بهار خاموش (Silent Spring) نوشته راشل کارسون در سال ۱۹۶۲ بود. این کتاب با افشای تأثیرات مخرب آفت کش ها، به ویژه DDT، بر محیط زیست و زنجیره غذایی، شوک بزرگی به افکار عمومی وارد کرد. بهار خاموش نه تنها به آغاز جنبش های مدرن زیست محیطی منجر شد، بلکه جامعه را متوجه این واقعیت کرد که فعالیت های انسانی، حتی در ابعاد کوچک، می توانند پیامدهای گسترده و جبران ناپذیری بر طبیعت داشته باشند. این آگاهی، لزوم رویکردی مسئولانه تر در تمام ابعاد زندگی، از جمله گردشگری را پررنگ تر ساخت.
ظهور مفهوم گردشگری مسئولانه توسط هتزر (Hetzer)
در همین دوران، یعنی در دهه ۱۹۶۰، فردی به نام کلوز هتزر (Claus Hetzer) اولین دیدگاه ها را در مورد نیاز به یک رویکرد مسئولانه در گردشگری مطرح کرد. هرچند که واژه اکوتوریسم هنوز به طور رسمی ابداع نشده بود، اما هتزر به تأثیرات منفی و آسیب های بالقوه گردشگری بر محیط زیست اشاره کرد. او بر این باور بود که رشد بی رویه و بدون برنامه گردشگری می تواند منجر به بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی، تخریب زیستگاه ها و از بین رفتن فرهنگ های محلی شود. دیدگاه های هتزر در واقع، مفهوم گردشگری مسئولانه را مطرح کرد و بر لزوم در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی و اجتماعی در برنامه ریزی های گردشگری تأکید داشت. او را می توان به عنوان یکی از پیشگامان فکری در مسیر شکل گیری اکوتوریسم دانست که قبل از ابداع رسمی این واژه، به جوهره اصلی آن اشاره کرد.
نگرانی های او در مورد برداشت بی رویه از منابع طبیعی، به ویژه در مناطقی که پتانسیل گردشگری بالا داشتند، از جمله مسائلی بود که توجه کارشناسان را جلب کرد. این تفکرات، بستری فکری را ایجاد کرد که در نهایت به تحول مفهوم اکوتوریسم و پذیرش آن به عنوان یک راهکار برای توسعه پایدار در صنعت گردشگری انجامید. با این حال، هنوز راه درازی در پیش بود تا این مفاهیم به یک اصطلاح مشخص و یک چارچوب عملی تبدیل شوند.
تولد رسمی واژه: دهه ۱۹۸۰ و هکتور سبایوس-لاسکوراین
دهه ۱۹۸۰ میلادی، نقطه عطفی در تاریخچه اکوتوریسم محسوب می شود، چرا که واژه اکوتوریسم برای اولین بار به طور رسمی ابداع و معرفی شد. این ابداع، مسیر سیر تکامل اکوتوریسم را وارد مرحله جدیدی کرد و به آن هویتی مشخص بخشید.
ابداع واژه اکوتوریسم توسط هکتور سبایوس-لاسکوراین
هکتور سبایوس-لاسکوراین، معمار و محیط زیست گرای مکزیکی، در سال ۱۹۸۳ میلادی، اصطلاح اکوتوریسم را به کار برد و آن را به جهان معرفی کرد. او با درک عمیق از تعامل انسان و طبیعت، این واژه را برای توصیف نوعی از گردشگری به کار برد که نه تنها به حفاظت از محیط زیست کمک می کند، بلکه باعث آگاهی و آموزش گردشگران نیز می شود. تعریف اولیه او از اکوتوریسم چنین بود: سفری به مناطق طبیعی با هدف مطالعه، تحسین و لذت بردن از چشم انداز، گیاهان و جانوران وحشی، و فرهنگ های موجود در آن مناطق. این تعریف، بر خلاف اشکال سنتی گردشگری، بر سه محور اصلی طبیعت، آموزش و فرهنگ تمرکز داشت و پایه های فلسفی بوم گردی مدرن را بنا نهاد.
اولین سفرهای سازمان یافته اکوتوریسمی و مقاصد پیشرو
با ابداع این واژه و ترویج ایده های سبایوس-لاسکوراین، اولین سفرهای سازمان یافته اکوتوریسمی نیز در همان دهه آغاز شد. این تورها، اغلب در مناطقی با تنوع زیستی بالا و اکوسیستم های حساس متمرکز بودند، مانند جنگل های بارانی کاستاریکا، جزایر گالاپاگوس و بخش هایی از جنگل های آمازون. ویژگی اصلی این تورهای اولیه، گروه های کوچک، فعالیت های کم تأثیر (مانند پیاده روی، پرنده نگری و مشاهده حیات وحش) و جنبه آموزشی قوی بود. هدف این بود که گردشگران بتوانند با کمترین آسیب به محیط زیست، با طبیعت در ارتباط باشند و از آن بیاموزند.
نقش کلیدی اکوتورگایدها از همان ابتدا
از همان ابتدا، نقش راهنمایان تور، که بعدها به اکوتورگایدها شهرت یافتند، در موفقیت سفرهای اکوتوریسمی بسیار حیاتی بود. این راهنمایان، فراتر از صرفاً نشان دادن مسیر، مسئول تفسیر محیط طبیعی، آموزش اصول پایداری و ایجاد درک عمیق تر از اکوسیستم های بازدید شده بودند. آن ها دانش بومی، اطلاعات علمی و مهارت های ارتباطی را در هم می آمیختند تا تجربه ای غنی و مسئولانه را برای گردشگران فراهم آورند. اکوتورگایدها در واقع پل ارتباطی بین طبیعت و گردشگر بودند و نقش محوری در ترویج احترام به محیط زیست و فرهنگ های محلی ایفا می کردند. این بخش از تاریخچه، اهمیت آموزش و نقش عامل انسانی را در شکل گیری و توسعه گردشگری مسئولانه برجسته می کند.
جهانی شدن و تثبیت: دهه ۱۹۹۰ و ورود به قرن ۲۱
با گذر از دهه ۱۹۸۰ و ورود به دهه ۱۹۹۰، مفهوم اکوتوریسم از یک ایده نوظهور به یک جریان جهانی تبدیل شد. این دوره، زمان اوج گیری اکوتوریسم و تثبیت آن به عنوان یک بخش مهم و رو به رشد در صنعت گردشگری جهانی بود. این تحولات، نشانگر تحول مفهوم اکوتوریسم از یک کنجکاوی محیط زیستی به یک استراتژی عملی برای توسعه پایدار بود.
پذیرش گسترده و نقش سازمان های بین المللی
در این دهه، اکوتوریسم به طور گسترده تری در مجامع بین المللی و سازمان های جهانی گردشگری مورد پذیرش قرار گرفت. سازمان ملل متحد و سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) نقش کلیدی در ترویج و تعریف اصول اکوتوریسم ایفا کردند. کنفرانس ها و اعلامیه های بین المللی متعددی برگزار شد که به تدوین چارچوب ها و معیارهای جهانی برای اکوتوریسم کمک کرد. این امر باعث شد تا اکوتوریسم از یک مفهوم محلی به یک جنبش جهانی تبدیل شود و کشورها و مناطق مختلف، پتانسیل های خود را در این زمینه شناسایی و توسعه دهند. تأکید بر توسعه پایدار در دستور کار بین المللی، به اکوتوریسم جایگاه ویژه ای بخشید.
تدوین استانداردها و گواهینامه ها
با افزایش محبوبیت بوم گردی، نیاز به تدوین استانداردها و گواهینامه های معتبر برای جلوگیری از پدیده شستشوی سبز (Greenwashing) به شدت احساس شد. بسیاری از شرکت ها و مقاصد، بدون پایبندی واقعی به اصول پایداری، خود را اکوتوریسمی معرفی می کردند. از این رو، تلاش هایی برای ایجاد معیارهای شفاف و سیستم های گواهی دهی آغاز شد تا گردشگران بتوانند اکوتوریسم واقعی را از ادعاهای دروغین تشخیص دهند. این استانداردها به تضمین این موضوع کمک می کردند که فعالیت های اکوتوریسمی واقعاً به حفاظت از محیط زیست و حمایت از جوامع محلی متعهد هستند. انجمن ها و سازمان های تخصصی اکوتوریسم نیز در این راستا فعال شدند و به ارتقاء کیفیت و اعتبار این نوع گردشگری کمک کردند.
تمرکز بر توسعه پایدار و مشارکت جوامع محلی
یکی از مهمترین تحولات این دوره، تمرکز فزاینده بر توسعه پایدار و مشارکت فعال جوامع محلی در فعالیت های اکوتوریسمی بود. درک این مسئله که حفاظت از محیط زیست بدون حمایت و مشارکت مردم محلی امکان پذیر نیست، به یک اصل اساسی تبدیل شد. اکوتوریسم به عنوان ابزاری قدرتمند برای توانمندسازی اقتصادی جوامع بومی، ایجاد فرصت های شغلی و حفظ فرهنگ های سنتی آن ها مطرح شد. این رویکرد، نه تنها به نفع محیط زیست بود، بلکه به ارتقاء سطح زندگی مردم محلی و تقویت هویت فرهنگی آن ها نیز کمک می کرد. این تعاملات، اکوتوریسم را به یک مدل توسعه جامع تر و انسانی تر تبدیل کرد.
اکوتوریسم امروز: چالش ها، نوآوری ها و چشم انداز آینده
با ورود به قرن بیست و یکم، اکوتوریسم بیش از هر زمان دیگری به عنوان یک راهکار مهم برای سفر مسئولانه شناخته می شود. اما این مسیر عاری از چالش نیست و نیازمند نوآوری های مستمر برای بقا و توسعه پایدار است. سیر تکامل اکوتوریسم همچنان ادامه دارد.
چالش های فعلی اکوتوریسم
با وجود تمام مزایا، اکوتوریسم امروز با چالش های متعددی روبرو است. یکی از بزرگترین این چالش ها، مدیریت بازدیدکنندگان و جلوگیری از پدیده توریسم بیش از حد (Overtourism) است. با افزایش محبوبیت مقاصد طبیعی، فشار بر اکوسیستم های شکننده افزایش یافته و این خود می تواند به تخریب محیط زیست منجر شود. تأثیرات تغییرات اقلیمی نیز یک چالش جدی دیگر است که مقاصد اکوتوریسمی را تهدید می کند؛ از بالا آمدن سطح دریاها گرفته تا تغییر الگوهای آب و هوایی و از دست رفتن تنوع زیستی.
حفظ اصالت و جلوگیری از تجاری سازی بیش از حد، چالش دیگری است. گاهی اوقات، برای جذب گردشگر بیشتر، اصالت فرهنگی و طبیعی یک منطقه فدا می شود. این امر نه تنها به محیط زیست آسیب می رساند، بلکه می تواند به نارضایتی جوامع محلی و از بین رفتن جذابیت های منحصربه فرد مقصد منجر شود. دستیابی به تعادل میان نیازهای اقتصادی جوامع، حفاظت از محیط زیست و ارائه تجربه ای اصیل برای گردشگران، همواره یک دغدغه مهم بوده و هست.
نقش فناوری و نوآوری در اکوتوریسم نوین
با پیشرفت های تکنولوژیکی، فرصت های جدیدی برای اکوتوریسم نوین پدید آمده است. استفاده از فناوری های نوین برای مدیریت بهتر مقاصد، پایش زیست محیطی، و ارائه تجربه های آموزشی جذاب تر به گردشگران، از جمله این نوآوری هاست. به عنوان مثال، اپلیکیشن های موبایل برای راهنمایی در مسیرهای طبیعی، واقعیت افزوده برای ارائه اطلاعات درباره گونه های گیاهی و جانوری، و سیستم های رزرو آنلاین که امکان انتخاب گزینه های پایدارتر را فراهم می کنند، همگی می توانند به تحول مفهوم اکوتوریسم کمک کنند. فناوری همچنین می تواند در افزایش آگاهی عمومی و جذب نسل های جدید به این نوع گردشگری مؤثر باشد.
چشم انداز آینده و لزوم تداوم رویکرد مسئولانه
چشم انداز آینده اکوتوریسم، روشن اما نیازمند تعهد مداوم به اصول مسئولیت پذیری است. با افزایش آگاهی عمومی درباره مسائل زیست محیطی و تقاضا برای سفرهای معنادارتر، انتظار می رود که اکوتوریسم همچنان رو به رشد باشد. با این حال، موفقیت پایدار آن منوط به تطبیق با چالش های جدید، نوآوری در ارائه خدمات و تقویت همکاری بین دولت ها، جوامع محلی، بخش خصوصی و گردشگران است. آموزش و آگاهی رسانی، به ویژه در مورد تاریخچه بوم گردی و اصول آن، نقش محوری در حفظ این میراث ارزشمند و تضمین آینده ای پایدار برای آن ایفا خواهد کرد. اکوتوریسم آینده ای است که در آن سفر نه تنها برای لذت، بلکه برای حفظ و بهبود جهان صورت می گیرد.
نتیجه گیری: میراث یک سفر طولانی در مسیر پایداری
مختصری از تاریخچه اکوتوریسم نشان می دهد که این مفهوم، پدیده ای تازه و گذرا نیست، بلکه نتیجه یک سیر طولانی از بیداری زیست محیطی و تلاش های پیوسته برای برقراری ارتباطی مسئولانه میان انسان و طبیعت است. از بذرهای اولیه طبیعت دوستی در قرن نوزدهم و شکل گیری جنبش های حفاظت از طبیعت، تا بیداری آگاهی های زیست محیطی در دهه های میانی قرن بیستم با آثاری چون بهار خاموش و دیدگاه های پیشگامانه هتزر، و در نهایت ابداع رسمی واژه اکوتوریسم توسط هکتور سبایوس-لاسکوراین در دهه ۱۹۸۰، هر مرحله نقطه عطفی در سیر تکامل اکوتوریسم بوده است.
در دهه ۱۹۹۰ و با ورود به قرن بیست و یکم، اکوتوریسم جهانی شد، استانداردها و گواهینامه ها تدوین گشتند و تمرکز بر توسعه پایدار و مشارکت جوامع محلی افزایش یافت. امروز، اکوتوریسم با چالش هایی نظیر مدیریت توریسم بیش از حد و تأثیرات تغییرات اقلیمی مواجه است، اما با بهره گیری از فناوری و نوآوری، راهکارهای جدیدی برای ادامه مسیر خود پیدا می کند. این میراث ارزشمند، نتیجه یک سفر طولانی است که پیام اصلی آن، لزوم حفظ و تداوم رویکردی مسئولانه در سفر و تعامل با محیط زیست برای نسل های آتی است. تاریخچه بوم گردی یادآور این نکته مهم است که پایداری، تنها یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است.