وکالت تام بلاعزل چیست؟ تعریف، شرایط و نکات حقوقی (راهنمای جامع)
وکالت تام بلاعزل چیست؟ (صفر تا صد مفهوم، شرایط و خطرات حقوقی آن)
وکالت تام بلاعزل نوعی از وکالت است که در آن موکل، حق عزل وکیل را از خود سلب می کند و در عین حال، اختیارات گسترده و کاملی را برای انجام امور مشخص به وکیل اعطا می کند. این نوع وکالت ابزار قدرتمندی برای تسهیل امور حقوقی و اداری است، اما با خطرات حقوقی قابل توجهی نیز همراه است که نیازمند درک دقیق و آگاهی کامل از جوانب آن است.
عقد وکالت، به عنوان یکی از عقود اذنی و جایز در نظام حقوقی ایران، نقش حیاتی در تسهیل روابط اجتماعی و معاملات ایفا می کند. این عقد به افراد امکان می دهد تا امور حقوقی و اداری خود را از طریق نماینده ای (وکیل) پیگیری کنند. در میان انواع وکالت، وکالت تام بلاعزل به دلیل ویژگی های خاص خود، از حساسیت و پیچیدگی بیشتری برخوردار است. این سند حقوقی که به وکیل اختیارات گسترده ای می بخشد و حق عزل را از موکل سلب می کند، می تواند در مواقعی گره گشا و در مواردی دیگر، منشأ مشکلات و اختلافات جدی شود.
فهم پایه: عقد وکالت در قانون مدنی
تعریف و اوصاف کلی وکالت
عقد وکالت در ماده ۶۵۶ قانون مدنی اینگونه تعریف شده است: وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود قرار می دهد. این تعریف ساده، گستره وسیعی از روابط حقوقی را شامل می شود که در آن یک شخص (موکل) به شخص دیگری (وکیل) اختیار انجام عملی را می دهد.
از جمله اوصاف برجسته عقد وکالت می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- عقدی اذنی: وکالت بر پایه اذن موکل به وکیل استوار است. یعنی موکل اجازه انجام کاری را به وکیل می دهد.
- عقدی جایز: اصل بر این است که عقد وکالت، عقدی جایز است. بدین معنا که هر یک از طرفین (وکیل یا موکل) می تواند هر زمان که بخواهد، آن را فسخ کند. موکل می تواند وکیل را عزل کند و وکیل نیز می تواند استعفا دهد.
- عقدی رضایی: برای انعقاد وکالت، صرف توافق طرفین کافی است و نیاز به تشریفات خاصی (جز در مواردی که قانون سند رسمی را لازم بداند) ندارد.
این اوصاف نشان می دهد که وکالت به خودی خود، قراردادی منعطف و قابل برگشت است، مگر اینکه شرایط خاصی به آن اضافه شود که این ماهیت را تغییر دهد.
انواع وکالت از منظر اختیارات و قابلیت عزل
وکالت را می توان از جنبه های مختلفی دسته بندی کرد که دو دسته اصلی آن عبارتند از:
- از نظر حدود اختیارات وکیل:
- وکالت مطلق: در این نوع وکالت، وکیل برای انجام تمام امور موکل، اعم از مالی، اداری، خانوادگی و غیره، اختیار دارد. این نوع وکالت بسیار گسترده است و کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.
- وکالت مقید: در این حالت، وکیل تنها برای انجام امر یا امور خاصی که در وکالتنامه تصریح شده، اختیار دارد. برای مثال، وکالت برای فروش یک ملک مشخص یا پیگیری یک پرونده قضایی.
- از نظر قابلیت عزل وکیل:
- وکالت ساده: همان طور که پیشتر ذکر شد، در این نوع وکالت، موکل می تواند در هر زمان و بدون نیاز به دلیل خاص، وکیل را عزل کند.
- وکالت بلاعزل: در این نوع وکالت، حق عزل وکیل از موکل سلب می شود. این حالت نیازمند شرایط خاصی است که در ادامه به تفصیل بررسی خواهد شد.
درک این دسته بندی ها برای شناخت دقیق وکالت تام بلاعزل ضروری است، زیرا این نوع وکالت ترکیبی از ویژگی های هر دو دسته تام الاختیار و بلاعزل است.
وکالت تام الاختیار: گستره اختیارات وکیل
وکالت تام الاختیار به معنای اعطای اختیارات کامل به وکیل در حیطه یک یا چند موضوع مشخص است. در این نوع وکالت، موکل به وکیل خود اجازه می دهد تا در خصوص مورد وکالت، تمامی امور مربوطه را بدون نیاز به کسب اجازه مجدد از موکل، انجام دهد.
برای مثال، اگر وکالت تام الاختیار برای یک ملک داده شود، وکیل می تواند کلیه امور حقوقی و اداری مربوط به آن ملک را انجام دهد؛ از جمله فروش، رهن، اجاره، اخذ مجوزهای لازم، پرداخت عوارض، و هر اقدام دیگری که در راستای اداره یا انتقال آن ملک باشد. این اختیارات گسترده، فرآیند انجام امور را تسریع می بخشد و نیاز به حضور مکرر موکل را مرتفع می سازد.
نکته کلیدی و بسیار مهم این است که تام الاختیار بودن به معنای بلاعزل بودن نیست. یک وکالتنامه می تواند تام الاختیار باشد، اما همچنان از نوع ساده محسوب شود؛ یعنی موکل با وجود اعطای اختیارات کامل، همچنان حق عزل وکیل را دارد. تنها زمانی که شرط عدم عزل به آن اضافه شود، به وکالت تام الاختیار بلاعزل تبدیل خواهد شد.
وکالت بلاعزل: سلب حق عزل از موکل
وکالت بلاعزل به وکالتی اطلاق می شود که در آن موکل، حق عزل وکیل را از خود سلب می کند. این ویژگی مهم در ماده ۶۷۹ قانون مدنی تصریح شده است: موکل می تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل و یا عدم عزل در ضمن عقد لازم شرط شده باشد. این ماده نشان می دهد که اصل بر قابلیت عزل وکیل است، مگر در حالتی که این حق به واسطه یک شرط ضمن عقد لازم، از موکل سلب شده باشد.
نحوه ایجاد بلاعزل بودن
بلاعزل بودن وکالت به یکی از دو صورت زیر محقق می شود:
- شرط ضمن عقد لازم: رایج ترین و معتبرترین روش، شرط کردن عدم عزل وکیل در ضمن یک عقد لازم (مانند عقد بیع، صلح، یا نکاح) است. برای مثال، در قرارداد فروش ملک، ممکن است فروشنده (موکل) ضمن عقد بیع، به خریدار (وکیل) وکالت بلاعزل برای انجام امور انتقال سند بدهد. از آنجا که عقد بیع یک عقد لازم است و نمی توان آن را به سادگی فسخ کرد، شرط ضمن آن نیز لازم الاجرا می شود و موکل حق عزل وکیل را از دست می دهد.
- شرط ضمن خود عقد وکالت (به عنوان شرط ضمنی یا شرط نتیجه): برخی حقوقدانان معتقدند که می توان عدم عزل را به عنوان یک شرط ضمنی در خود عقد وکالت نیز درج کرد. با این حال، اعتبار این روش محل بحث است و توصیه می شود که همواره بلاعزل بودن در ضمن یک عقد لازم گنجانده شود تا از استحکام حقوقی بیشتری برخوردار باشد.
باید به این نکته مهم توجه داشت که بلاعزل بودن وکالت تنها به معنای سلب حق عزل وکیل از موکل است و به معنای سلب اختیار انجام موضوع وکالت از موکل نیست. یعنی موکل همچنان می تواند خود نیز اقدام به انجام کاری کند که به وکیل بلاعزل سپرده است، مگر اینکه در وکالتنامه صراحتاً حق انجام آن عمل از موکل نیز سلب شده باشد.
وکالت تام بلاعزل: ترکیب دو مفهوم کلیدی
پس از بررسی مفاهیم تام الاختیار و بلاعزل، اکنون می توان به تعریف جامع و دقیق وکالت تام بلاعزل پرداخت. این نوع وکالت، سندی است که در آن وکیل، هم دارای اختیارات کامل و گسترده در خصوص موضوع یا موضوعات وکالت است (تام الاختیار) و هم موکل، حق عزل او را از خود ساقط کرده است (بلاعزل).
این ترکیب دو ویژگی، وکالت تام بلاعزل را به ابزاری قدرتمند و در عین حال حساس تبدیل می کند. از یک سو، با اعطای اختیارات وسیع و سلب حق عزل، انجام امور با سرعت و سهولت بیشتری پیش می رود و وکیل می تواند بدون نیاز به هماهنگی های مکرر، تصمیم گیری و اقدام کند. این ویژگی در مواردی که موکل به دلیل مشغله، بیماری، یا فاصله مکانی قادر به حضور و پیگیری امور نیست، بسیار کارآمد است.
از سوی دیگر، همین گستره اختیارات و عدم امکان عزل، ریسک های حقوقی قابل توجهی را برای موکل به همراه دارد. به همین دلیل، وکالت تام بلاعزل در موارد خاص و با نهایت دقت و احتیاط مورد استفاده قرار می گیرد. موارد کاربرد عمده این نوع وکالت شامل معاملات ملکی (که البته با ملاحظات و هشدارهای فراوان همراه است)، وکالت در طلاق، و برخی امور مالی و بانکی است که در آن ها اعتماد کامل موکل به وکیل و شفافیت در حدود اختیارات، اهمیت حیاتی دارد.
شرایط قانونی و الزامات تنظیم وکالت تام بلاعزل
تنظیم وکالت تام بلاعزل، به دلیل آثار حقوقی گسترده ای که دارد، نیازمند رعایت شرایط قانونی و الزامات خاصی است. عدم توجه به این موارد می تواند منجر به بی اعتباری وکالتنامه یا بروز مشکلات حقوقی در آینده شود.
اهلیت طرفین و موضوع وکالت
- اهلیت طرفین: موکل و وکیل باید دارای اهلیت قانونی برای انجام معامله باشند. این به معنای آن است که هر دو طرف باید عاقل، بالغ و رشید باشند. جنون (دیوانگی) و سفاهت (عدم توانایی در اداره اموال) از موانع اهلیت هستند و در صورت وجود، وکالتنامه باطل خواهد بود.
- موضوع وکالت: مورد وکالت باید کاملاً معین، مشخص، مشروع و قانونی باشد. نمی توان برای امور غیرقانونی یا مبهم وکالت داد. همچنین، موضوع وکالت باید از اموری باشد که موکل شخصاً قادر به انجام آن است. برای مثال، موکل نمی تواند به دیگری وکالت دهد که به جای او قسم یاد کند.
لزوم تنظیم سند رسمی و دقت در متن وکالتنامه
با وجود اینکه وکالت یک عقد رضایی است و به صورت سند عادی نیز قابلیت انعقاد دارد، اما تنظیم وکالت تام بلاعزل در دفاتر اسناد رسمی و به صورت سند رسمی، اکیداً توصیه می شود. سند رسمی از اعتبار بالاتری برخوردار است و در مراجع قضایی و اداری به راحتی مورد پذیرش قرار می گیرد. این امر از بروز اختلافات و تردید در اصالت یا محتوای وکالتنامه جلوگیری می کند.
دقت در متن وکالتنامه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. تمامی حدود اختیارات وکیل باید به صورت دقیق، شفاف و بدون ابهام در وکالتنامه درج شود. هرگونه کلی گویی یا عدم وضوح در متن می تواند زمینه سوءاستفاده یا تفسیرهای مختلف را فراهم آورد. برای مثال، اگر وکالت برای فروش ملک است، باید مشخصات کامل ملک (پلاک ثبتی، آدرس، متراژ)، حداقل قیمت فروش، شرایط دریافت ثمن، و سایر جزئیات معامله به وضوح قید شود. حتی در برخی موارد، درج عبارت حق واگذاری به خود یا اقربای وکیل نیز اهمیت پیدا می کند.
مدارک لازم و هزینه های تنظیم
برای تنظیم وکالت تام بلاعزل در دفاتر اسناد رسمی، مدارک زیر عموماً مورد نیاز است:
- شناسنامه و کارت ملی (یا مدارک شناسایی معتبر) موکل و وکیل.
- اسناد مربوط به مورد وکالت: برای مثال، سند مالکیت ملک (در وکالت ملکی)، سند خودرو (در وکالت خرید و فروش خودرو)، یا مدارک مربوط به امور بانکی و اداری.
- حضور موکل و وکیل در دفترخانه.
هزینه های تنظیم وکالتنامه نیز بر اساس تعرفه های مصوب کانون سردفتران و دفتریاران و بسته به نوع و میزان اختیارات وکالتنامه متغیر است. این هزینه ها شامل حق التحریر، مالیات و سایر عوارض قانونی می شود.
خطرات، معایب و نکات حیاتی در وکالت تام بلاعزل (هشدارهای جدی)
با وجود مزایای تسهیل کننده ای که وکالت تام بلاعزل ارائه می دهد، خطرات و معایب قابل توجهی نیز دارد که عدم آگاهی از آن ها می تواند به ضررهای جبران ناپذیری منجر شود. این بخش به تفصیل به این هشدارها و نکات حیاتی می پردازد.
انحلال وکالت با فوت یا حجر: چالشی بزرگ در معاملات
یکی از مهم ترین و خطرناک ترین نکاتی که بسیاری از افراد از آن غافل هستند، این است که بر اساس ماده ۶۷۸ قانون مدنی، عقد وکالت با فوت هر یک از وکیل یا موکل، یا جنون و سفاهت هر یک از آن ها، منحل می شود. این قاعده حتی در مورد وکالت تام بلاعزل نیز صدق می کند.
سناریوی محتمل و رایج این است که موکل برای تسهیل فرآیند فروش ملک، به خریدار یک وکالت تام بلاعزل می دهد تا خریدار امور انتقال سند را خودش انجام دهد. اما اگر در فاصله زمانی بین اعطای وکالت و ثبت قطعی سند، فروشنده (موکل) فوت کند، وکالتنامه باطل می شود. در این صورت، ورثه فروشنده دیگر ملزم به رعایت مفاد وکالتنامه نیستند و خریدار باید با آن ها برای انتقال رسمی ملک وارد مذاکره شود. این وضعیت اغلب منجر به اختلافات طولانی مدت، صرف هزینه های گزاف و حتی ابطال معامله می شود. بنابراین، هرگز وکالت بلاعزل را جایگزین سند قطعی انتقال ملک یا هر معامله مهم دیگری نکنید.
سوءاستفاده وکیل و عدم رعایت غبطه موکل
با توجه به اختیارات گسترده ای که در وکالت تام بلاعزل به وکیل داده می شود و عدم امکان عزل او، خطر سوءاستفاده وکیل از موقعیت خود افزایش می یابد. وکیل ممکن است در راستای منافع خود و نه موکل، اقداماتی را انجام دهد. ماده ۶۶۷ قانون مدنی صراحتاً بیان می دارد: وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه موکل صراحتاً به او اختیار داده یا بر حسب قرائن و عرف و عادت داخل در اختیار اوست، تجاوز نکند.
رعایت غبطه و مصلحت موکل، اصلی اساسی در انجام هرگونه اقدام از سوی وکیل است و حتی در وکالت های تام و بلاعزل نیز، وکیل نمی تواند از آن تخطی کند.
در این راستا، رای وحدت رویه شماره ٨٤٧ هیأت عمومی دیوان عالی کشور (مورخ ۲۵/۰۲/۱۴۰۳) بسیار حائز اهمیت است. این رای تاکید می کند که هرگاه شخصی وکالت فروش مال خود را به دیگری تفویض کند و در وکالتنامه قید نماید که وکیل اختیار دارد مال او را به هر قیمتی معامله کند یا به هر شخص ولو به خود بفروشد، این عبارت ها محمول بر قیمت متعارف خواهد بود. به این معنا که اگر وکیل آن مال را به قیمتی کمتر از عرف (ثمن بخس و غیر قابل قبول) به خود یا دیگری بفروشد، اقدام وی فضولی محسوب می شود و بدون تنفیذ موکل، معامله انجام شده باطل است. این رای، با وحدت ملاک از ماده ۱۰۷۳ قانون مدنی، حقوق موکل را در برابر سوءاستفاده وکیل از اختیارات ظاهراً مطلق، حفظ می کند.
جایگزین نبودن وکالت بلاعزل با سند قطعی در معاملات ملکی
همان طور که پیشتر اشاره شد، در معاملات ملکی، اعتماد صرف به وکالت تام بلاعزل به جای تنظیم سند قطعی، اشتباهی رایج و پرخطر است. وکالت بلاعزل هرگز نمی تواند جایگزین سند رسمی انتقال مالکیت باشد. علاوه بر خطر انحلال با فوت یا حجر، مسائل دیگری مانند بدهی های احتمالی موکل (فروشنده) به اشخاص ثالث، توقیف ملک، یا حتی فروش مجدد ملک توسط خود موکل (اگرچه عمل خلاف قانون است اما اتفاق می افتد) می تواند خریدار را با مشکلات جدی مواجه سازد. همواره تاکید می شود که در معاملات ملکی، پس از اعطای وکالت، بلافاصله نسبت به انتقال قطعی سند اقدام شود.
در نهایت، با توجه به عدم امکان عزل وکیل در این نوع وکالت (مگر در موارد خاص اثبات سوء نیت یا عدم رعایت مصلحت)، موکل در صورت نارضایتی از عملکرد وکیل، با دشواری های زیادی برای فسخ یا ابطال وکالت مواجه خواهد شد. لذا، دریافت مشاوره حقوقی تخصصی از یک وکیل مجرب قبل از هرگونه اقدام برای اعطا یا پذیرش وکالت تام بلاعزل، امری ضروری و حیاتی است.
انحلال و ابطال وکالت تام بلاعزل (راهکارهای حقوقی)
با وجود بلاعزل بودن وکالت، این نوع وکالت نیز مانند سایر عقود جایز، در شرایط خاصی منحل یا ابطال می شود. درک این موارد برای جلوگیری از سردرگمی های حقوقی ضروری است.
موارد عمومی انحلال وکالت
حتی در وکالت بلاعزل نیز موارد زیر باعث انحلال وکالت می شود:
- فوت هر یک از وکیل یا موکل: این مهمترین مورد انحلال است و همان طور که در بخش خطرات اشاره شد، حتی در وکالت بلاعزل نیز با فوت هر یک از طرفین، وکالت منحل می شود.
- جنون (دیوانگی) هر یک از وکیل یا موکل: اگر هر یک از طرفین دچار جنون شوند، وکالت منحل می گردد.
- سفاهت (عدم توانایی در اداره امور مالی) هر یک از وکیل یا موکل: در صورتی که موضوع وکالت مالی باشد، سفاهت نیز منجر به انحلال وکالت می شود.
- انجام شدن موضوع وکالت: به محض اینکه کاری که وکیل برای انجام آن وکالت داشته، به پایان برسد، وکالت نیز منقضی می شود. برای مثال، اگر وکالت برای فروش یک ملک باشد و ملک به فروش برسد، وکالت خاتمه می یابد.
- از بین رفتن موضوع وکالت: اگر مورد وکالت از بین برود یا تلف شود (مثلاً ملک مورد وکالت تخریب شود)، وکالت نیز منحل می شود.
- استعفای وکیل: وکیل می تواند در هر زمان از وکالت استعفا دهد، حتی اگر وکالت بلاعزل باشد. البته استعفای وکیل در وکالت بلاعزل باید به موکل ابلاغ شود.
- پایان مدت وکالت: اگر وکالتنامه برای مدت زمان مشخصی تنظیم شده باشد، با اتمام آن مدت، وکالت منقضی می شود.
موارد خاص ابطال وکالت بلاعزل
علاوه بر موارد عمومی انحلال، در شرایط خاصی نیز امکان ابطال وکالت بلاعزل وجود دارد:
- اثبات عدم رعایت غبطه و مصلحت موکل توسط وکیل: همان طور که در رای وحدت رویه شماره ٨٤٧ نیز تاکید شد، اگر وکیل در انجام موضوع وکالت، مصلحت موکل را رعایت نکند و به ضرر او معامله ای انجام دهد، موکل می تواند از طریق دادگاه اقدام به ابطال آن معامله یا ابطال وکالتنامه کند. اثبات این امر بر عهده موکل است.
- توافق طرفین بر اقاله (فسخ با توافق): موکل و وکیل می توانند با توافق یکدیگر، وکالتنامه بلاعزل را اقاله (فسخ با رضایت متقابل) کنند. این امر مستلزم حضور هر دو طرف در دفترخانه و تنظیم سند اقاله است.
- انجام عمل منافی با وکالت توسط موکل: اگر موکل، خود اقدام به انجام موضوع وکالت کند، این عمل می تواند به منزله فسخ وکالت تلقی شود، مشروط بر اینکه این عمل با اختیارات وکیل در تضاد باشد و امکان اجرای موضوع وکالت توسط وکیل را از بین ببرد.
لازم به ذکر است که اعطای وکالت به معنای سلب اختیار از موکل نیست، مگر اینکه صراحتاً در وکالتنامه قید شود که موکل نیز حق انجام موضوع وکالت را از خود سلب کرده است. بنابراین، در اغلب موارد، موکل می تواند خود نیز اقدام به انجام کاری کند که به وکیل بلاعزل سپرده است. با این حال، انجام این کار توسط موکل، ممکن است منجر به بروز اختلافات با وکیل شود، به ویژه اگر وکیل نیز همزمان برای انجام همان امر اقدام کرده باشد.
نکته های مهم در تنظیم وکالتنامه تام بلاعزل
برای اطمینان از صحت و اعتبار وکالتنامه تام بلاعزل و کاهش خطرات احتمالی، رعایت نکات زیر ضروری است:
- مشاوره حقوقی: همواره قبل از تنظیم یا پذیرش وکالت تام بلاعزل، با یک وکیل متخصص مشورت کنید.
- تعیین دقیق حدود اختیارات: اختیارات وکیل باید به صورت کاملاً جزئی و بدون ابهام در وکالتنامه درج شود. از عبارات کلی مانند همه اختیارات خودداری کنید.
- محدود کردن مدت زمان: در صورت امکان، وکالتنامه را برای مدت زمان مشخص و محدودی تنظیم کنید تا در صورت بروز مشکلات، امکان بازنگری وجود داشته باشد.
- مشخص کردن قیمت و شرایط معامله: اگر وکالت برای فروش مال است، حداقل قیمت فروش و شرایط مهم معامله را مشخص کنید تا وکیل نتواند با قیمت ناچیز اقدام به فروش کند.
- تصریح عدم حق توکیل: اگر نمی خواهید وکیل حق اعطای وکالت به شخص دیگری (توکیل) را داشته باشد، صراحتاً این موضوع را در وکالتنامه قید کنید.
- عدم اعطای وکالت به صورت جایگزین سند قطعی: هرگز وکالت بلاعزل را به عنوان جایگزین انتقال سند قطعی در معاملات ملکی قرار ندهید. پس از تنظیم وکالت، در اسرع وقت اقدام به ثبت رسمی انتقال نمایید.
- حضور در دفتر اسناد رسمی: حتماً وکالتنامه را در یکی از دفاتر اسناد رسمی تنظیم کنید تا از اعتبار قانونی آن اطمینان حاصل شود.
نمونه ای از متن وکالتنامه تام بلاعزل (بخش های کلیدی)
در تنظیم وکالتنامه تام بلاعزل، دقت در نگارش و درج جزئیات از اهمیت بالایی برخوردار است. یک وکالتنامه جامع و کامل باید تمامی موارد مورد نظر موکل و حدود اختیارات وکیل را به صورت شفاف و بدون ابهام بیان کند. در ادامه، به برخی از بخش های کلیدی که معمولاً در یک وکالتنامه تام بلاعزل درج می شوند، اشاره می کنیم:
بخش موکل و وکیل: در این قسمت، اطلاعات هویتی کامل شامل نام و نام خانوادگی، نام پدر، شماره ملی، شماره شناسنامه، تاریخ تولد و محل صدور برای هر دو طرف (موکل و وکیل) درج می شود.
مورد وکالت: این بخش، هسته اصلی وکالتنامه است و باید به تفصیل و دقت فراوان، تمامی اموری که وکیل برای انجام آن ها اختیار دارد، مشخص شود. این موارد می تواند شامل اختیارات زیر باشد:
- امور مربوط به اموال منقول و غیرمنقول:
- انجام هر نوع معامله اعم از قطعی، شرطی، رهنی، صلح، خرید، فروش، اجاره، پیش فروش و … نسبت به اموال منقول (مانند خودرو، موتورسیکلت) و غیرمنقول (مانند ملک مسکونی، آپارتمان، زمین، مغازه) با هر شخص حقیقی یا حقوقی، حتی شخص خود وکیل.
- اخذ پایان کار، عدم خلاف، پروانه ساختمانی و سایر مجوزهای لازم.
- مراجعه به شهرداری، دارایی، ثبت اسناد و املاک، اداره مالیات، اوقاف و سایر ادارات ذیربط و انجام کلیه امور اداری و پرداخت هزینه های مربوطه.
- امضای اسناد و مدارک مربوط به نقل و انتقال و دریافت ثمن معامله.
- امور بانکی و مالی:
- افتتاح انواع حساب های بانکی (جاری، پس انداز، قرض الحسنه) و برداشت از آن ها.
- دریافت انواع وام و تسهیلات بانکی در قالب عقود اسلامی و به رهن و وثیقه گذاشتن اموال موکل نزد بانک.
- اخذ دسته چک و امضای ذیل اوراق بانکی.
- امور قضایی و اداری:
- اقدام در تمامی مراجع قضایی، انتظامی، اداری، دیوان عالی کشور، دیوان عدالت اداری و پیگیری پرونده ها تا حصول نتیجه.
- حق انتخاب وکیل دادگستری و انعقاد قرارداد با او، عزل وکلا، ارجاع امر به کارشناسی، ادعای جعل، انکار و تردید.
- مصالحه با طرف دعوی، وکالت در جلب ثالث، دفاع از دعوی ثالث، وکالت در دعوای متقابل و دفاع در قبال آن.
- دریافت کلیه مطالبات و وجوه سپرده شده از هر شخص حقیقی یا حقوقی.
حدود اختیارات: این بند تأکید می کند که وکیل در انجام موارد وکالت، دارای اختیار تام و کامل است و هرگونه امضاء و اقدام وی به منزله امضاء و اقدام موکل بوده و از اعتبار قانونی برخوردار است، به گونه ای که نیازی به حضور یا اجازه ثانوی موکل نباشد.
شرط بلاعزل بودن: در این قسمت، به صراحت قید می شود که موکل، ضمن عقد خارج لازم (یا ضمن همین عقد وکالت در صورت پذیرش)، حق عزل وکیل و همچنین ضم وکیل یا امین یا انجام مورد وکالت را تا خاتمه عمل از خود سلب و ساقط نموده است.
حق توکیل: در این بند مشخص می شود که آیا وکیل حق دارد امور وکالت را کلاً یا جزئاً به شخص دیگری (وکیل دوم) واگذار کند یا خیر.
این ساختار و مفاد کلی، به عنوان راهنمایی برای تنظیم وکالتنامه تام بلاعزل کاربرد دارد، اما همواره توصیه می شود برای هر مورد خاص، با توجه به نیازها و شرایط منحصر به فرد، متن وکالتنامه توسط متخصصین حقوقی نگارش و بررسی شود.
نتیجه گیری
وکالت تام بلاعزل، ابزاری حقوقی با توانمندی های فراوان برای تسهیل امور و انجام معاملات است، اما در عین حال، به دلیل سلب حق عزل از موکل و اعطای اختیارات گسترده به وکیل، با خطرات و مسئولیت های سنگینی همراه است. درک دقیق ماهیت این وکالت، تفاوت های آن با سایر انواع وکالت، شرایط قانونی تنظیم و به ویژه هشدارهای مربوط به انحلال آن با فوت یا حجر، برای هر فردی که قصد اعطا یا دریافت آن را دارد، ضروری است.
همان طور که بررسی شد، رای وحدت رویه دیوان عالی کشور در خصوص رعایت غبطه موکل، تا حدودی از سوءاستفاده های احتمالی جلوگیری می کند، اما هرگز نمی تواند جایگزین هوشیاری و دقت موکل باشد. توصیه اکید می شود که در معاملات حساس، به ویژه در خرید و فروش املاک، هرگز وکالت تام بلاعزل را به عنوان جایگزینی برای سند قطعی تلقی نکنید و همواره در اسرع وقت نسبت به انتقال رسمی مالکیت اقدام نمایید. مشورت با وکلای مجرب و متخصص، مطالعه دقیق متن وکالتنامه و آگاهی کامل از تمامی جوانب حقوقی، کلید حفظ منافع و پیشگیری از مشکلات در این نوع از وکالت است.