خلاصه کتاب اکتشافات بزرگ استیون جانسون – ۶ نوآوری مدرن

خلاصه کتاب اکتشافات بزرگ: شش نوآوری که جهان مدرن را ساخت ( نویسنده استیون جانسون )

کتاب «اکتشافات بزرگ» استیون جانسون، روایتگر تحولات شگفت انگیزی است که چگونه شش نوآوری ظاهراً ساده – شیشه، سرما، صدا، پاکیزگی، زمان و نور – به تدریج جهان مدرن ما را شکل داده اند. این اثر به بینش عمیقی از تاریخ علم و فناوری می پردازد. در این کتاب، جانسون با نگاهی متفاوت به تاریخ نوآوری، نشان می دهد که چگونه ابداعات کوچک، در یک شبکه پیچیده از ارتباطات، زمینه ساز پیشرفت های عظیم و شکل گیری تمدن امروزی شده اند. او با رویکردی بین رشته ای، تاریخ نگاری سنتی را به چالش می کشد و بر نقش تدریجی و هم افزایانه اکتشافات در مسیر تکامل بشر تأکید دارد.

استیون جانسون، به عنوان یک تاریخ دان برجسته علم و فناوری، در اثر ماندگار خود، «اکتشافات بزرگ: شش نوآوری که جهان مدرن را ساخت»، به بررسی عمیق و هوشمندانه ای از ریشه های تمدن مدرن می پردازد. این کتاب با عنوان اصلی «How We Got to Now: Six Innovations That Made the Modern World»، از طریق کاوش در شش نوآوری به ظاهر ساده اما بنیادین، دیدگاهی تازه و جامع درباره چگونگی شکل گیری جهان پیرامون ما ارائه می دهد. جانسون به جای تمرکز بر رویدادهای تاریخی بزرگ یا نبوغ فردی، بر زنجیره ای از پیشرفت های کوچک و تدریجی تأکید می کند که هر یک به نوبه خود، راه را برای نوآوری های بعدی هموار ساخته اند. این رویکرد، خواننده را به سفری فکری در طول تاریخ دعوت می کند تا چگونگی تأثیر متقابل اختراعات بر یکدیگر و بر زندگی انسان را درک کند و در نهایت، به درکی عمیق تر از پیچیدگی و پویایی تاریخ علم و فناوری دست یابد.

ایده اصلی جانسون: قدرت «امکان همجوار» (Adjacent Possible)

یکی از محوری ترین مفاهیم مطرح شده توسط استیون جانسون در کتاب «اکتشافات بزرگ»، نظریه «امکان همجوار» یا Adjacent Possible است. این مفهوم ریشه در زیست شناسی تکاملی دارد و جانسون آن را به حوزه نوآوری های انسانی تعمیم می دهد. برخلاف دیدگاه های سنتی که تحولات بزرگ را عمدتاً نتیجه نبوغ فردی یا رویدادهای تعیین کننده می دانند، جانسون استدلال می کند که نوآوری ها معمولاً نه از خلاء، بلکه از دل آنچه که در «همجواری» دانش و فناوری موجود قرار دارد، پدید می آیند. به عبارت دیگر، هر اختراع یا کشف جدید، فضایی از امکانات تازه را می گشاید که قبلاً قابل تصور نبوده و اکنون به دسترسی پذیرترین شکل ممکن برای اکتشافات بعدی تبدیل می شود.

«امکان همجوار» به این معناست که مجموعه ای از نوآوری های بالقوه همیشه در اطراف ما وجود دارد و دسترس پذیری این نوآوری ها به ابزارها و دانش کنونی ما بستگی دارد. هر گامی که برداشته می شود، مرزهای «ممکن» را اندکی گسترش می دهد و مجموعه جدیدی از «امکانات همجوار» را نمایان می سازد. جانسون این مفهوم را با مثال های متعددی در طول تاریخ توضیح می دهد. برای مثال، اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ در قرن پانزدهم، تنها به تولید انبوه کتاب منجر نشد؛ بلکه با افزایش سواد و تقاضا برای کتاب خوانی، نیاز به بهبود بینایی و در نهایت اختراع عدسی و عینک را پدید آورد. این عدسی ها خود زمینه را برای ساخت میکروسکوپ فراهم کردند که به نوبه خود انقلابی در پزشکی و زیست شناسی ایجاد کرد و امکان کشف سلول ها و میکروارگانیسم ها را به وجود آورد. در این زنجیره، هر نوآوری، «امکان همجوار» نوآوری بعدی بوده است.

قدرت «امکان همجوار» در توانایی آن برای تبیین پیشرفت های تدریجی و غیرخطی نهفته است. این نظریه نشان می دهد که نوآوری ها اغلب در یک شبکه پیچیده و هم افزا با یکدیگر ارتباط دارند. یک اختراع در یک حوزه ممکن است به طور غیرمنتظره ای بر حوزه ای کاملاً متفاوت تأثیر بگذارد و موجی از اکتشافات جدید را آغاز کند. این دیدگاه، نگرش ما را به تاریخ علم و فناوری از رویدادهای ایزوله به فرآیندهای مداوم و متصل تغییر می دهد و به ما کمک می کند تا چگونگی شکل گیری جهان پیچیده و فناوری محور امروز را بهتر درک کنیم. جانسون با این نظریه، خواننده را به تفکر درباره نیروهای محرک واقعی پشت پرده نوآوری ها و نقش ظریف و پنهان تغییرات کوچک در شکل دهی به آینده دعوت می کند.

شش نوآوری که جهان مدرن را شکل دادند: بررسی فصول کلیدی کتاب

جانسون در کتاب خود به شش نوآوری بنیادین می پردازد که هر یک، به شکلی متفاوت اما حیاتی، مسیر تمدن بشری را تغییر داده اند. این شش نوآوری، هرچند در ابتدا ساده به نظر می رسند، اما زنجیره ای از اکتشافات و کاربردهای جدید را به دنبال داشته اند که در نهایت، جهان مدرن را ساخته اند.

۳.۱. شیشه (Glass): پنجره ای به سوی روشنایی و دانش

شیشه، ماده ای که امروزه کاربردهای فراوان و متنوعی دارد، در طول تاریخ نقش بی بدیلی در پیشرفت علم و بهبود کیفیت زندگی ایفا کرده است. ابتدایی ترین کاربردهای شیشه به ساخت ظروف و بطری ها بازمی گردد، اما با گذر زمان و پیشرفت در فناوری ساخت آن، این ماده راه خود را به حوزه هایی باز کرد که انقلابی در دانش بشری به پا کرد.

توسعه ساخت عدسی های دقیق، یکی از مهم ترین دستاوردهای مربوط به شیشه بود. اختراع عینک در قرون وسطی، به افراد مسن این امکان را داد که برای مدت طولانی تری به فعالیت های فکری و آموزشی ادامه دهند که خود به گسترش دانش و ثبت آن کمک شایانی کرد. اما تأثیر شیشه فراتر از بینایی انسان بود. عدسی های پیشرفته، بعدها زمینه ساز اختراع تلسکوپ شدند که با گشودن پنجره ای به سوی کیهان، انقلابی در ستاره شناسی ایجاد کرد. گالیله و دیگر ستاره شناسان با تلسکوپ های خود، نظریه های قدیمی درباره جهان را به چالش کشیدند و درک ما از جایگاهمان در کیهان را دگرگون ساختند.

همزمان، توسعه میکروسکوپ نیز که با استفاده از عدسی های شیشه ای ممکن شد، انقلابی در پزشکی و زیست شناسی به وجود آورد. مشاهده میکروارگانیسم ها، سلول ها و ساختارهای ریز بدن، به درک بیماری ها، توسعه واکسن ها و بهبود بهداشت عمومی کمک شایانی کرد. در زندگی روزمره، شیشه در ساخت پنجره ها، لامپ ها و هزاران محصول دیگر، نور طبیعی را به خانه ها آورد، محیط زندگی را امن تر ساخت و به گسترش فعالیت های انسانی در فضاهای داخلی کمک کرد. بدین ترتیب، شیشه نه تنها به ابزاری برای دیدن جهان تبدیل شد، بلکه به وسیله ای برای کشف و گسترش دانش نیز مبدل گشت.

۳.۲. سرما (Cold): رام کردن دما برای زندگی بهتر

کنترل و مهار سرما، از جمله دستاوردهای شگرف بشر است که به شکلی عمیق، بر سلامت، تغذیه و حتی جغرافیای سکونت انسان تأثیر گذاشته است. در ابتدا، انسان ها برای حفظ مواد غذایی به یخ طبیعی و ذخیره سازی آن در سرداب ها متکی بودند. این روش، محدودیت های فراوانی داشت و دسترسی به غذاهای تازه را در طول سال دشوار می ساخت.

اما با اختراع یخچال های مکانیکی و توسعه سیستم های تهویه مطبوع، این وضعیت به کلی دگرگون شد. توانایی تولید مصنوعی سرما، نگهداری مواد غذایی را برای مدت طولانی تری ممکن ساخت و انقلابی در صنعت غذا و توزیع آن به وجود آورد. این نوآوری، به کاهش سوءتغذیه و بیماری های ناشی از فساد مواد غذایی کمک شایانی کرد و امید به زندگی را افزایش داد. علاوه بر این، سیستم های تهویه مطبوع، امکان زندگی و کار راحت در مناطق گرمسیری را فراهم آورد. این امر، الگوهای مهاجرت و توسعه شهری را تغییر داد؛ برای مثال، فلوریدا و دیگر مناطق گرم جنوب آمریکا، به لطف تهویه مطبوع، به قطب های جمعیتی و اقتصادی تبدیل شدند. پیش از این، این مناطق به دلیل گرمای طاقت فرسا، کمتر مورد توجه برای سکونت گسترده بودند. کنترل دما، نه تنها رفاه را افزایش داد، بلکه به طور غیرمستقیم بر اقتصاد و سیاست جهانی نیز تأثیر گذاشت و جوامع را قادر ساخت تا در محیط هایی که قبلاً غیرقابل سکونت تلقی می شدند، شکوفا شوند.

۳.۳. صدا (Sound): ارتعاشاتی که جهان را به هم متصل کرد

قدرت صدا، به عنوان ابزاری برای ارتباط و بیان، همواره برای انسان اهمیت داشته، اما نوآوری های قرون اخیر، آن را به ابزاری قدرتمند برای اتصال جهان تبدیل کرده است. تاریخچه این نوآوری ها از اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل آغاز شد، که امکان برقراری ارتباط صوتی از راه دور را فراهم آورد و فاصله جغرافیایی را در تعاملات انسانی بی معنا ساخت. این اختراع، سنگ بنای ارتباطات مدرن شد و زمینه را برای توسعه شبکه های ارتباطی گسترده فراهم آورد.

پس از تلفن، اختراع گرامافون توسط توماس ادیسون، قابلیت ضبط و پخش صدا را به ارمغان آورد. این نوآوری، دنیای موسیقی و سرگرمی را متحول کرد و امکان نگهداری و بازپخش سخنرانی ها، قصه ها و رویدادهای صوتی را فراهم ساخت. سپس، رادیو با قابلیت پخش صدا به صورت عمومی، ارتباطات جمعی را متحول کرد. رادیو به سرعت به یکی از مهم ترین رسانه های جمعی تبدیل شد و نقش محوری در اطلاع رسانی، سرگرمی و حتی تبلیغات ایفا کرد. این ابزارها، نه تنها فرهنگ را دگرگون کردند، بلکه در ثبت تاریخ شفاهی و حفظ میراث فرهنگی جوامع نیز نقش بسزایی داشتند. توانایی ضبط و پخش صدا، امکان تحلیل آواها و زبان ها را برای دانشمندان فراهم آورد و به درک عمیق تر از ارتباطات انسانی کمک کرد. امروزه، فناوری های صوتی در ابعاد مختلف زندگی از ارتباطات ماهواره ای گرفته تا تشخیص پزشکی و سرگرمی های دیجیتال، حضور پررنگی دارند و همچنان در حال تکامل هستند و نحوه تعاملات انسانی را به شکلی بنیادی تغییر داده اند.

۳.۴. پاکیزگی (Cleanliness): نادیده ترین ناجی بشریت

پاکیزگی، که اغلب در زندگی روزمره امری بدیهی تلقی می شود، در واقع یکی از مهم ترین نوآوری ها در تاریخ بشر است که به طور مستقیم بر سلامت عمومی و شهرسازی مدرن تأثیر گذاشته است. در گذشته، نبود سیستم های بهداشتی مناسب و مدیریت نامناسب فاضلاب، منجر به شیوع گسترده بیماری های واگیردار و مرگ و میر بالا می شد. جوامع شهری در معرض خطرات جدی بهداشتی قرار داشتند و عمر متوسط انسان بسیار پایین بود.

توسعه سیستم های آب و فاضلاب مدرن، گامی حیاتی در جهت بهبود بهداشت عمومی بود. با ساخت شبکه های آبرسانی تمیز و سیستم های جمع آوری و تصفیه فاضلاب، میزان شیوع بیماری هایی مانند وبا، تیفوس و دیفتری به شدت کاهش یافت. این تحول، به افزایش چشمگیر امید به زندگی منجر شد و کیفیت زندگی انسان ها را بهبود بخشید. علاوه بر این، تأکید بر بهداشت فردی و عمومی، از طریق آموزش و فرهنگ سازی، نقش مهمی در تغییر نگرش انسان ها به بدن خود و محیط اطرافشان داشت. شهرسازی مدرن نیز تحت تأثیر این نوآوری قرار گرفت؛ طراحی شهرها با در نظر گرفتن زیرساخت های بهداشتی، امکان رشد پایدار و ایمن جمعیت را فراهم آورد. از این رو، پاکیزگی نه تنها یک مفهوم بهداشتی، بلکه یک نوآوری اجتماعی و مهندسی بود که بشریت را از چنگال بیماری ها رها کرد و زمینه را برای توسعه تمدن های بزرگ و سالم فراهم آورد. این نوآوری، گواهی بر این حقیقت است که پیشرفت های کوچک اما مداوم می توانند تأثیرات عظیمی بر سرنوشت بشریت داشته باشند.

۳.۵. زمان (Time): نظم دهنده جهان صنعتی

مفهوم زمان سنجی دقیق و هماهنگ، هرچند امروزه بدیهی به نظر می رسد، اما خود نتیجه یک سلسله نوآوری های پیچیده است که نقش محوری در شکل گیری جهان صنعتی و مدرن ایفا کرده است. در طول تاریخ، انسان ها از ابزارهای ابتدایی مانند ساعت های آفتابی و آبی برای سنجش زمان استفاده می کردند که دقت محدودی داشتند. با این حال، با نیاز به هماهنگی بیشتر در فعالیت های اقتصادی، صنعتی و اجتماعی، نیاز به ساعت های دقیق تر افزایش یافت.

تکامل ساعت های مکانیکی و سپس ساعت های کوارتز و اتمی، انقلابی در سنجش زمان به پا کرد. این دقت بی سابقه، امکان هماهنگ سازی فعالیت های پیچیده را فراهم آورد. در صنعت، زمان بندی دقیق خطوط تولید و کار شیفتی، بهره وری را به شدت افزایش داد. در حمل و نقل، به ویژه با ظهور راه آهن، نیاز به زمان بندی دقیق قطارها برای جلوگیری از تصادفات و بهینه سازی مسیرها، منجر به استانداردسازی زمان و ایجاد مناطق زمانی شد. این نوآوری، امکان سفر و حمل و نقل سریع تر و ایمن تر را فراهم آورد و تجارت و ارتباطات بین مناطق مختلف را تسهیل کرد.

در زندگی روزمره، زمان سنجی دقیق به سازماندهی جوامع مدرن کمک شایانی کرد. از قرار ملاقات های شخصی گرفته تا برنامه ریزی های شهری و بین المللی، همه و همه بر پایه یک سیستم زمانی هماهنگ استوار شدند. زمان، به یک پلتفرم جهانی برای برنامه ریزی، هماهنگی و همکاری تبدیل شد و زیربنای جوامع مبتنی بر برنامه ریزی دقیق را بنا نهاد. این تأثیرات، نشان دهنده آن است که چگونه یک نوآوری انتزاعی می تواند به طور عملی، بر تمام جنبه های زندگی انسان و ساختار تمدن تأثیر بگذارد و آن را به نظم و کارایی بی سابقه ای برساند.

۳.۶. نور (Light): پایان تاریکی و آغاز عصر جدید

نوآوری در زمینه روشنایی مصنوعی، یکی از بنیادین ترین تحولاتی است که زندگی انسان را دگرگون کرده و امکان گسترش فعالیت ها را به ساعات شب فراهم آورده است. در طول هزاران سال، انسان ها برای مقابله با تاریکی شب، به منابع نوری ابتدایی مانند آتش، شمع و چراغ های روغنی وابسته بودند که محدودیت های فراوانی از جمله نور کم، دود و خطر آتش سوزی داشتند.

سیر تحول روشنایی از چراغ های گازی در قرن نوزدهم تا اختراع لامپ های الکتریکی توسط توماس ادیسون، گام های بزرگی در این مسیر بود. لامپ الکتریکی، با ارائه نوری پایدار، پاک و نسبتاً ارزان، انقلابی در زندگی بشر ایجاد کرد. این نوآوری، به طور مستقیم بر ساعات کار و تولید تأثیر گذاشت؛ کارخانه ها و صنایع توانستند فعالیت های خود را به ساعات شب نیز گسترش دهند و این امر به افزایش بهره وری و رشد اقتصادی منجر شد. زندگی اجتماعی نیز متحول شد؛ امکان برگزاری رویدادها، تجمعات و فعالیت های فرهنگی در شب، پویایی جدیدی به شهرها بخشید و خیابان ها و فضاهای عمومی را روشن و امن تر ساخت.

امنیت شهری نیز با گسترش روشنایی به طور چشمگیری افزایش یافت. شهرهای روشن تر، جرم و جنایت را کاهش دادند و حس آرامش و امنیت را برای شهروندان به ارمغان آوردند. علاوه بر این، نور مصنوعی به توسعه زیرساخت های شهری و معماری نیز کمک کرد و امکان طراحی فضاهایی را فراهم آورد که می توانستند در هر ساعت از شبانه روز مورد استفاده قرار گیرند. بدین ترتیب، نوآوری در روشنایی، رابطه انسان با شب را به طور بنیادی تغییر داد، تاریکی را از یک محدودیت به یک فرصت تبدیل کرد و عصر جدیدی از فعالیت و توسعه را آغاز نمود.

همبستگی و شبکه های نوآوری: نگاه جامع جانسون

یکی از مهمترین بینش هایی که استیون جانسون در کتاب «اکتشافات بزرگ» به آن تاکید می کند، این است که هیچ یک از نوآوری های مورد بحث، به صورت ایزوله یا تک افتاده عمل نکرده اند. بلکه، آن ها در یک شبکه پیچیده و به هم پیوسته از تأثیرات متقابل، یکدیگر را تکمیل و تقویت کرده اند. جانسون با این دیدگاه، مفهوم «تأثیر دومینو» یا «هم افزایی نوآوری ها» را برجسته می سازد. به این معنا که هر اختراع جدید، نه تنها مشکلات خاص خود را حل می کند، بلکه زمینه ساز ایجاد «پلتفرم»هایی برای نوآوری های آینده می شود.

به عنوان مثال، پیشرفت در فناوری شیشه (ساخت لنزهای دقیق) به اختراع میکروسکوپ و تلسکوپ انجامید که درک ما از جهان را دگرگون کرد. این دانش جدید، به نوبه خود، بر پیشرفت های پزشکی تأثیر گذاشت. در عین حال، ظهور سیستم های پاکیزگی و بهداشت عمومی، امکان زندگی متراکم تر در شهرها را فراهم آورد. این شهرنشینی فزاینده، نیاز به زمان سنجی دقیق تر برای هماهنگ سازی فعالیت های صنعتی و حمل و نقل (مانند راه آهن) را به وجود آورد. سپس، ابداعات در زمینه صدا (تلفن و رادیو) و نور (لامپ الکتریکی)، امکان ارتباطات و فعالیت های شبانه را فراهم آورد و به رشد اقتصادی و اجتماعی کمک کرد.

جانسون معتقد است که نوآوری واقعی در دل این شبکه های پیچیده ارتباطی و هم افزایی ها اتفاق می افتد. هر نوآوری نه تنها یک مسئله را حل می کند، بلکه مسائل جدیدی را مطرح می سازد و به این ترتیب، «امکان همجوار» را برای نسل بعدی نوآوران گسترش می دهد. این دیدگاه، به ما نشان می دهد که پیشرفت تمدن بشری، نتیجه یک جریان مداوم از تعاملات و تکمیل کننده های فناوری است که در طول زمان، به آرامی اما به شکلی قدرتمند، جهان ما را ساخته اند.

در واقع، جانسون اصرار دارد که باید فراتر از مفهوم «نبوغ تنها» رفت و به پویایی «شبکه های هوش جمعی» توجه کرد. ایده ها و نوآوری ها اغلب در محیط هایی شکوفا می شوند که ارتباطات آزاد و تبادل دانش وجود دارد. این همبستگی، نه تنها به شکل گیری نوآوری های جدید کمک می کند، بلکه باعث می شود تا اکتشافات قدیمی تر نیز کاربردهای جدیدی پیدا کنند و در بستری تازه، حیات دوباره ای یابند. این دیدگاه جامع، کلید درک پیچیدگی و پویایی تاریخ بشر در برابر چالش ها و فرصت های پیش روی آن است.

اهمیت و پیام اصلی کتاب: بینش هایی برای آینده

کتاب «اکتشافات بزرگ» استیون جانسون، فراتر از یک روایت تاریخی صرف، حاوی پیام های عمیقی برای درک زمان حال و پیش بینی آینده است. پیام اصلی کتاب این است که جهان مدرن ما محصول زنجیره ای پیوسته از نوآوری های کوچک و تدریجی است که در یک شبکه به هم پیوسته عمل کرده اند. این کتاب به ما می آموزد که به جای انتظار برای «اختراعات بزرگ» و ناگهانی، باید به پتانسیل نهفته در «امکان همجوار» توجه کنیم؛ زیرا آینده ما نیز به همین شیوه، در گرو کشف و توسعه این امکانات جدید نهفته است.

جانسون خواننده را تشویق می کند تا با نگاهی خلاقانه و متفاوت به تاریخ و تحولات بشری بنگرد. او نشان می دهد که چگونه ایده ها در طول زمان و فضا مهاجرت می کنند، تکامل می یابند و با یکدیگر ترکیب می شوند تا راه حل های نوینی را ارائه دهند. درک این فرآیند، نه تنها به ما کمک می کند تا از نوآوری های گذشته قدردانی کنیم، بلکه به ما ابزارهایی برای تفکر استراتژیک درباره چگونگی پرورش نوآوری در آینده می دهد. از این منظر، این کتاب یک راهنمای عملی برای نوآوران، کارآفرینان و سیاست گذاران نیز محسوب می شود.

برای علاقه مندان به این موضوع، تماشای سریال مستند «How We Got to Now» که جانسون خود نویسندگی و میزبانی آن را بر عهده داشته و از شبکه PBS پخش شد، می تواند منبعی مکمل و تصویری باشد. این سریال شش قسمتی، هر یک از نوآوری های مطرح شده در کتاب را با جزئیات بیشتر و جلوه های بصری جذاب به تصویر می کشد. کتاب «اکتشافات بزرگ» به دلیل رویکرد نوآورانه و تحلیل های عمیق خود، تحسین های فراوانی را کسب کرده و نامزد جوایز متعددی از جمله جایزه پن شده است، که نشان از اعتبار علمی و تأثیرگذاری آن در حوزه تاریخ علم و فناوری دارد.

نتیجه گیری و پیشنهاد مطالعه

«اکتشافات بزرگ: شش نوآوری که جهان مدرن را ساخت» اثری روشنگر از استیون جانسون است که درکی تازه از ریشه های تمدن ما ارائه می دهد. این کتاب با تمرکز بر شش نوآوری بنیادین و نظریه «امکان همجوار»، قدرت تحولات تدریجی و همبسته را در شکل دهی به دنیای امروز برجسته می کند. جانسون با زبانی شیوا و تحلیلی دقیق، نشان می دهد که چگونه شیشه، سرما، صدا، پاکیزگی، زمان و نور، به عنوان کاتالیزورهایی برای پیشرفت های بی شمار عمل کرده اند.

این کتاب برای دانش آموزان و دانشجویان رشته های مختلف، از جمله علوم تجربی، مهندسی و تاریخ، علاقه مندان به علم و فناوری، و هر کسی که به دنبال درک عمیق تر از چگونگی پیشرفت تمدن بشری است، بسیار مفید خواهد بود. مطالعه این اثر، خواننده را به تفکر بیشتر درباره محیط پیرامون خود و قدردانی از هزاران نوآوری کوچک و مستمری که زندگی روزمره ما را ممکن ساخته اند، ترغیب می کند و افق های جدیدی را برای تحلیل روندهای آینده می گشاید.

دکمه بازگشت به بالا