کمی درباره کنفوسیوس
در میان نام های پرآوازه تاریخ کنفوسیوس جایگاهی ویژه دارد. نه فقط به عنوان یک فیلسوف بلکه به عنوان یک معلم سیاست مدار و مصلح اجتماعی که اندیشه هایش قرن ها بر فرهنگ و تمدن چین و فراتر از آن تأثیر گذاشته است. در دورانی که جامعه دستخوش تلاطم و بی نظمی بود کنفوسیوس با ارائه یک نظام اخلاقی و اجتماعی منسجم راهی برای رسیدن به هماهنگی و سعادت را ترسیم کرد. تعالیم او نه تنها به دنبال رستگاری فردی بلکه در پی ایجاد یک جامعه عادلانه و مرفه بود. این مقاله به بررسی زندگی اندیشه ها و میراث این شخصیت برجسته می پردازد تا درکی عمیق تر از تأثیر او بر جهان امروز به دست آوریم.

پیشینه تاریخی
برای درک بهتر اندیشه های کنفوسیوس لازم است نگاهی به بستر تاریخی زندگی او داشته باشیم. کنفوسیوس در دوره بهار و پاییز (771 تا 476 قبل از میلاد) در چین باستان می زیست. این دوره دوران ضعف حکومت مرکزی دودمان ژو و ظهور دولت های فئودالی متعدد بود. جنگ و درگیری بین این دولت ها بی ثباتی سیاسی و اجتماعی گسترده ای را به همراه داشت. ارزش های سنتی رو به زوال بودند و فساد و بی اخلاقی در جامعه رواج یافته بود. در چنین شرایطی کنفوسیوس به دنبال راهی برای احیای نظم و اخلاق در جامعه بود. او با الهام از دوران طلایی گذشته به ویژه دوران حکومت پادشاهان خردمندی همچون یائو و شون تلاش کرد تا یک نظام ارزشی جدید بر پایه احترام به سنت ها عدالت و فضیلت بنا نهد. این تلاش ها مکتب کنفوسیوس گرایی را پدید آورد که بعدها به یکی از مهم ترین جریان های فکری و فرهنگی در تاریخ چین تبدیل شد.
زندگی
اوایل زندگی
کنفوسیوس در سال 551 قبل از میلاد در ایالت لو (Lu) که امروزه بخشی از استان شاندونگ در چین است متولد شد. نام اصلی او کونگ چیو (Kong Qiu) بود. خانواده او از اشراف زادگانی بودند که به دلیل جنگ و آشوب موقعیت اجتماعی خود را از دست داده بودند. پدرش شولیانگ هه (Shuliang He) یک افسر نظامی بود که در سنین پیری با مادر کنفوسیوس ازدواج کرد. کنفوسیوس در سه سالگی پدرش را از دست داد و در فقر و تنگدستی بزرگ شد. با این حال او از کودکی به یادگیری علاقه مند بود و با پشتکار فراوان به مطالعه و تحقیق پرداخت. او به ویژه به سنت های باستانی موسیقی و آداب و رسوم علاقه داشت و در این زمینه ها به مهارت بالایی دست یافت. این علاقه و پشتکار او را برای نقش آینده اش به عنوان یک معلم و مصلح اجتماعی آماده کرد.
شغل سیاسی
کنفوسیوس در جوانی به دنبال یافتن شغلی در دولت بود تا بتواند ایده های خود را برای اصلاح جامعه عملی کند. او در ابتدا به عنوان یک کارمند ساده در ایالت لو مشغول به کار شد اما به تدریج به مقام های بالاتری دست یافت. او به دلیل دانش صداقت و توانایی هایش مورد احترام قرار گرفت و به عنوان مشاور حاکم ایالت لو منصوب شد. در این مقام او تلاش کرد تا با ترویج ارزش های اخلاقی و اجرای سیاست های عادلانه نظم و رفاه را در ایالت برقرار کند. با این حال تلاش های او با مخالفت برخی از مقامات فاسد و قدرت طلب روبرو شد. آنها از نفوذ کنفوسیوس احساس خطر می کردند و به دنبال برکناری او بودند. سرانجام در سال 497 قبل از میلاد کنفوسیوس به دلیل دسیسه های دشمنانش از مقام خود استعفا داد و ایالت لو را ترک کرد.
تبعید
پس از استعفا از مقام خود کنفوسیوس سیزده سال را در تبعید گذراند. او به همراه گروهی از شاگردانش به دولت های مختلف چین سفر کرد و به دنبال حاکمانی بود که حاضر به پذیرش ایده های او باشند. در این سفرها او با مشکلات و چالش های فراوانی روبرو شد. او و شاگردانش بارها مورد بی احترامی تهدید و حتی سوءقصد قرار گرفتند. با این حال کنفوسیوس هرگز از هدف خود دست نکشید و به تلاش برای ترویج اندیشه هایش ادامه داد. او در هر فرصتی به آموزش و تربیت افراد می پرداخت و امیدوار بود که روزی بتواند جامعه ای عادلانه و مرفه را بنا نهد. این دوره تبعید فرصتی برای کنفوسیوس بود تا تجربیات ارزشمندی کسب کند و اندیشه های خود را بیشتر پخته و کامل کند.
بازگشت به خانه
در سال 484 قبل از میلاد کنفوسیوس در سن 68 سالگی به ایالت لو بازگشت. اگرچه او دیگر به مقام دولتی منصوب نشد اما به عنوان یک معلم و فیلسوف مورد احترام قرار گرفت. او در سال های پایانی عمر خود به آموزش و تربیت شاگردان تدوین و ویرایش متون باستانی و ترویج اندیشه های خود پرداخت. کنفوسیوس در سال 479 قبل از میلاد در سن 72 سالگی درگذشت. با این حال مرگ او پایان راه نبود بلکه آغازی برای گسترش و نفوذ اندیشه هایش بود. شاگردان او تعالیم او را به نسل های بعدی منتقل کردند و مکتب کنفوسیوس گرایی به یکی از مهم ترین جریان های فکری و فرهنگی در تاریخ چین تبدیل شد.
محور اندیشه های کنفوسیوس
اندیشه های کنفوسیوس بر پایه چند مفهوم کلیدی استوار است که درک آن ها برای فهم فلسفه او ضروری است. این مفاهیم شامل فلسفه اخلاق فلسفه اجتماعی و سیاسی مفهوم انسان کامل و اهمیت آموزش و پرورش می شوند. کنفوسیوس معتقد بود که با ترویج این مفاهیم می توان جامعه ای هماهنگ عادلانه و مرفه را بنا نهاد. او تلاش کرد تا با ارائه یک نظام ارزشی منسجم راهی برای رهایی از هرج و مرج و بی اخلاقی را نشان دهد و به انسان ها کمک کند تا به سعادت و کمال دست یابند.
فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق کنفوسیوس بر پایه چند فضیلت کلیدی استوار است که مهم ترین آن ها عبارتند از: رِن (Ren) یی (Yi) لی (Li) و ژی (Zhi). رِن به معنای نوع دوستی شفقت و احترام به دیگران است. یی به معنای عدالت انصاف و انجام وظیفه است. لی به معنای آداب و رسوم احترام به سنت ها و رعایت هنجارهای اجتماعی است. ژی به معنای خرد دانش و توانایی تشخیص درست از نادرست است. کنفوسیوس معتقد بود که با پرورش این فضایل در خود می توان به یک انسان اخلاقی و کامل تبدیل شد. او تأکید داشت که اخلاق باید در تمام جنبه های زندگی از روابط خانوادگی تا روابط اجتماعی و سیاسی رعایت شود. او معتقد بود که یک جامعه اخلاقی جامعه ای هماهنگ عادلانه و مرفه خواهد بود.
فلسفه اجتماعی و سیاسی
فلسفه اجتماعی و سیاسی کنفوسیوس بر پایه این ایده استوار است که جامعه باید بر اساس یک نظام سلسله مراتبی منظم اداره شود. او معتقد بود که هر فرد در جامعه باید جایگاه خود را بشناسد و به وظایف خود عمل کند. او پنج رابطه اساسی را در جامعه تعریف کرد: حاکم و رعیت پدر و پسر شوهر و زن برادر بزرگتر و برادر کوچکتر و دوست و دوست. او معتقد بود که اگر هر یک از طرفین این روابط به وظایف خود عمل کنند جامعه در صلح و هماهنگی خواهد بود. کنفوسیوس تأکید داشت که حاکمان باید با فضیلت و عدالت حکومت کنند و به نیازهای مردم توجه داشته باشند. او همچنین معتقد بود که مردم باید به حاکمان خود احترام بگذارند و از قوانین پیروی کنند. او بر این باور بود که یک حکومت خوب حکومتی است که بر پایه اخلاق و عدالت استوار است و به دنبال رفاه و سعادت مردم است.
انسان کامل
مفهوم انسان کامل (Junzi) در اندیشه کنفوسیوس جایگاه ویژه ای دارد. انسان کامل کسی است که تمام فضایل اخلاقی را در خود پرورش داده و به بالاترین سطح از کمال انسانی رسیده است. او فردی است که رِن یی لی و ژی را به طور کامل درک کرده و در زندگی خود به کار می بندد. انسان کامل نه تنها به فکر منافع خود نیست بلکه به فکر منافع دیگران نیز هست. او فردی است که به عدالت صداقت و احترام به دیگران پایبند است. انسان کامل در جامعه نقش رهبری را بر عهده می گیرد و با رفتار خود دیگران را به سوی فضیلت و کمال هدایت می کند. کنفوسیوس معتقد بود که هدف از زندگی تلاش برای رسیدن به مقام انسان کامل است. او تأکید داشت که با آموزش و پرورش می توان افراد را به سوی این هدف هدایت کرد.
آموزش و پرورش
کنفوسیوس به اهمیت آموزش و پرورش در شکل گیری شخصیت و جامعه تأکید فراوانی داشت. او معتقد بود که آموزش و پرورش ابزاری برای انتقال ارزش های اخلاقی و فرهنگی به نسل های بعدی است. او تأکید داشت که آموزش و پرورش باید برای همه افراد جامعه صرف نظر از طبقه اجتماعی و اقتصادی در دسترس باشد. کنفوسیوس خود یک معلم بود و شاگردان بسیاری را تربیت کرد. او به شاگردانش نه تنها دانش و مهارت های لازم را آموزش می داد بلکه آن ها را با ارزش های اخلاقی و فرهنگی نیز آشنا می کرد. او معتقد بود که هدف از آموزش و پرورش تربیت افرادی است که بتوانند در جامعه نقش مفیدی ایفا کنند و به رفاه و سعادت آن کمک کنند. کنفوسیوس بر این باور بود که آموزش و پرورش کلید حل مشکلات جامعه است.
متون
اگرچه کنفوسیوس خود اثر مکتوبی از خود به جای نگذاشت اما تعالیم و گفته های او توسط شاگردانش جمع آوری و تدوین شد. مهم ترین این متون کتاب «منتخبات» (Analects) است که شامل گزیده ای از سخنان و گفتگوهای کنفوسیوس با شاگردانش است. این کتاب منبع اصلی برای شناخت اندیشه های کنفوسیوس است. علاوه بر منتخبات متون دیگری نیز به کنفوسیوس و مکتب او نسبت داده می شوند از جمله «کتاب بزرگ» (Great Learning) «دکترین اعتدال» (Doctrine of the Mean) و «کتاب مناسک» (Book of Rites). این متون به همراه منتخبات پایه های اصلی آموزه های کنفوسیوسی را تشکیل می دهند و برای درک فلسفه او ضروری هستند.
شاگردان
کنفوسیوس شاگردان بسیاری داشت که هر یک از آن ها نقش مهمی در گسترش و ترویج اندیشه های او ایفا کردند. از جمله مهم ترین شاگردان او می توان به زی گونگ (Zigong) زی لو (Zilu) و زنگ شن (Zeng Shen) اشاره کرد. این شاگردان پس از مرگ کنفوسیوس تعالیم او را به نسل های بعدی منتقل کردند و مکتب کنفوسیوس گرایی را به یکی از مهم ترین جریان های فکری و فرهنگی در تاریخ چین تبدیل کردند. هر یک از این شاگردان تفسیر خاص خود را از اندیشه های کنفوسیوس ارائه دادند و به غنای این مکتب فکری افزودند. آن ها با تلاش های خود نام و یاد کنفوسیوس را برای همیشه در تاریخ جاودانه ساختند.
کنفوسیوسیسم
کنفوسیوسیسم مکتب فکری و فلسفی است که بر پایه تعالیم کنفوسیوس بنا شده است. این مکتب به عنوان یک نظام اخلاقی اجتماعی و سیاسی تأثیر عمیقی بر فرهنگ و تمدن چین و سایر کشورهای آسیای شرقی داشته است. کنفوسیوسیسم بر اهمیت فضیلت عدالت احترام به سنت ها و آموزش و پرورش تأکید دارد. این مکتب به عنوان یک راهنمای زندگی به افراد کمک می کند تا به سعادت و کمال دست یابند و در جامعه نقش مفیدی ایفا کنند. کنفوسیوسیسم در طول تاریخ فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده است اما همچنان به عنوان یکی از مهم ترین جریان های فکری و فرهنگی در جهان شناخته می شود.
میراث
میراث کنفوسیوس بسیار گسترده و عمیق است. اندیشه های او قرن ها بر فرهنگ سیاست و جامعه چین تأثیر گذاشته است. کنفوسیوسیسم به عنوان یک نظام اخلاقی و اجتماعی به شکل گیری ارزش ها و هنجارهای جامعه چین کمک کرده است. تأثیر کنفوسیوسیسم تنها به چین محدود نمی شود بلکه بسیاری از کشورهای آسیای شرقی نیز از این مکتب فکری تأثیر پذیرفته اند. امروزه اندیشه های کنفوسیوس همچنان مورد توجه و مطالعه قرار می گیرند و به عنوان یک منبع الهام برای حل مشکلات جوامع مدرن به کار می روند. میراث کنفوسیوس نشان دهنده اهمیت ارزش های اخلاقی و فرهنگی در ساختن یک جامعه عادلانه و مرفه است.
کنفوسیوس که بود؟
کنفوسیوس یک فیلسوف معلم و سیاست مدار چینی بود که در قرن ششم قبل از میلاد می زیست و بنیان گذار مکتب کنفوسیوس گرایی است.
کنفوسیوس در چه دوره ای زندگی می کرد؟
کنفوسیوس در دوره بهار و پاییز (771 تا 476 قبل از میلاد) در چین باستان زندگی می کرد؛ دورانی پرآشوب و بی ثبات.
فلسفه اصلی کنفوسیوس چیست؟
فلسفه کنفوسیوس بر پایه فضیلت عدالت احترام به سنت ها و اهمیت آموزش و پرورش استوار است.
کنفوسیوسیسم به چه معناست؟
کنفوسیوسیسم مکتب فکری و فلسفی است که بر پایه تعالیم کنفوسیوس بنا شده و تأثیر عمیقی بر فرهنگ چین داشته است.
مهمترین آثار کنفوسیوس کدامند؟
مهم ترین اثر منسوب به کنفوسیوس کتاب «منتخبات» (Analects) است که شامل گزیده ای از سخنان اوست.
تأثیر کنفوسیوس بر چین و جهان چه بود؟
کنفوسیوس تأثیر عمیقی بر فرهنگ سیاست و جامعه چین گذاشت و اندیشه های او در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته است.