آیا روشهای غیرعلمی مانند دفع شده با گوشت و ماسک گربهای میتواند به درمان کک و مک صورت کمک کند؟
مدیریت طب اسلامی، ضرورت، موانع و راهكارها
قیمت کرم لاکچری کوین فرانسوی: در طول تاريخ، علوم مختلف درحوزه های تجربی و غيرتجربی به طور مداوم درحال تغيير و دگرگونی، رشد و تكامل بودهاند و بررسی ناكارآمدیها و كاستیهای علوم و طرح روشهای جديد و رويكردهای نوين موجب پيشرفت و رشد علوم مختلف شده است. از طرف ديگر توسعه قدرت توليد علم و فنآوری در هر جامعهای از مهمترين عوامل توسعهيافتگی و تمدنسازی است كه با آسيبشناسیهای مداوم علوم و طرح تئوریهای جديد متناسب با نيازمندیهای اجتماعی و شناخت صحيحتر از انسان، جامعه و هستی امكانپذيرميباشد.
به اقرار انديشمندان بیشماری، هرقدر تمدن موجود، بیشترتوسعهيافته، امراض هم توسعۀ بیشتری پيدا كرده و موارد جديدی بهوجود میآيند كه علم پزشكی، در بخشهای آسيبشناسی، بهداشت و پيشگيری و … موظف به پاسخگويی به سؤالات برآمده از اين معضلات وحل مسایل آن خواهد بود. اگر دانشگاهها و مراكز پژوهشی علوم پزشكی در داخل كشور، بخواهند پاسخ سؤالات و معضلات مطرح را بر اساس همان مدلها و روشهايی ارائه كنند كه در حال حاضر در دنيای معاصر متداول است، حرف و شيوهی نوينی برای رفع نيازهای جديد ارائه نكردهاند. اين مقاله مدعی است يكی از معضلات موجود در علومپزشكی متداول حاكميت ديدگاه پوزيتيويسم برعلم طب میباشد و از اين نظر طرح طب اسلامی ضرورت میيابد. زيرا در طب اسلامي به ابعاد ديگر وجود انسان هم توجه ميشود. ضرورتهای ديگر مطرح نمودن طب اسلامی در مراكز علمی كشور عبارتند از: ضرورت شناخت ناشناختههای مطروحه در دين، قاعده نفیسبيل، محوريت و حاكميت ارزش بر دانش و بينش، ضرورت هماهنگی علوم با اعتقادات، تأثير پيشفرضهای دين در جهتگيریهای كاربردی علم و دهها مسايل ديگری كه نيازمند بحث و تبيين بيشتر برای گشودن افقهای جديد در توليد علم میباشد. واضح است كه روشهای متداول علوم پزشكی امروز جهان بر پايه دانش تجربی صرف و رهنمودهای دينی برپايه وحی و كلام معصومين(ع) است كه بنابر اعتقاد شيعه همان كلام شارع مقدس میباشد و واجبالاتباع است. علوم پزشكی موجود در طول زمان پيشرفت نموده و تكامل میيابد و گاهي بعضی روشهای درمانی و بهداشتی نقض شده و خلاف آن توصيه میشود كه همه اين موارد بيانگر نقص در روشهای تجربی است. اما توصيههای منبعث از دين وقتي معادلهمند شوند و به صورت قوانين علمي درآيند چون منشأ وحيانی داشته و تابع گذشت زمان نمیشوند و براساس شناخت صحيح از انسان و هستی ارائه شدهاند، جهتگيری كاربردی آن صحيح و ثابت بوده و ممكن است مصاديق و ظواهر بعضی از روشها دچار تغيير شود و يا به تناسب رشد و تكامل عقل بشري تبيين بيشتري پيدا كنند. در اين مقاله سعی بر اين است پس از اثبات ضرورت بحث، با بررسی ديدگاههای مختلف در خصوص طب اسلامی به نقد و بررسی آنها پرداختـه، سپس با طرح موانع علمی، فرهنگی و اجرايی، راهكارهای منطقی در خصوص زمينهسازی مناسب برای گسترش طب اسلامی ارائه گردد.
مقدمه :
قیمت کرم لاکچری کوین برای تیرگی واژن: بحث طب اسلامي و ضرورت پرداختن به آن را بايد در راستاي بحث انتظار بشر از دين مورد تجزيه و تحليل قرار داد. بحث انتظار و توقع بشر از دين از مهم ترين مسائلي است كه انديشمندان ديني در جهان معاصر به آن توجه بيشتري دارند. پرسش هايي نظير اينكه آيا دين براي اداره همه امور انسان است يا برخي امور به عقل و علم بشري واگذار شده است؟ آيا همه امور مي تواند ديني باشد يا برخي امور هرگز ديني نيست؟ آيا دين، تنها اصول ارزشي رابيان مي كند يا به اصول علمي و تجربي نيز مي پردازد؟ آيا دين، همان طور كه براي زندگي معـنوي و اخروي انسان برنامه دارد، براي مديريت و سامان دادن به امور دنيوي و اجتماعي نيز برنامه دارد؟آيا اگر جامعه، رشد علمي و عقلي يابد و با پيشرفت اين دو(علم و عقل) به بسياري از نيـازهاي خود پاسخ دهد، نياز به دين منتقي خواهد شد و مراجعه به علم و عقل بشري كافي خواهد بود؟ و يا خير، دريچه هاي ديگري براي رشد و تكامل علم و عقل گشوده خواهد شد و رشد و تكامل علم همچنان ادامه خواهد داشت و ارتباط علم و دين توسعه پيدا خواهد كرد؟ و ده ها سئوال ديگر از مباحثي هستند كه پيرامون انتظار از دين مطرح است و دانشمندان علوم مختلف اعم از علوم انساني و تجربي از جمله بهداشت و طب به دنبال تعيين جايگاه و ارتباط علوم با رهنمود هاي ديني هستند. روش عقلي در استنباط از بحث نبوت عامه در استدلال ارتباط علم و دين معتقد است كه چون فقط خداوند از حقيقت انسان و ابعاد وجودي و نياز هاي او آگاه است، هيچ كس جز خداوند نمي تواند نيازهاي واقعي انسان را برآورده سازد و اين عمل را از طريق پيك معصوم وحي، كتاب و معصوم الهي با در اختيار گذاردن برنامه زندگي و رهنمودهاي الهي انجام مي دهد.
انتظار از دين زمينه ساز بحث طب اسلامي
کرم دکتر بیز: يكي از راه هاي تبيين انتظار بشر از دين و نياز انسان به آن، بررسي فـوايد دين است كه در كتاب « انتظار بشر از دين» از حضرت آيت ا…. جوادي آملي به طور مشروح به آن پرداخته شده است و در اين نوشته، خلاصه اي از نقـل قول ايشان را از كتاب كشف المراد خواجه نصير طوسي – تصحيح حسن زاده آملي- بعنوان استدلال، براي اثبات ضرورت پرداختن به بحث طب اسلامي اشاره مي شود: ايشان (خواجه نصير طوسي) در «تجريد الكلام » مي فرمايد: « البِعثَه حُسنُه لِاشتمالِها عَلي فَوائِد(1) كَمعاضِدَه العَقل فيما يَدّلُ عَليه فيما لايدلّ(2) و استفادِه الحُكم(3) وازالِـهِ الخَوف(4) و استفاده الحُسنِ و القُبح(5) و النّافِعِ و الضّارّ(6) و حِفظِ النُّوعِ الانساني(7) و تكميل َاشخاصه بحَسَب استعداداتِهِم المُختلفَه(8) و تعليمِهم الصَّنايع الخَفيه(9)و الاخلاق و السياسات(10) والاخبار بالعِقاب و الثَّواب فيُحصِّل اللطف للمُكلَّف» [1].
بعثت پيامبر به دليـل اشتمال آن بر فوايـدي، حسن و زيباست، بدون آن كه مفسده و ضرري بـر آن مترتب بشود. آن فوايد عبارتند از:
- تاييد مستقلات عقلي – در اموري كه عقل مستقلاً آن ها را درك و درباره آن ها قضاوت و داوري مي كنـد، دليل نقلي، آن ها را تاييد و تاكيد خواهد كرد و نيز حجت بر مكلّف تمام خواهد شد. به ديگر سخن، فايده بعثت انبياء در آنچه كه عقل مستقلاً آن ها را مي يابد، تاييـد آن ها و اتمام حجت بر مكلفين است.
- استفاده حكم از مدركات عقل غير مستقل – بعثت انبياء اموري را كه عقل مستقلاً آن ها را درك نمي كند و درباه آن ها به استقلال، حكم ندارد تبيين مي كند.[اين امور مي تواند به عنوان اصول موضوعه درتئوري هاي علمي موردتحقيق و بررسي قرار گيرد].
- از بين بردن ترس – با بيان حدود فعاليت انسان توسط انبياء و معصومين(ع) ترس و بيم از اينكه وظايف در جهت اطاعت از خدا انجام گرفته يا نه از بين مي رود.
- رفع نياز انسان در شناخت حسن و قبح افعال – افعال انساني، يكسان نيست بعضي زشت و بعضي زيباست. عقل در شناخت زيبايي يا زشتي پاره اي از افعال، استقلال دارد و در بعضي از آن ها نيازمند راهنماست و دين اين نيازمندي را بر طرف مي كند. [در بسياري از موارد اخلاق پزشكي، روانشناسي باليني و روانپزشكي تكليف بعضي از اعمال مشخص و طبيب و محقق با اطمينان عمل خواهد كرد].
- شناساندن اشياي سودمند و زيان آور به انسان – اشياء و موادي كه در طبيعت وجود دارنـد، بعضي خوراكي ها و داروها يي هستند كه براي انسان سودمندند و برخي نيز سمّي و زيان آور. ليكن عقل در صورتي سود و زيان آن ها رادرك مي كندكه آن ها را تجربه و آزمايش كرده باشد و آزمون و تجربه نيز نيازمند به گذشت زمان هاي طولاني و تحمّل زيان هاي فراوان است. فايده دين، آن است كه انسان طبق رهنمود وحي، بدون اينكه ضرر و خطري متوجه او شود اشياء و مواد سودمند و مضّر را مي شناسد.
- حفظ نوع بشر – در پرتو اجراي قوانين الهي كه پيامبران آن را به بشر مي آموزند. نوع انسان از زوال و نابودي حفظ مي شود.
- تربيت و تكميل انسان ها فراخور استعداد آن ها.
- تعليم صنايع و فنون سودمند – نوع انسان براي بقاي خود نيازمند به ابزار و فن آوري است كه از طريق تحصيل علم و تجربه به دست مي آيد و انبياء بعضي از اين فنون را آموخته و به بشر آموزش داده اند.
- تعليم اخلاق و سياست – انسان در نظام زندگي و معيشت دنيوي نيازمند به علم اخلاق و سياست است تا در پرتو آن، نفس خود را تهذيب و اخلاق را تكميل و جامعه را تدبير و اداره نمايد و انبياء در اين رابطه آموزه هاي بسياري دارند كه قابل تعميم و استفاده در بحث اخلاق پزشكي است.
10.بيان ثواب و عقاب اعمال – در ارتباط با هر حرفه و شغلي و هر فعلي بحث ثواب و عقاب ساري و جاري است[1]. بنابراين در حرفه طب و فعاليت هاي مربوط و خدمات بهداشتي و درماني و تنظيم امور آن، ثواب و عقاب در هر نوع فعاليتي از اين حرفه قابل تعميم مي باشد.
11.معنا بخشي به زندگي و راهنمايي در سبك زندگي – امروزه مشخص شده است كه سبك زندگي تاثير مستقيم در ايجاد بيماري ها و يا پيشگيري ودرمان آن ها دارد. دين راهنماي خوبي براي شكل دادن به زندگي سالم و ايمن است.
12.شكوفايي تمدن – از فوايد دين، شكوفايي تمدن است و هر جا كه ديـن حضور پيدا كرده، تمدن جلوه بيشتري يافته است[1و2].
اكنون مشخص شد فايده دين در چيست و انتظار ما از دين در مقوله علم و رسيدن به تمدن اسلامي چيست.
اما آنچه كه از همه مهمتر است، هدايت و راهنمايي دين براي تعليم حقايق دست نايافته است كه انسان بدون وحي به آن ها آگاهي پيدا نمي كند. در اين رابطه قرآن كريم مي فرمايد:« كما ارسلنا فيكم رسولاً منكم يتلوا عليكم آياتنا و يزكّيكم و يعلّمكم الكتاب و الحكمه و يعلّمكم مالم تكونوا تعلمون»، «همان طور كه در ميان شما فرستاده اي از خودتان روانه كرديم كه آيات ما را بر شما مي خواند و شما را پاك مي گرداند و به شما كتاب و حكمت مي آموزد و آنچه را که نمي توانستيد آگاه شود، به شما ياد مي دهد»[3].
بنابراين، آگاهي يافتن از آنچه را كه نمي دانيم زمينه ساز تكامل دانش بشر و ضرورت تكامل دانش بشري، يكي ديگر از ضرورت ها بررسي نقش دين در تكامل و توسعه علم است. با اين نگاه به بحث ضرورت هاي تدوين، ساز و كارهاي علم ديني و مخصوصاً طب اسلامي مي پردازيم. پس از اثبات ضرورت وجـود، توسعه و ترويـج طب اسلامي، به موانع، طرح ديدگاه ها و سپس به راهكارها و پيشنهادات مربوط مي پردازيم.
طرح ديدگاه هاي ارتباط طب و اسلام
طب به عنوان يكي از رشته هايي كه با سلامت انسان سروكار دارد و از علومي است كه اسلام نسبت به آن داراي تعاليم و رهنمودهای بسیاریست؛ از اين رو لازم است تا ارتـباط اسلام و طب و يا ضرورت طب اسلامي و توسعه آن در كشور مورد بررسي قرار گرفته و ميزان تاثير گذاري اسلام در طب روشن گردد. به هر ميزان كه اين ارتباط پذيرفته شود و ضرورت وجود آن اثبات شود، ناديده گرفتن آن به معناي ناقص شدن طب در انجام ماموريت و رسالت خويش است. به اين معنا كه بايد انتظار داشته باشيم طب در تشخيص و درمان دچار نقص و كاستي باشد. از اين رو براي رشد وكمال و به حداقل رساندن خطا در تشخيص و درمان، مناسب است تا پيوند اسلام و طب به طور اجمال مورد بررسي قرار گيرد و ديدگاه هاي مختلف دراين رابطه بيان شود[4]. سپس ضرورت هاي بررسي طب اسلامي مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد. بزرگترين دانشي كه بعد از علوم رياضي و شيمي، اهتمام مسلمانان را برانگيـخت، علم طب بـود و طي قرون نخستين پس از
هجرت، دانش پزشكي جزء علوم لايتجزايي از فرهنگ اسلامي بشمار آمد و پزشكان بزرگي در اجتماع مسلمين به وجود آمدند كه اروپا بهره اي كامل از تحقيقات آنان به دست آورد و تأليفات دانشمنداني ماننـد رازي، ابن سينا، ابوالقيس و ابوزهر و… در طول چنـدين قرن اساس آموزش هاي پزشكي دانشگاه هاي اروپا قرار گرفت[2] كه ذكر تاريخ پزشكي در اسلام و كشورهاي اسلامي نيازمند يك كتاب مستقلي است و اين توسعه علم پزشكي در ميان مسلمانان، خود حكايت از تأثير آموزه هاي اسلام و ارتباطش با علم پزشكي است.
نظريات مطرح در رابطه اسلام و طب را مي توان در سه گرايش مختلف مورد بررسي قرار داد.اين تقسيم بندي را حجت الاسلام دكتر پيروزمند در همايش « طب النبي»(1386) مطرح نموده و سه گرايش و نظريه را به اين ترتيب بيان كرده اند: 1- نظريه طبيب مسلمان2- نظريه طب مسلمان 3- نظريه طب اسلامي
از ديدگاه ايشان، قائلين به نظريه «طب مسلمانان» هر شيوه و تجربه پزشكي را كه مسلمانان بنيان گذار آن باشند را طب اسلامي مي دانند و در نظريـه ديگر كه« مسلمان بودن طبيب» را ملاك اسلامي بودن طب مي دانند، اينگونه معرفي مي كنند كه اين ها تاثير گذاري اسلام در طب را تعيين احكام پزشكي و اخلاق پزشكي دانسته و مباني علم پزشكي در اين ديدگاه همان پزشكي مصطلح موجود است، هر چند كه از توصيه هاي ديني هم مي توان در كنار نسخه ها و دستورات پزشكي روز بهره برد. نظريه سوم ، نظريه « طب اسلامي» است كه به معناي استفاده از نصوص و تعليمات پزشكي و توصيه هاي منتسب به كتاب و سنت پيامبر گرامي اسلام(ص) و اهل بيت طاهرينش(علیهم السلام) مي باشد كه بي اعتنايي به آن ها، بي اعتنايي به مقام عصمت محسوب مي شود و با توجه به اتصال اين فرمايشات به منبع وحي، ترديدي در صحت آن ها وجود ندارد. علم نبي مكرم اسلام (ص) و ائمه اطهار(ع) علم غير حصولي بوده و تفكيكي بين علم آن ها در زمينه هاي مختلف وجود ندارد و مي توان از فرمايشات ايشان به عنوان اصول موضوعه و پيش فرض در تحقيقات تجربي استفاده نمود و به مدد تجربه و روش هاي علمي به افق هاي جديدي از علم رسيد و اين علوم بدست آمده را به دين نسبت داد و نام آن را « طب اسلامي» گذارد.
در طب اسلامي چون موضوع مورد مطالعه سلامت انسان است و عوامل مختلفي بر آن اثر دارد. سلامت انسان را مي توان در سه دايره انسان شناسي، جامعه شناسي و هستي شناسي بررسي كرد. در دايره انسان شناسي سلامت جسم، روح و ذهن و قوه تعقل و تفكر او مورد مطالعه قرار مي گيرد در دايره جامعه شناسي، ارتباط سلامت انسان با خانواده، سازمان ها و محيط هاي اجتماعي و در هستي شناسي سلامت انسان در ارتباط با فعل خداوند در خلقت، تشريع و تكامل هستي و هدايت او مورد مطالعه قرار مي گيرد كه در مجموع اين مفاهيم گستره هايي هستند كه بر روي هم، لايه هاي تأثير گذاري اسلام بر طب را مشخص مي كنند. استخراج منظومه معرفتي فوق از دين و چگونگي شكل گيري نظريه هاي آزمون پذير مبتني بر آن، مولـد طب اسلامي است[4]. نگـرش فوق مبدأ پديد آمدن طب جامع نگر بوده و مباني آن بر گرفته از جهان بيني اسلامي و كلياتي را در روش تحقيق و توليد علم ديني و طب اسلامي پيشنهاد مي كند.
ارتباط طب و اسلام را مي توان با مباني ديگري نيز مورد بررسي قرار داد. اما براي جلوگيري از طولاني شدن بحث به اختصار ديدگاه هايي را كه در مورد ساير علوم نيز كم و بيش مطرح است مطرح مي نماييم:
- ديدگاهي كه ارتباطي بين اسلام و طب قائل نيست و دين را فقط متكفل هدايت بشر در امور فردي، عبادي و معنوي مي داند و سعادت اخروي را هدف ديـن دانسته و ارتباطي بيـن طب، فن آوري، سياست، اقتصاد و آخرت قائل نيست.
- ديدگاهي كه ارتباط طب و اسلام را در حد توصيه ها و بيان ارزش علم و طبيب بر اساس كتاب و سنت قائل است.
- ديدگاهي كه طب گياهي را مترادف طب اسلامي گرفته و معتقد است اسلام براي سلامت انسان توصيه هايي دارد كه عمل به آن موجب تامين سلامت مي گردد[5] .
- ديدگاهي كه ارتباط طب و اسلام را بيشتر از توصيه و بيان ارزش علم و طبيب دانسته و قائل به وجود احكام پزشكي و اخلاق پزشكي در اسلام است. درواقع اين ديدگاه همان نظريه طبيب مسلمان است كه در فوق به آن اشاره شد.
- ديدگاه پنجم ارتباط كامل اسلام و طب بر اساس دين حداكثري و توليد علم بر اساس اصول مفروض متخذ از دين مي باشد. اين ديدگاه معتقد است تئوري هاي علمي در تاثير پذيري از نظام انگيزشي و ارزشي شكل مي يابند و گستره دين شامل تمامي امور و روابط زندگي انسان هاست و ابعاد فردي و اجتماعي زندگي بشر در ربط به سعادت اخروي يك مبناي واحد پيدا مي كند و نظام ارزشي، بينشي و دانشي حول محور واحد شكل مي پذيرد و علوم – از جمله طب- و حوزه هاي آن بر اساس محوريت واحد با همديگر ارتباط پيدا مي كنند و هيچكدام از حوزه هاي دين، فلسفه و علم مستقل از يكديگر وجود ندارند و حـوزه ديـن مقدم بر ديگر حوزه ها قرار دارد و آن ها را سامان مي بخشد. در اين ديدگاه معيار صحت علوم و جهت حاكم بر علوم به طور مبسوط مورد بررسي قرار مي گيرد [6]. اين ديدگاه نيز طرفداراني دارد و استدلال اين گروه آياتي نظير « لارَطبٍ و لا يابسٍ الاّ في كتابٍ مُبين» و« نزّلنا عليك الكتاب تبياناً لكلِّ شيء »[8] مي باشد. رواياتي نيز در استدلال اين ديدگاه وجود دارد. يعني رواياتي كه دلالت مي كند همه علوم در قرآن كريم وجود دارد. مانند روايتي كه از امام باقر(ع) نقل شده است كه فرمودند: « انّ اللّه تبارك و تعالي لَم يَدعُ شيئا تحتاج اليه الاُمه الّا نزّله في كتابه و بيّنه لرسوله» خداوند تبارك و تعالي هيچ چيزي را كه مسلمانان به آن محتاج باشند، فرو گـذار نكرده است مگر آن كه آن ها را در قرآن، نازل فرمود و براي پيامبر (ص) بيان كرد.[9]. البته مباحث فوق نيازمند نقد و بررسي مفصلي است كه از عهده اين مقاله خارج است. براي تبيين بيشتر واژه « طب اسلامي» و امكان توليد و تاسيس آن ابتدا لازم بود واژه « علم» و علم اسلامي تعريف مي شد تا مراد نویسنده از طب اسلامي نيز معلوم مي گرديد. تعاريف مختلف در كتاب”رابطه منطقي دين و علوم كاربردي“ مفصلاً مورد بحث قرار گرفته است و ما در اينجا تعريفي را كه مورد استفاده ديدگاه پنجم قرار مي گيرد، براي مفاهمه بيشتر مي آوريم. اين ديدگاه علم را « مجموعه تعاريف و معادلات كاربردي در جهت رفع نيازهاي فردي و اجتماعي» مي داند و روش توليد علم را داراي مراحلي مي داند. ابتدا اخذ اصول موضوعه ها (مباني) از دين، سپس اين اصول موضوعه ها كه تحت تاثير مباني نظري و فلسفي ما هستند، منشاء پيش فرض هاي علمي مي شوند و پيش فرض ها هم زمينه ساز تئوري هاي علمي شده و دانشمند و محقق بر اساس پيش فرض ها به تجربه و آزمون مي پردازد و تعاريف، معادلات و تئوري هاي علمي خود را سامان مي بخشد و به دنياي علم عرضه مي كند [10]