رئیسی کیا: باور مسئولان به ورزش حرفهای چیزی بیشتر از تفریح نیست/۳۱ استان داریم و ۳۱ ورزشگاه استاندارد نداریم
برای اصلاح ورزشگاه ها باید مثل سرخابی ها به بخش خصوصی واگذار شوند
کارشناس حقوقی گفت: اگر اصلاح ورزشگاهها را میخواهیم باید همان طور که مالکیت استقلال و پرسپولیس واگذار شد، اماکن ورزشی هم به بخش خصوصی واگذار شوند تا بتوانند باشگاهها در اندازه ورزش حرفهای عمل کنند.
صادق رئیسی کیا در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، درباره بحران ایجاد شده در فوتبال ایران به دنبال افت کیفی ورزشگاههای کشور اظهار کرد: چیزی به عنوان تفکر، باور و سازوکار ورزش حرفهای در نگاه و اعتقاد مسئولان کشورمان نداریم. ورزش حرفهای یک صنعت، مکانیسم و ظرفیت برای ارتقا و انسجام ملی است و میتواند چهره عالی و کارآمد از نظام سیاسی و اداری و حکمرانی کشور است، اما باور مسئولان به ورزش حرفهای چیزی بیشتر از تفریح و سرگرمی نیست. اصلاح الگوی مصرف و استفاده بهینه در راستای یکپارچگی ملت با ورزش حرفهای میسر میشود. در دنیا آنهایی که به ورزش حرفهای اهمیت میدهند به خوبی از ظرفیتهای آن بهره برداری میکنند.
اصلاح ورزش حرفهای تغییر ذهنیت مسئولان را میطلبد
وی ادامه داد: لیگهای ورزشی در دنیا بخشی از نظام حکمرانی برای بهبود حاکمیت و مردم است. همان طور که نظام مالیاتی برای بهبود اوضاع اقتصادی کمک میکند تا متکی به درآمد نفتی نباشیم، حمایت از شرکتهای دانش بنیان کمک به صادرات میکند، ورزش حرفهای هم ظرفیتهای بسیار زیادی دارد. در ایران، چون توجه نکردند از این ورزش ضربه هم خوردیم. تصویر ورزشگاه بصره عراق را در کنار ورزشگاه فولادشهر اصفهان قرار میدهند و این موضوع به اعتبار بینالمللی ما لطمه میزند. اصلاح ورزش حرفهای تغییر ذهنیت مسئولان را میطلبد و ناگزیر به گفتن اشکالات هستیم. اشکالاتی که رفع آن به بهبود اوضاع جامعه کمک بزرگی میکند.
راه درآمدزایی باشگاه باز شود
کارشناس حقوقی افزود: نظام مالکیت و مدیریت ورزشگاهها را از باشگاهها جدا کردیم. کاری آماتوری و اینکه چه معنی دارد مالکیت ورزشگاهها با دولت باشد. درآمد باشگاهی که میزبان است چگونه تحصیل میشود؟ مالکیت ورزشگاه در اختیار باشگاه باشد درآمدهای مسابقه هم نصیب باشگاه میشود. تمام درآمدها اعم از بلیت فروشی، پارکینگ، فروش تمامی البسه و لوازم باشگاه در فروشگاههای دایر در ورزشگاه و … به باشگاه میرسد. چنین شرایطی باشگاه را ملزم میکند تا زمین چمن با کیفیت داشته باشد که اگر نداشته باشد رسانهها انتقاد شدید میکنند. یکی از مصداقهای باور حرفهای نداشتن مسئولان ورزش نظام دقیقاً همین است. راه درآمدزایی باشگاه باز شود، انتظارات روز دنیای ورزش حرفهای را از باشگاه بخواهند. نگاه غلط دارند، باشگاهها پشت در ورزشگاهها ماندهاند، ورزشگاههایی که زمین چمن ندارند. درآمدهای روز مسابقه که به جای خود بماند، چون باشگاه ورزشگاه ندارد که به فکر درآمد بیفتد.
۳۱ استان داریم و ۳۱ ورزشگاه استاندارد نداریم
وی خاطرنشان کرد: چرا استقلال و پرسپولیس ورزشگاه ندارند؟ ورزشگاههای کاظمی و امام رضای تهران کمپ تمرین است که به این دو باشگاه دادهاند. ۳۱ استان داریم و ۳۱ ورزشگاه استاندارد نداریم. اگر اصلاح ورزشگاهها را میخواهیم باید همان طور که مالکیت استقلال و پرسپولیس واگذار شد، اماکن ورزشی هم به بخش خصوصی واگذار شوند تا بتوانند باشگاهها در اندازه ورزش حرفهای عمل کنند. در بسیاری رشتهها لیگ حرفهای نداریم، آنهایی که دارند هم اجزای ورزش حرفهای ندارند. مولفههای بسیار زیادی باید به هم پیوسته باشد تا ورزش حرفهای را معنی کند. پراکندگی در بخشهای مختلف ورزش حرفهای از هم گسیختگی به همراه دارد. بخش سوم هم به مدیران برمیگردد. اگر تمام منابع مالی از جمله حق پخش هم به مدیران داده میشد با آن بازیکن گرانتر میخریدند. مربی مطرح خارجی جذب میکردند. نمیآمدند که کیفیت چمن ورزشگاهی را که تیمشان در آن بازی دارد بهبود بخشند.
آکادمی ملی و باشگاهها تولید استعداد ندارند
مدیرعامل سابق باشگاه راهآهن یادآور شد: مدیران باشگاهها که نمیآیند ایرادهای ورزشگاه را برطرف کنند، به تیمهای پایه رسیدگی کنند و شرایطی فراهم کنند که استعدادیابی و استعدادپروری در باشگاه رونق پیدا کند. پس بودجه بالا هم بدون مدیران حرفهای معنایی ندارد. وزارت ورزش باید مدیران را تنظیم کند و با نظارت خود خود عاملی را افزایش مدیران مجرب و متخصص ورزشی شود. تربیت مدیران حرفهای صورت گیرد تا طرف فکر نکند روی صندلی مدیریت که نشسته بمب نقل و انتقالات بترکاند. میلیارد میلیارد هم که بودجه بالا برود فقط هزینه آن را بالا بردهاند، کیفیت آن اصلاح نمیشود. ضمن اینکه ورزشگاهها غیراستاندارد باقی ماندند، استعدادیابی و استعدادپروری هم نشده است. نظام استعدادیابی نداریم، آکادمی ملی و باشگاهها تولید استعداد ندارند و در نهایت تیم ملی هم تغییر نسل نمیدهد.
کار بازیکن ملی درخشیدن با پیراهن ملی است
وی درباره فرهنگ هواداری در فوتبال ایران و توهین تماشاگران به سرمربی و ملیپوشان اظهار کرد: شکافی بین مردم و تیم ملی ایجاد شده، تماشاگران تیفوسی هم هستند که وقتی برنده باشید حمایت میکنند و اگر انتظارات آنها فراهم نشود حتی در صورت برد هم علیه تیم ملی قرار میگیرند و شعارهای مرده باد و زنده باد، حیا کن رها کن لقلقه زبان آنهاست. طبیعتا جزء هیجانات ورزش است و قابل نفی نیست. البته تحت هیچ شرایطی بی حرمتی و توهین قابل تأیید نیست. قطعاً شعارهای زننده به روح و روان همه خراش وارد میکند. اما شکاف بین مردم و تیم ملی چگونه ایجاد میشود؟ بازیکنانی که رفتارهای سیاسی از خود بروز میدهند یا برای تغییر اسکوچیچ و آمدن کیروش اقداماتی میکنند که در حیطه وظایف آنها نیست یا حتی بالاتر از تغییر سرمربی به دنبال تغییر رئیس فدراسیون میروند برای عامه مردم مردود است، چون کار بازیکن ملی درخشیدن با پیراهن ملی برابر حریفان است.
بازیکن و مربی پا را فراتر از جایگاه خود نگذارند
رئیسی کیا تصریح کرد: بازیکن ملی که نباید به دنبال کارهای سیاسی در راستای تغییر رئیس فدراسیون سرمربی تیم ملی برود. همه ما نگاه و تفکر سیاسی داریم و ما را به این سمت بردهاند. شئون حرفهای بازیکن را وادار میکند به دنبال سیاست نباشد و وظایف ملی ورزشی خود را دنبال کند. بازیکن که نباید جریان سیاسی بسازد یا به جریان سیاسی دامن بزند. بازیکن در فضای مجازی نباید به دنبال تعیین اعضای هیئت رئیسه باشد، چون دنبال کننده زیادی دارد. بازیکن یک روز تاوان رفتار خود را میدهد. بخشی از نارضایتی به این موضوع برمیگردد، بخش بعدی در زمان انعقاد قراردادهای چندین و چند میلیاردی است که به نام استقلال و پرسپولیس و … گره زده میشود. جایگاه بازیکن و مربی مشخص است و نباید پا را فراتر گذاشت. وقتی بازیکن ۲۰ میلیاردی و بالاتر از این مبلغ در حد یک میلیاردی هم در زمین بازی نمیکند، شکاف میان مردم و بازیکنان ایجاد میشود.
جنجال و طعنه به سکوهای ورزشگاهها کشیده میشود
وی خاطرنشان کرد: صدای تماشاگر در میآید، چون درآمد و فرصت با هزینه تناسب دارند. تماشاگران بازیکنان حرفهای را در لیگهای معتبر اروپا و اخیراً در لیگ عربستان میبینند. تماشاگران مقایسه میکنند و استانداردهای بازیکنان حرفهای را میبینند، اما آن را در ایران حس نمیکنند. کم کاری و فاصله عیان با دنیا را نمیتوان با مصاحبه و فریبکاری از بین برد. از طرفی فضای اخلاقی را در ورزش نمیبینیم. مربی علیه مدیریت و مدیریت علیه مربی مصاحبه نکنند. بازیکن بر ضد باشگاه و مربی حرف نزند و باشگاه بر ضد بازیکن چیزی نگوید. جنجال و طعنه به سکوهای ورزشگاهها کشیده میشود. کری خوانی و رجزخوانی با توهین و بی احترامی متفاوت است. بازیکن و مربی که جنجال برای باشگاه درست میکنند به تماشاگران و هواداران پیام میدهند شما هم میتوانید برای ما جنجال درست کنید. بازیکن، مربی و مدیر باید به هنجارها و اخلاقیات مقید باشند. برد و باخت در ورزش وجود دارد، اما نوع برخورد با آن متفاوت است. هر چه قدر هم به جام جهانی برویم نگاه حرفهای نداشته باشیم به نتیجه نمیرسیم. با این کیفیت اگر در اروپا بودیم به جام جهانی هم نمیرفتیم حالا که در آسیا هستیم از صعود به جام جهانی بهره ببریم و بدانیم ایتالیا و انگلیس به جام جهانی نرفتند، اما در ردیف معتبرترین لیگهای دنیا هستند، چون لیگ از جام جهانی رفتن خروجی بهتری دارد.