خلاصه کتاب نوازشم کن: طرح واره درمانی محرومیت هیجانی

خلاصه کتاب نوازشم کن: طرح واره درمانی محرومیت هیجانی ( نویسنده منیژه حسنی پورفلاح )
کتاب «نوازشم کن: طرح واره درمانی محرومیت هیجانی» اثر منیژه حسنی پورفلاح، به بررسی عمیق و کاربردی یکی از شایع ترین طرح واره های ناسازگار اولیه یعنی محرومیت هیجانی می پردازد. این کتاب با رویکردی جامع، خوانندگان را با ریشه ها، نشانه ها و راهکارهای درمانی این تله زندگی آشنا می سازد تا بتوانند الگوهای ذهنی ناسالم خود را شناسایی و تغییر دهند.
در مسیر خودشناسی و دستیابی به سلامت روان، درک الگوهای فکری و رفتاری که ناخودآگاه زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کتاب «نوازشم کن» با تکیه بر اصول طرح واره درمانی، ابزارهایی قدرتمند برای این سفر درونی ارائه می دهد. این اثر نه تنها مفاهیم پیچیده روانشناختی را به زبانی قابل فهم برای عموم مردم بیان می کند، بلکه با ارائه بینش های عمیق درباره طرح واره محرومیت هیجانی و ارتباط آن با سایر طرح واره ها، به خواننده کمک می کند تا لایه های پنهان رنج های عاطفی خود را کشف کند. هدف از این نوشتار، ارائه یک خلاصه جامع و تحلیلی از این کتاب ارزشمند است تا مخاطبان بتوانند به سرعت با مفاهیم کلیدی آن آشنا شده و درک عمیق تری از پیامدهای محرومیت هیجانی و راه های رهایی از آن به دست آورند.
درک جهان طرح واره درمانی – بنیادهای اصلی
برای آغاز هرگونه تحول درونی، لازم است ابتدا با مفاهیم پایه ای که زیربنای این تغییرات را تشکیل می دهند، آشنا شویم. طرح واره درمانی، رویکردی نوین و مؤثر در حوزه روان درمانی است که بر شناسایی و تغییر الگوهای ناسازگار ذهنی تأکید دارد.
طرح واره چیست؟
طرح واره ها در روانشناسی، الگوهای ذهنی عمیق و ثابتی هستند که در دوران کودکی و نوجوانی شکل می گیرند و به مرور زمان تحکیم می یابند. این الگوها شامل باورها، افکار، هیجانات و خاطراتی هستند که ما درباره خود، دیگران و جهان پیرامونمان داریم. طرح واره ها مانند نقشه هایی عمل می کنند که ما ناخودآگاه از آن ها برای تفسیر تجربیات زندگی مان استفاده می کنیم. در واقع، آن ها فیلترهایی هستند که از طریق آن ها واقعیت را درک می کنیم.
شکل گیری طرح واره های ناسازگار اولیه معمولاً نتیجه برآورده نشدن نیازهای اساسی هیجانی کودک در دوران رشد است. این نیازها شامل نیاز به امنیت، دلبستگی سالم، استقلال، ابراز هیجانات، پذیرش، و محدودیت های واقع بینانه هستند. زمانی که این نیازها به طور مداوم نادیده گرفته شوند، مورد سوءاستفاده قرار گیرند یا به صورت افراطی برآورده شوند، کودک ممکن است الگوهای ناسالمی را برای سازگاری با محیط خود درونی کند که در بزرگسالی به طرح واره های ناسازگار تبدیل می شوند. این طرح واره ها می توانند بر انتخاب های ما، روابطمان، و حتی مسیر زندگی مان تأثیر عمیقی بگذارند و منجر به تکرار الگوهای مخرب شوند.
طرح واره درمانی: مسیر رهایی از الگوهای ناسازگار
طرح واره درمانی، رویکردی یکپارچه است که توسط جفری یانگ توسعه یافته و عناصری از نظریه های شناختی-رفتاری، دلبستگی، گشتالت، و روان پویشی را ترکیب می کند. هدف اصلی این رویکرد، کمک به افراد برای شناسایی طرح واره های ناسازگار خود، درک ریشه های آن ها در تجربیات اولیه زندگی، و سپس تغییر این الگوهای ناکارآمد به الگوهای سالم تر و سازگارتر است.
این فرایند درمانی به بیماران کمک می کند تا نه تنها باورهای غلط خود را به چالش بکشند، بلکه با هیجانات عمیق مرتبط با طرح واره ها نیز روبرو شوند و آن ها را تجربه کنند. طرح واره درمانی با هدف تقویت بزرگسال سالم در فرد، به او می آموزد که چگونه نیازهای هیجانی خود را به روش های سازگارانه برآورده کند و از تکرار الگوهای مخرب اجتناب نماید. این رویکرد بر این باور است که با تغییر طرح واره های عمیق، می توانیم زندگی ای پربارتر، روابطی سالم تر و احساس رضایت بیشتری را تجربه کنیم.
سفر به ذهنیت های طرح واره ای
طرح واره درمانی فراتر از طرح واره های منفرد، بر مفهوم ذهنیت ها نیز تأکید دارد. ذهنیت ها، حالت های هیجانی و شناختی فعال شده ای هستند که در یک زمان خاص، کنترل رفتار فرد را به دست می گیرند. این ذهنیت ها را می توان به بخش های مختلفی از درون ما تشبیه کرد که هر کدام دارای نیازها، احساسات و الگوهای رفتاری خاص خود هستند.
- ذهنیت های کودکانه: این ذهنیت ها شامل کودک آسیب پذیر (احساس تنهایی، ترس، غم)، کودک عصبانی (احساس خشم و ناامیدی در برابر ناکامی ها) و کودک تکانشی/بی انضباط (تمایل به ارضای فوری نیازها بدون توجه به پیامدها) هستند. این بخش ها نیازهای اساسی برآورده نشده و واکنش های هیجانی اولیه ما را منعکس می کنند.
- ذهنیت های والد ناکارآمد: این ذهنیت ها تجسم درونی شده الگوهای ناسالم تربیتی والدین یا مراقبان هستند. ذهنیت والد تنبیه گر (خودسرزنش گری، احساس گناه، تنبیه درونی) و والد پرتوقع/منتقد (فشار برای کمال گرایی، ترس از شکست) از جمله آن هاست که به سرزنش یا نادیده گرفتن نیازهای کودک آسیب پذیر می پردازند.
- ذهنیت های مقابله ای ناسازگار: این ذهنیت ها استراتژی هایی هستند که فرد برای مقابله با درد ناشی از طرح واره ها به کار می گیرد. این استراتژی ها که در ابتدا برای محافظت از خود شکل گرفته اند، در بلندمدت ناکارآمد هستند. سه سبک اصلی مقابله ای عبارتند از:
- تسلیم: فرد طرح واره خود را می پذیرد و بر اساس آن رفتار می کند، مثلاً در روابط آزاردهنده می ماند.
- اجتناب: فرد از فعال شدن طرح واره خود جلوگیری می کند، مثلاً از موقعیت های اجتماعی دوری می کند یا از مواد مخدر استفاده می کند.
- جبران افراطی: فرد رفتارهایی در نقطه مقابل طرح واره خود نشان می دهد، مثلاً برای مقابله با طرح واره نقص، به خودبزرگ بینی روی می آورد.
- ذهنیت بزرگسال سالم: این ذهنیت بخش سالم، منطقی و مراقبت کننده درون فرد است. هدف نهایی طرح واره درمانی، تقویت این ذهنیت است تا بتواند نیازهای کودک آسیب پذیر را برآورده کند، با والد ناکارآمد مقابله نماید و الگوهای مقابله ای ناسازگار را تغییر دهد. بزرگسال سالم قادر است تصمیمات سازگارانه بگیرد و زندگی را به شیوه ای سالم مدیریت کند.
گام های اولیه در تغییر طرح واره ها
فرآیند تغییر طرح واره ها یک مسیر تدریجی است که نیازمند آگاهی، تعهد و تلاش مداوم است. اولین گام در این مسیر، شناسایی طرح واره های فعال در زندگی فرد است. این شناخت از طریق خوداندیشی، مشاهده الگوهای رفتاری تکراری و احساسات عمیق در موقعیت های خاص حاصل می شود.
پس از شناسایی، مرحله درک ریشه ها آغاز می شود؛ یعنی فهمیدن اینکه این طرح واره ها چگونه در دوران کودکی و در پاسخ به نیازهای برآورده نشده یا تجربیات ناگوار شکل گرفته اند. این درک به فرد کمک می کند تا نسبت به خود شفقت بیشتری داشته باشد و بفهمد که این الگوها در ابتدا مکانیزم های دفاعی برای بقا بوده اند.
گام بعدی، به چالش کشیدن طرح واره ها و باورهای غلط مرتبط با آن هاست. این مرحله شامل بازنگری خاطرات دردناک با دیدگاه یک بزرگسال سالم، نقش آفرینی برای ابراز هیجانات سرکوب شده و تغییر الگوهای رفتاری ناسازگار است. در نهایت، هدف جایگزینی طرح واره های ناسازگار با الگوهای فکری و رفتاری سالم تر است که به فرد اجازه می دهد نیازهای هیجانی خود را به شیوه ای مؤثر و سازگارانه برآورده کند.
طرح واره درمانی در کودکان
طرح واره درمانی تنها مختص بزرگسالان نیست و می تواند نقش بسیار مهمی در مداخله زودهنگام برای کودکان و نوجوانان ایفا کند. از آنجایی که طرح واره ها در سنین پایین شکل می گیرند، شناسایی و مداخله در کودکی می تواند از تحکیم آن ها در بزرگسالی جلوگیری کند و به کودکان کمک کند تا الگوهای هیجانی و رفتاری سالم تری را توسعه دهند.
درمان طرح واره در کودکان بر شناسایی نیازهای هیجانی برآورده نشده، آموزش والدین برای پاسخگویی مناسب به این نیازها، و استفاده از تکنیک های بازی درمانی و هنردرمانی برای کمک به کودکان در ابراز هیجانات و تغییر الگوهای ناسازگار تمرکز دارد. این رویکرد به ویژه در زمینه هایی مانند بی نظمی های هیجانی، مشکلات دلبستگی، و مسائل رفتاری کودکان می تواند بسیار مؤثر باشد.
«طرح واره ها، نقشه های ذهنی ناخودآگاه و ثابتی هستند که در دوران کودکی شکل می گیرند و می توانند بر افکار، احساسات و رفتار شما در بزرگسالی سایه افکنند.»
هیجان درمانی: کلید گشایش قفل های درونی
در قلب طرح واره درمانی و بسیاری از رویکردهای روان درمانی مدرن، توجه به هیجانات قرار دارد. هیجان ها نه تنها به ما اطلاعات مهمی درباره خود و محیطمان می دهند، بلکه مسیر اصلی تغییر و بهبود درونی هستند.
نقش محوری هیجان ها
هیجان ها، تجربیات پرزوری هستند که از طریق آن ها، بدن و ذهن ما به رویدادهای درونی و بیرونی واکنش نشان می دهند. در فرایند طرح واره درمانی، هیجان ها نقشی محوری ایفا می کنند؛ زیرا طرح واره های ناسازگار اغلب با هیجانات سرکوب شده، نادیده گرفته شده یا ناکارآمد در ارتباط هستند. افراد با طرح واره های خاص، ممکن است در تجربه، ابراز، یا تنظیم هیجانات خود دچار مشکل باشند. برای مثال، فردی با طرح واره محرومیت هیجانی ممکن است نتواند نیاز خود به محبت و درک را ابراز کند یا حتی آن را شناسایی کند.
فهم و کار با هیجانات به ما امکان می دهد تا به هسته مرکزی طرح واره ها و ریشه های دردناک آن ها دست یابیم. هیجان ها نه تنها علائم یک مشکل هستند، بلکه می توانند راهنمای ما برای رسیدن به نیازهای اساسی برآورده نشده و سپس، یافتن راه هایی برای برآورده کردن آن ها به شیوه ای سازگارانه باشند.
مبانی درمان هیجان محور
درمان هیجان محور (Emotion-Focused Therapy – EFT)، که مبانی آن در طرح واره درمانی نیز ادغام شده، بر این اصل استوار است که هیجان ها منبع اصلی معنا و راهنمای عمل هستند. این رویکرد به مراجعان کمک می کند تا هیجانات خود را تجربه، پردازش و تغییر دهند. اصول اصلی درمان هیجان محور شامل موارد زیر است:
- تقویت آگاهی هیجانی: کمک به فرد برای شناسایی و نام گذاری دقیق هیجانات خود. این شامل تمایز بین هیجانات اولیه (واکنش های مستقیم و سالم به یک موقعیت) و هیجانات ثانویه (واکنش هایی که برای پوشاندن هیجانات اولیه به کار می روند) است.
- تنظیم هیجان: آموزش راهبردهای سالم برای مدیریت و آرام کردن هیجانات شدید بدون سرکوب یا اجتناب از آن ها.
- تعمق در مورد هیجان: بررسی عمیق هیجانات برای درک پیام ها و نیازهای پنهان در پس آن ها. این مرحله به فرد کمک می کند تا بفهمد چرا هیجان خاصی را تجربه می کند و این هیجان چه چیزی را درباره نیازهای برآورده نشده او می گوید.
- گشتار هیجان (Emotional Restructuring): بازسازی هیجانات ناسالم به هیجانات سازگارانه و سالم. این شامل تجربه کامل هیجانات دشوار و سپس یافتن راه هایی برای پاسخگویی متفاوت به آن ها است، مثلاً با ابراز نیازها به شیوه ای مؤثر به جای سرکوب آن ها.
چرا باید به هیجان هایمان گوش دهیم؟
هیجان ها در حقیقت پیام آوران درونی ما هستند. آن ها به ما اطلاعاتی حیاتی درباره نیازها، خواسته ها و مرزهایمان می دهند. وقتی به هیجان هایمان گوش می دهیم، در واقع به صدای درونی خودمان توجه می کنیم. برای مثال، احساس غم ممکن است نشانه ای از یک فقدان باشد که نیاز به سوگواری دارد. احساس خشم می تواند به معنای زیر پا گذاشته شدن مرزها یا نادیده گرفته شدن حقوق ما باشد. احساس ترس می تواند هشداری برای خطر احتمالی یا نیازی به امنیت باشد.
نادیده گرفتن یا سرکوب هیجان ها، هرچند در کوتاه مدت ممکن است آرامش موقتی به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت منجر به مشکلات جدی تری مانند اضطراب، افسردگی، یا بروز مشکلات جسمانی می شود. گوش دادن به هیجان ها و پردازش سالم آن ها، نه تنها به ما کمک می کند تا نیازهایمان را بشناسیم، بلکه این امکان را فراهم می آورد که به آن ها به شکلی سازنده پاسخ دهیم. این فرآیند، پایه و اساس تاب آوری هیجانی و سلامت روان است و به ما اجازه می دهد تا زندگی ای اصیل تر و پرمعناتر را تجربه کنیم.
محرومیت هیجانی: تله ای که باید شکست
از میان طرح واره های ناسازگار اولیه، طرح واره محرومیت هیجانی یکی از رایج ترین و در عین حال دشوارترین آن هاست که تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی و روابط افراد می گذارد.
طرح واره محرومیت هیجانی چیست؟
طرح واره محرومیت هیجانی (Emotional Deprivation Schema) به این باور عمیق و دردناک اشاره دارد که نیازهای هیجانی اساسی فرد توسط دیگران به اندازه کافی برآورده نخواهد شد. افرادی که این طرح واره در آن ها فعال است، معتقدند که دیگران قادر به درک احساساتشان نیستند، یا به نیازهای آن ها توجه کافی نمی کنند، یا محبت، همدردی و حمایت عاطفی لازم را ارائه نمی دهند. این طرح واره شامل احساس فقدان در سه حوزه کلیدی است:
- محرومیت از محبت (Deprivation of Nurturance): احساس عدم دریافت محبت، گرمی، توجه، شفقت و یا همدردی کافی.
- محرومیت از همدلی (Deprivation of Empathy): احساس عدم درک شدن، عدم شنیده شدن یا اینکه هیچکس واقعاً آنچه را در درون فرد می گذرد، نمی فهمد.
- محرومیت از راهنمایی و حمایت (Deprivation of Protection/Guidance): احساس عدم دریافت حمایت، راهنمایی و قدرت کافی از سوی دیگران.
ریشه این طرح واره اغلب به دوران کودکی بازمی گردد، جایی که والدین یا مراقبان به دلایل مختلف (که ممکن است نیت بدی نداشته اند) نتوانسته اند به طور مداوم و مناسب به نیازهای هیجانی کودک پاسخ دهند. این تجربه می تواند منجر به این باور شود که جهان مکانی سرد و بی توجه است و نیازهای هیجانی فرد، نامهم یا آزاردهنده هستند.
نشانه های بارز محرومیت هیجانی
شناسایی طرح واره محرومیت هیجانی ممکن است دشوار باشد، زیرا افراد معمولاً این درد را پنهان می کنند یا به شیوه های ناسازگار با آن مقابله می کنند. با این حال، برخی نشانه های رفتاری و هیجانی بارز وجود دارد که می تواند به تشخیص این طرح واره کمک کند:
- احساس تنهایی عمیق و مزمن، حتی در حضور دیگران.
- دشواری در ابراز نیازهای هیجانی و درخواست کمک از دیگران.
- تمایل به انتخاب شرکای عاطفی که از لحاظ هیجانی در دسترس نیستند یا سرد و بی توجه هستند.
- احساس عدم درک شدن یا ناشناخته ماندن، حتی در روابط نزدیک.
- مهرطلبی و تلاش بیش از حد برای جلب رضایت و تأیید دیگران به منظور دریافت اندکی توجه.
- نارضایتی مداوم از روابط، با وجود تلاش های زیاد.
- عدم توانایی در دریافت محبت یا ابراز آن.
- حسادت و بدبینی به روابط صمیمی دیگران.
- احساس اینکه نیازهای فردی شان بیش از حد یا سنگین است.
- گرایش به انزوا و دوری از موقعیت هایی که نیاز به صمیمیت دارند.
چرا این تله شکل می گیرد؟
طرح واره محرومیت هیجانی اغلب در خانواده هایی شکل می گیرد که نیازهای هیجانی کودک به صورت مداوم نادیده گرفته شده یا به اندازه کافی به آن ها پاسخ داده نشده است. دلایل این بی توجهی می تواند شامل موارد زیر باشد:
- والدین سرد یا بی عاطفه: والدینی که از لحاظ هیجانی در دسترس نیستند، محبت کمی نشان می دهند یا نسبت به احساسات کودک بی تفاوت هستند.
- والدین خودشیفته یا متمرکز بر خود: والدینی که بیشتر به نیازها و مشکلات خودشان توجه دارند و فضای کافی برای ابراز نیازهای هیجانی کودک فراهم نمی کنند.
- والدین خسته یا پراسترس: والدینی که به دلیل فشار کاری، مشکلات مالی یا سایر استرس ها، توانایی لازم برای پاسخگویی هیجانی به کودک را ندارند.
- خانواده های ناکارآمد: محیط هایی که در آن ابراز هیجانات ممنوع است، یا هیجانات به سخره گرفته می شوند و یا با تنبیه مواجه می شوند.
- فقدان یا جدایی: از دست دادن والدین یا جدایی طولانی مدت از آن ها می تواند به احساس محرومیت هیجانی دامن بزند.
کودک در چنین محیطی یاد می گیرد که نیازهای هیجانی اش مهم نیستند، یا ابراز آن ها خطرناک است، و بنابراین آن ها را سرکوب می کند. این الگو در بزرگسالی به این باور عمیق تبدیل می شود که «من هرگز به اندازه کافی دوست داشته نخواهم شد» یا «نیازهای من برآورده نخواهند شد».
تأثیر محرومیت هیجانی بر روابط عاطفی و اجتماعی
طرح واره محرومیت هیجانی تأثیرات مخربی بر کیفیت روابط عاطفی و اجتماعی فرد می گذارد. افرادی که دچار این طرح واره هستند، غالباً در یک چرخه معیوب گرفتار می شوند:
- انتخاب شرکای نامناسب: تمایل به انتخاب شرکایی که خودشان از لحاظ هیجانی در دسترس نیستند یا سرد و بی توجه هستند، که در نتیجه طرح واره را تأیید و تقویت می کند.
- ناتوانی در ابراز نیازها: به دلیل ترس از طرد شدن یا ناامیدی، نیازهای هیجانی خود را ابراز نمی کنند و در نتیجه هرگز به طور کامل برآورده نمی شوند.
- احساس رهاشدگی: حتی در روابط سالم نیز ممکن است احساس تنهایی و درک نشدن کنند، زیرا انتظار دارند که نیازهایشان بدون بیان کردن، برآورده شود.
- ایجاد فاصله: برای محافظت از خود در برابر ناامیدی، ممکن است از صمیمیت بیش از حد دوری کنند یا دیوار دفاعی بسازند.
- چرخه نارضایتی: به دلیل برآورده نشدن مداوم نیازهای هیجانی، دائماً احساس نارضایتی و ناامیدی در روابط دارند، حتی اگر طرف مقابل تلاش کند.
در نتیجه، روابط آن ها معمولاً سطحی و بدون عمق لازم باقی می ماند، یا به دلیل تکرار الگوهای مخرب به شکست می انجامد.
چرا افراد پرتوقع می شوند؟
یکی از پیامدهای متناقض و در عین حال قابل درک طرح واره محرومیت هیجانی، بروز توقعات بسیار بالا و غیرواقع بینانه از دیگران است. این به ظاهر یک تناقض است، زیرا فرد در کودکی یاد گرفته که نیازهایش برآورده نمی شوند، اما در بزرگسالی ممکن است انتظارات نامعقولی از شریک زندگی یا دوستانش داشته باشد. این اتفاق از چند جنبه قابل تحلیل است:
- جبران افراطی: فرد در تلاشی ناخودآگاه برای جبران محرومیت های گذشته، اکنون انتظار دارد که دیگران تمام نیازهای هیجانی برآورده نشده او را به صورت کامل و بدون نقص برطرف کنند. این مانند عطش شدید پس از یک دوره طولانی کم آبی است.
- نیاز شدید و سرکوب شده: نیازهای هیجانی عمیقی که در کودکی سرکوب شده اند، اکنون به صورت یک فوران هیجانی و انتظارات شدید از دیگران بروز می کنند. فرد ممکن است نداند چگونه نیازهایش را به طور واقع بینانه بیان کند و بنابراین به شکلی افراطی آن ها را طلب کند.
- عدم درک مرزها: به دلیل عدم آموزش مرزهای سالم در دوران کودکی، فرد ممکن است نتواند تفاوت بین مسئولیت های خودش و دیگران را در برآورده کردن نیازهای هیجانی تشخیص دهد.
- انتظار شفابخشی: فرد ممکن است ناخودآگاه از شریک زندگی خود انتظار داشته باشد که نقش والد شفابخش را ایفا کند و تمام زخم های عاطفی گذشته را درمان کند، انتظاری که هیچ فردی قادر به برآورده کردن کامل آن نیست.
این توقعات بالا اغلب منجر به ناامیدی های مکرر، احساس خشم و سرخوردگی در روابط می شوند، زیرا هیچ کس نمی تواند انتظارات غیرواقع بینانه را برآورده کند، و در نتیجه طرح واره محرومیت هیجانی دوباره تأیید می شود.
سیمای بالینی و اهداف درمانی
افرادی که با طرح واره محرومیت هیجانی دست و پنجه نرم می کنند، در بالین ممکن است خود را به صورت سرد، منزوی، یا حتی بی عاطفه نشان دهند، در حالی که در عمق وجودشان، آرزومند صمیمیت و درک هستند. آن ها ممکن است در بیان احساسات خود دچار مشکل باشند و به جای درخواست صریح، با سکوت، غر زدن یا شکایت غیرمستقیم، نارضایتی خود را نشان دهند. این افراد اغلب در روابط خود احساس تنهایی می کنند، حتی اگر در یک رابطه طولانی مدت باشند.
اهداف درمانی در مواجهه با طرح واره محرومیت هیجانی شامل موارد زیر است:
- شناسایی و درک نیازها: کمک به فرد برای شناسایی نیازهای هیجانی برآورده نشده خود.
- ابراز نیازها به شیوه ای سالم: آموزش مهارت های ارتباطی مؤثر برای ابراز نیازها و احساسات به شیوه ای سازنده.
- تغییر الگوهای رابطه ای: کمک به انتخاب شرکای عاطفی سالم تر و توسعه روابط عمیق تر و رضایت بخش تر.
- پذیرش واقعیت: کمک به فرد برای پذیرش این واقعیت که همه نیازهای هیجانی نمی توانند توسط یک فرد برآورده شوند و برخی نیازها باید توسط خود فرد یا از طریق منابع مختلف (دوستان، خانواده، درمانگر) تأمین شوند.
- خود-والدگری: تقویت توانایی بزرگسال سالم در فرد برای مراقبت از نیازهای کودک آسیب پذیر درونی خود.
طرح واره های هم گام: رفقای تله محرومیت هیجانی
طرح واره ها معمولاً به صورت مجزا عمل نمی کنند، بلکه اغلب با یکدیگر همپوشانی دارند و بر هم تأثیر می گذارند. طرح واره محرومیت هیجانی نیز غالباً با چندین طرح واره دیگر مرتبط است که شناخت آن ها برای درک کامل دینامیک های روانی فرد ضروری است.
اشتراک ویژگی ها در طرح واره ها
طرح واره های ناسازگار اولیه، اگرچه هر یک تعریف و ویژگی های خاص خود را دارند، اما اغلب در یک یا چند جنبه با یکدیگر مشترک هستند. این اشتراک می تواند در ریشه های تحولی (تجربیات مشابه دوران کودکی)، هیجانات مرتبط (مانند غم، خشم یا شرم)، یا الگوهای رفتاری مقابله ای ظاهر شود. درک این همبستگی ها به درمانگران و همچنین خود فرد کمک می کند تا تصویر جامع تری از مشکلات روانی خود به دست آورند و رویکرد درمانی مؤثرتری را انتخاب کنند. برای مثال، یک فرد با طرح واره محرومیت هیجانی ممکن است همزمان از طرح واره نقص و شرم نیز رنج ببرد، زیرا احساس عدم درک شدن و بی ارزشی از هر دو طرح واره نشأت می گیرد.
طرح واره بازداری هیجانی
طرح واره بازداری هیجانی (Emotional Inhibition Schema) به این باور اشاره دارد که ابراز خودجوش هیجانات، نیازها و حتی افکار، خطرناک یا نامناسب است. افراد با این طرح واره معمولاً از بیان احساسات خود اجتناب می کنند، حتی زمانی که احساسات قوی دارند. مهم ترین ویژگی های این افراد شامل:
- مشکل در ابراز احساسات (چه مثبت و چه منفی).
- تمایل به سرکوب خشم و عصبانیت.
- اجتناب از صمیمیت عاطفی عمیق.
- توجه بیش از حد به عقلانیت و منطق، و نادیده گرفتن جنبه های هیجانی.
- ترس از شرمساری یا طرد شدن در صورت ابراز واقعی خود.
این طرح واره اغلب در خانواده هایی شکل می گیرد که ابراز هیجانات سرکوب شده، یا کودک یاد گرفته است که برای حفظ امنیت یا جلب رضایت والدین، باید احساسات خود را پنهان کند. ارتباط این طرح واره با محرومیت هیجانی آشکار است: کسی که یاد گرفته هیجاناتش را بازداری کند، طبیعتاً نمی تواند نیازهای هیجانی خود را ابراز کند و در نتیجه بیشتر در معرض محرومیت قرار می گیرد.
طرح واره استحقاق و بزرگ منشی
طرح واره استحقاق و بزرگ منشی (Entitlement/Grandiosity Schema) با این باور همراه است که فرد خاص، برتر و مستحق برخورداری از امتیازات ویژه است و نیازی به رعایت قواعد متقابل ندارد. ریشه های تحولی آن می تواند شامل:
- آزاد بودن افراطی: والدینی که هیچ محدودیت واقعی برای کودک قائل نشده اند و به او اجازه داده اند هر کاری که می خواهد انجام دهد، حتی اگر به ضرر دیگران باشد.
- وابستگی افراطی: در برخی موارد، این طرح واره می تواند به عنوان جبران افراطی برای طرح واره های دیگری مانند نقص یا محرومیت هیجانی عمل کند؛ یعنی فرد برای پوشاندن احساس بی ارزشی درونی خود، به خودبزرگ بینی روی می آورد.
افرادی با این طرح واره معمولاً ویژگی های زیر را دارند: خودمحور، بی توجه به نیازهای دیگران، مستعد سوءاستفاده از دیگران، و بی صبر و کم تحمل در برابر انتقاد یا ناکامی. این طرح واره می تواند در روابط با طرح واره محرومیت هیجانی همپوشانی داشته باشد، زیرا فرد مستحق ممکن است انتظار داشته باشد دیگران بدون قید و شرط به نیازهایش پاسخ دهند، بدون آنکه متقابلاً چیزی ارائه دهد، که این خود به نوعی محرومیت هیجانی را در دیگران ایجاد می کند و چرخه ناسالمی را شکل می دهد.
طرح واره نقص و شرم
طرح واره نقص و شرم (Defectiveness/Shame Schema) یک باور عمیق و دردناک است مبنی بر اینکه فرد از اساس ناقص، معیوب، نامطلوب یا بی ارزش است و در صورت آشکار شدن این نقص، مورد پذیرش و دوست داشتن قرار نخواهد گرفت. پیش فرض ذهنی افراد با این طرح واره این است که «من به اندازه ی کافی خوب نیستم».
این طرح واره چگونه شکل می گیرد؟
- والدین انتقادگر و سرزنش کننده: والدینی که دائماً کودک را مورد انتقاد، تحقیر یا سرزنش قرار می دهند و او را به اندازه کافی خوب نمی دانند.
- دریغ کردن محبت از کودک: عدم دریافت محبت و تأیید کافی، که به کودک این پیام را می دهد که دوست داشتنی نیست.
- بدرفتاری با کودک: سوءاستفاده جسمی، هیجانی یا جنسی، که حس شرم و بی ارزشی را در کودک نهادینه می کند.
- مقایسه با گروه همسالان: مقایسه های منفی مداوم کودک با دیگران که احساس نقص را تقویت می کند.
- نسبت دادن مشکلات به کودک: سرزنش کودک برای مشکلات خانوادگی یا مشکلات والدین.
طرح واره نقص و شرم تأثیر عمیقی بر عزت نفس و روابط فرد دارد. افرادی که دچار این طرح واره هستند، ممکن است از صمیمیت دوری کنند تا نقص های درونی شان آشکار نشود، یا به مهرطلبی روی بیاورند تا با جلب تأیید دیگران، حس ارزشمندی کسب کنند. این طرح واره اغلب با محرومیت هیجانی همراه است، زیرا احساس نقص می تواند مانع از ابراز نیازهای هیجانی شود و فرد را از دریافت محبت و درک محروم سازد.
طرح واره طردشدگی (رهاشدگی)
طرح واره طردشدگی (Abandonment/Instability Schema) شامل انتظار و ترس مداوم از اینکه افراد مهم زندگی فرد او را ترک خواهند کرد، ناپدید خواهند شد، یا به دلیلی از دسترس خارج می شوند. این ترس می تواند منجر به چسبیدن بیش از حد، حسادت و واکنش های افراطی در روابط شود.
علائم حساسیت به طردشدگی:
- ترس شدید از تنهایی و ترک شدن.
- حسادت بیش از حد به شریک زندگی یا دوستان.
- واکنش های هیجانی شدید به نشانه های کوچک جدایی یا بی توجهی.
- تمایل به کنترل روابط و وابستگی بیش از حد.
- تلاش های افراطی برای حفظ روابط، حتی اگر ناسالم باشند.
علل به وجودآمدن طرح واره رهاشدگی می تواند شامل از دست دادن والدین در کودکی (مرگ، طلاق، جدایی)، والدین بی ثبات یا غیرقابل پیش بینی، یا تجربه روابط ناپایدار و پرتنش در اوایل زندگی باشد. این طرح واره با محرومیت هیجانی همپوشانی دارد، زیرا ترس از رهاشدگی می تواند به دلیل این باشد که فرد باور دارد در صورت ترک شدن، نیازهای هیجانی اش هرگز برآورده نخواهد شد.
طرح واره بی اعتمادی – بدرفتاری
طرح واره بی اعتمادی – بدرفتاری (Mistrust/Abuse Schema) با این انتظار عمیق همراه است که دیگران به فرد آسیب می رسانند، از او سوءاستفاده می کنند، به او صدمه می زنند، تحقیرش می کنند یا از او سوءاستفاده جنسی خواهند کرد. این طرح واره منجر به شک و بدبینی شدید نسبت به نیت دیگران می شود.
دلایل شکل گیری طرح واره بی اعتمادی – بدرفتاری عمدتاً شامل تجربیات واقعی سوءاستفاده (جسمی، هیجانی، جنسی)، فریب کاری یا خیانت از سوی افراد مهم در دوران کودکی است. افرادی که این طرح واره را دارند، در ایجاد روابط عمیق و اعتماد به دیگران دچار مشکل هستند. آن ها ممکن است همیشه در حالت دفاعی باشند، به دنبال شواهدی برای اثبات بدخواهی دیگران بگردند و از صمیمیت اجتناب کنند. این طرح واره می تواند منجر به محرومیت هیجانی شود، زیرا ترس از آسیب دیدن مانع از باز شدن فرد و دریافت حمایت و محبت از دیگران می شود.
رهایی از تله ها: راهکارهای عملی برای تغییر
پس از درک طرح واره ها و به ویژه طرح واره محرومیت هیجانی، گام بعدی حرکت به سمت تغییر و رهایی است. این مسیر نیازمند تعهد به خود و استفاده از ابزارهای درمانی است.
چشم انداز و اولویت های درمانی محرومیت هیجانی
چشم انداز اصلی در درمان طرح واره محرومیت هیجانی، شکستن چرخه تنهایی و نارضایتی هیجانی است. هدف نهایی، کمک به فرد برای برآورده کردن نیازهای هیجانی خود به شیوه ای سالم و واقع بینانه، و ایجاد روابطی عمیق تر و رضایت بخش تر است. اولویت های درمانی شامل:
- شناسایی و اعتباربخشی به نیازها: کمک به فرد برای درک اینکه نیازهای هیجانی او مشروع و مهم هستند و نادیده گرفتن آن ها یک آسیب است.
- توسعه مهارت های ابراز هیجان: آموزش نحوه بیان مؤثر و سازنده نیازها و احساسات به دیگران.
- بازنگری الگوهای رابطه ای: شناسایی الگوهای تکراری انتخاب شرکای نامناسب و کمک به انتخاب افراد سالم تر.
- پرورش خود-شفقت: کمک به فرد برای مراقبت از «کودک آسیب پذیر» درونی خود و ارائه محبت و درکی که در گذشته دریافت نکرده است.
- بازسازی شناختی: به چالش کشیدن باورهای غلط مرتبط با محرومیت هیجانی (مثلاً من دوست داشتنی نیستم یا نیازهای من خیلی زیاد است).
روان درمانی و تکنیک های تغییر
روان درمانی، به ویژه طرح واره درمانی، ابزارهای قدرتمندی برای تغییر این الگوهای ناسازگار ارائه می دهد. برخی از تکنیک های کلیدی عبارتند از:
- گفتگو و تحلیل: بررسی عمیق تجربیات گذشته، شناسایی ریشه های طرح واره ها و درک چگونگی تأثیر آن ها بر زندگی فعلی.
- نقش آفرینی (Role-Playing): تمرین ابراز نیازها، تعیین مرزها یا واکنش نشان دادن به موقعیت های دشوار در یک محیط امن با درمانگر. این تکنیک به فرد کمک می کند تا مهارت های بین فردی جدید را تمرین کند.
- بازنگری خاطرات (Imagery Rescripting): این یکی از قوی ترین تکنیک ها در طرح واره درمانی است. در این تکنیک، فرد با هدایت درمانگر، به خاطرات آسیب زای دوران کودکی بازمی گردد و در ذهن خود، صحنه را بازنویسی می کند. در این بازنویسی، بزرگسال سالم یا درمانگر، به کودک آسیب دیده کمک می کند، نیازهایش را برآورده می کند و او را در برابر آسیب ها حمایت می کند. این کار به ترمیم زخم های هیجانی گذشته کمک می کند.
- به چالش کشیدن باورهای غلط: کمک به فرد برای شناسایی و آزمایش باورهای غیرواقع بینانه و ناسازگار خود و جایگزینی آن ها با باورهای واقع بینانه و سالم تر.
- دفترچه ثبت هیجانات و نیازها: تشویق فرد به ثبت روزانه هیجانات و نیازهای خود برای افزایش آگاهی هیجانی.
- فعال سازی بزرگسال سالم: تمرین تصمیم گیری های سازنده و مراقبت از خود به شیوه هایی که یک بزرگسال سالم انجام می دهد.
چند گام عملی که می توانید همین امروز بردارید
مسیر تغییر طرح واره ها یک سفر طولانی است، اما می توانید همین امروز با برداشتن چند گام کوچک، آن را آغاز کنید:
- آگاهی را افزایش دهید: به احساسات و نیازهای هیجانی خود توجه کنید. چه زمانی احساس تنهایی، درک نشدن یا بی ارزشی می کنید؟ این لحظات را یادداشت کنید.
- نیازهای خود را شناسایی کنید: سعی کنید به طور آگاهانه نیازهای هیجانی خود را نام گذاری کنید. آیا به محبت نیاز دارید؟ به همدلی؟ به حمایت؟
- ابراز را تمرین کنید: در ابتدا در محیط های امن (مثلاً با یک دوست مورد اعتماد یا درمانگر) سعی کنید نیازهای هیجانی خود را به وضوح بیان کنید. لازم نیست کامل باشید، فقط شروع کنید.
- با «کودک آسیب پذیر» خود مهربان باشید: زمانی که احساس درد، تنهایی یا ترس می کنید، با خودتان همانند کودکی که نیاز به محبت و درک دارد، رفتار کنید. به خودتان اطمینان دهید که تنها نیستید و شایسته دوست داشته شدن هستید.
- الگوهای رابطه ای خود را بررسی کنید: آیا تمایل دارید وارد روابطی شوید که در آن ها نیازهایتان برآورده نمی شود؟ سعی کنید الگوهای مخرب را شناسایی و آگاهانه تغییر دهید.
- به دنبال حمایت حرفه ای باشید: اگر احساس می کنید این طرح واره عمیقاً در زندگی شما ریشه دوانده و به تنهایی نمی توانید آن را تغییر دهید، از یک متخصص طرح واره درمانی کمک بگیرید.
«درمان هیجان محور به مراجعان کمک می کند تا هیجانات خود را تجربه، پردازش و تغییر دهند تا به هسته مرکزی طرح واره ها و ریشه های دردناک آن ها دست یابند.»
نتیجه گیری: مسیری تازه برای نوازش درون
کتاب «نوازشم کن: طرح واره درمانی محرومیت هیجانی» اثر منیژه حسنی پورفلاح، چراغ راهی است برای شناخت و درمان یکی از شایع ترین تله های زندگی که بسیاری از افراد را در رنج و تنهایی گرفتار می کند. این کتاب به ما می آموزد که طرح واره محرومیت هیجانی چگونه در دوران کودکی شکل می گیرد و چگونه بر روابط، عزت نفس و سلامت روان ما در بزرگسالی تأثیر می گذارد. با درک مفاهیم بنیادی طرح واره درمانی و ذهنیت های مختلف، می توانیم ریشه های الگوهای ناسالم را کشف کنیم.
محوریت هیجان در درمانگری، کلیدی است که قفل های درونی ما را باز می کند و به ما اجازه می دهد تا با احساسات سرکوب شده خود روبرو شویم و آن ها را به شیوه سالم پردازش کنیم. شناخت نشانه های بارز محرومیت هیجانی، درک علل شکل گیری آن و تحلیل تأثیرش بر روابط، گام های اساسی در مسیر خودشناسی هستند. همچنین، آشنایی با طرح واره های هم گام مانند بازداری هیجانی، استحقاق، نقص و شرم، و طردشدگی، تصویر جامع تری از پیچیدگی های روان انسان ارائه می دهد.
این اثر با ارائه راهکارهای عملی برای تغییر، از جمله روان درمانی، تکنیک های بازنگری خاطرات و تمرینات روزمره، به خواننده امید می دهد که رهایی از این تله ها امکان پذیر است. در نهایت، «نوازشم کن» به ما یادآوری می کند که خودشناسی نه تنها قدرتی برای بهبود فردی است، بلکه راهی برای برقراری ارتباط های عمیق تر و اصیل تر با دیگران و تجربه زندگی ای پربارتر است. برای تعمق بیشتر در این مفاهیم و شروع سفر تحول آفرین خود، مطالعه کامل کتاب «نوازشم کن» توصیه می شود. با نوازش درون و پرداختن به نیازهای هیجانی مان، می توانیم مسیری تازه برای سلامت روان و رضایت از زندگی بسازیم.
«با شناخت طرح واره ها، می توانید بفهمید که چرا در روابط با اطرافیان دچار مشکل می شوید، چرا عزت نفس کمی دارید و چرا در برابر وسوسه ها ضعیف هستید.»