تاریخ شوشتر: کاوشی جامع از تمدن کهن تا امروز

کمی با تاریخ و گذشته شوشتر آشنا شویم!

شوشتر، شهری کهن در استان خوزستان، نبض تپنده تاریخ ایران زمین است و با میراث غنی خود، روایتگر هزاران سال تمدن و دانش بشری است. این شهر، که از دیرباز به «دارالمؤمنین» و «پایتخت سازه های آبی جهان» شهره بوده، گواهی زنده بر نبوغ مهندسی و معماری نیاکان ماست.

تاریخ و گذشته شوشتر، بافتی پیچیده از تمدن های باستانی، امپراتوری های قدرتمند، و شکوفایی های فرهنگی است که در طول قرون متمادی، هویت بی نظیری به این دیار بخشیده است. از نخستین سکونتگاه های بشری در غارهای اطراف تا سازه های آبی شگفت انگیز که اکنون در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده اند، هر گوشه از شوشتر داستانی برای گفتن دارد. این مقاله کوششی است برای گشودن دریچه ای به سوی اعماق این گذشته پرشکوه و آشنایی عمیق تر با تاریخ شوشتر، شهری که هر بیننده ای را به تأمل و تحسین وا می دارد.

ریشه ها در اعماق زمان: از طلوع تمدن تا شکوفایی هخامنشی

نخستین سکونتگاه ها و یافته های باستانی

پیشینه سکونت در منطقه شوشتر به اعماق زمان بازمی گردد. پروفسور گیرشمن، باستان شناس شهیر فرانسوی، غار پبده واقع در شمال شرقی شوشتر را به عنوان نخستین سکونتگاه انسانی در فلات ایران معرفی کرده است. تخمین زده می شود که قدمت حضور انسان در این منطقه به ده هزار سال پیش می رسد. علاوه بر این، کاوش های باستان شناسی در تل ابوچیزان شوشتر در سال ۱۳۸۳، به کشف آثاری منجر شد که ردپای حکومت های اولیه شوش را در هفت هزار سال قبل، در این ناحیه نمایان ساخت. این یافته ها، اهمیت استراتژیک و زیست محیطی منطقه شوشتر را از سپیده دم تاریخ بشریت برجسته می سازد و از وجود تمدنی کهن در این سرزمین حکایت می کند.

شوشتر در دوران عیلامی و وجه تسمیه

در دوران عیلامیان، نام های باستانی مختلفی برای این منطقه مطرح شده است. والتر هینس، عیلام شناس معروف، در کتاب خود «دنیای گمشده عیلام» احتمال می دهد که شوشتر امروزی همان آدامدن عیلامی باشد و هیدالو نیز در جایگاه کنونی این شهر قرار داشته است. برخی باستان شناسان نیز معتقدند که مکان اصلی و قدیمی تر شهر عیلامی در ناحیه ای به نام دستوا (محلات جنوبی کنونی شهر) بوده است. این شهر، که بعدها رو به ویرانی نهاد، به دست پادشاهان هخامنشی تجدید بنا شد.

درباره وجه تسمیه «شوشتر» روایت های متعددی وجود دارد که هر یک بخشی از غنای تاریخی و فرهنگی این نام را آشکار می سازد. حمزه اصفهانی، تاریخ نگار شهیر، معتقد است که «شوشتر» به معنای «خوب تر» است. این نام گذاری از آنجا ناشی می شود که با افول و ویرانی شهر باستانی شوش، شهری جدید در شش فرسنگی آن بنا شد که از نظر آب و هوا و حاصلخیزی زمین، بر شوش برتری داشت و بدین سبب «شوش تر» یعنی از شوش بهتر نام گرفت. روایت دیگری که در «نزهت القلوب» مستوفی نیز بدان اشاره شده، واژه «ششدر» را ریشه نام شوشتر می داند، به این دلیل که شهر دارای شش دروازه اصلی بوده است.

ابن مقنع، تاریخ نگار نامی، در آثار خود آورده است که «اولین شهری که پس از توفان نوح بنا نهادند، شوش و شوشتر بود.» این روایت، ریشه های شوشتر را به اعماق اساطیر و ابتدای تمدن بشری گره می زند. برخی دیگر از مورخان نیز بنیان گذاری شوشتر را به هوشنگ پیشدادی نسبت می دهند و نقل می کنند که وی با مشاهده آب و هوا و طبیعت بکر این منطقه، آن را شوش تر نامید و دستور به بنای شهری عظیم داد.

همچنین برخی دیگر آن را «شه شاتر» به معنی «شهر شاه» خوانده اند. در برخی منابع نیز این نام از واژه «شوشا» یا «سوسا» به معنای «مطبوع و دلپسند» گرفته شده است. این تنوع در وجه تسمیه، خود گواهی بر اهمیت و جایگاه ویژه شوشتر در طول تاریخ است.

شوشتر در عصر هخامنشیان

شواهد تاریخی نشان می دهد که شوشتر در دوران هخامنشیان نیز از آبادانی و اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. متون تاریخی از وجود قلعه سلاسل و احداث نهر دست کند داریون توسط داریوش کبیر حکایت می کنند. این سازه ها، نه تنها نشان دهنده توان مهندسی در آن دوران است، بلکه بر مرکزیت و موقعیت استراتژیک شوشتر در دوره هخامنشیان تأکید دارد. علاوه بر این، کاوش های باستان شناسی اشیا و سفال های متعددی را از دوران اشکانیان در محدوده شهر شوشتر کشف کرده اند که تداوم حیات و اهمیت این شهر را در این دوره نیز تأیید می کند.

دوران طلایی ساسانی: شاهکار مهندسی و معماری جهان باستان

مرکزیت و اهمیت شوشتر در ساسانیان

دوران ساسانی را می توان به حق، دوران طلایی و اوج شکوفایی شوشتر دانست. در این دوره، شوشتر به یکی از مهم ترین و استراتژیک ترین شهرهای ایران تبدیل شد و توجه ویژه ای از سوی حکومت ساسانی به آن مبذول گشت. موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و دسترسی به منابع آبی غنی، این شهر را به مرکزی اقتصادی، نظامی و فرهنگی تبدیل کرده بود.

شاپور اول، والرین و سازه های آبی عظیم

نبوغ مهندسی ساسانیان در شوشتر، به ویژه در زمینه مدیریت آب، جلوه ای بی نظیر یافته است. اردشیر ساسانی، بنیان گذار این سلسله، دستور احداث رود دست کند گرگر را صادر کرد که به «اردشیرگان» نیز شهرت یافت و به همراه سیستم آبی پیچیده پیرامونش، نقش حیاتی در آبیاری اراضی و توسعه کشاورزی منطقه ایفا نمود. اوج این شکوه مهندسی در زمان شاپور اول ساسانی رقم خورد، زمانی که وی والرین، امپراتور روم، را پس از شکست در نبرد به اسارت گرفت و او را به همراه سپاهش به آبادانی و عمران شوشتر گماشت. یکی از مهم ترین پروژه هایی که به دستور شاپور و با استفاده از توان مهندسی رومیان به انجام رسید، ساخت یا تجدید بنای سد شادروان بود که به دلیل نقش والرین در آن، به «بند قیصر» نیز شهرت یافت. این سازه عظیم، نمادی از اقتدار و دانش ساسانیان و استفاده هوشمندانه از توان اسیران برای آبادانی سرزمین بود.

سیستم آب تاریخی شوشتر: میراث جهانی یونسکو

مجموعه سازه های آبی شوشتر، شاهکاری بی بدیل از مهندسی آب در جهان باستان است که اکنون به عنوان دهمین اثر ایران، به صورت یکجا و به دلیل احراز معیارهای ۱، ۲ و ۵ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. این سیستم عظیم و پیچیده شامل پل بندها، آسیاب ها، کانال ها، آبشارها، تونل های زیرزمینی و سدها است که با هدف کنترل و توزیع آب رودخانه کارون و دز به صورت کارآمد، طراحی و اجرا شده اند. این مجموعه نه تنها یک شاهکار مهندسی، بلکه نمادی از هماهنگی انسان با طبیعت برای بهره برداری پایدار از منابع آبی است و به درستی لقب «بزرگترین موزه آبی دنیا» را به خود اختصاص داده است.

رودخانه کارون پیش از ورود به شهر شوشتر، توسط سازه ای باستانی به نام بند میزان، به دو شاخه اصلی تقسیم می شود: شاخه «گرگر» که یک کانال دست کند است و تاریخ دقیق حفر آن مشخص نیست، اما متون تاریخی حاکی از آن است که در دوران هخامنشی، مسیر آن با احداث سدی در منطقه بندقیر، به رودخانه کارون بازگردانده شد. شاخه دیگر، «شطیط» نام دارد که مسیر طبیعی و اصلی کارون محسوب می شود. از بالادست سد شادروان بر روی شطیط، شاخه ای دیگر به نام «داریون» یا «دارا» جدا می شود. این سه شاخه رودخانه کارون، شوشتر را همچون جزیره ای سبز در میان خود محصور کرده و در طول تاریخ، دشت وسیع «میاناب» را که بسیار حاصلخیز است، آبیاری کرده اند. در نهایت، هر سه شاخه در منطقه بندقیر در جنوب شوشتر به یکدیگر ملحق می شوند و با پیوستن رود دز به آنها، «کارون بزرگ» شکل می گیرد و مسیر خود را به سمت اهواز و خلیج فارس ادامه می دهد. این شبکه آبی پیچیده، نه تنها به کشاورزی منطقه رونق بخشیده، بلکه زندگی و تمدن را در این ناحیه از دیرباز تا کنون پایدار نگه داشته است.

شوشتر در گذر تاریخ اسلام: از فتح تا دوران شکوفایی علمی

فتح شوشتر و نقش هرمزان و ابوموسی اشعری

با طلوع اسلام، شوشتر نیز مانند دیگر شهرهای ایران، دستخوش تغییرات مهمی شد. در سال ۱۷ هجری قمری، در پی جنگی طولانی و محاصره ای نفس گیر، سپاه مسلمانان به فرماندهی ابوموسی اشعری موفق به فتح شوشتر شد. در این نبرد، هرمزان، فرمانده دلاور ایرانیان، به اسارت مسلمانان درآمد. همچنین در جریان این جنگ، براء بن مالک، از صحابه برجسته پیامبر اسلام، به شهادت رسید و آرامگاه او در کنار قلعه سلاسل شوشتر، به عنوان اولین بقعه اسلامی در ایران شناخته می شود که از دیرباز مورد احترام و زیارت بوده است.

شکوفایی علمی و فرهنگی و مسجد جامع شوشتر

پس از ورود اسلام، شوشتر به سرعت به یکی از مراکز مهم علمی، فرهنگی و معارف اسلامی در منطقه خوزستان تبدیل شد. در این دوران، عالمان و اندیشمندان بسیاری در این شهر پرورش یافتند و شوشتر در تمام دوران اسلامی، مرکز حکومتی خوزستان باقی ماند. یکی از برجسته ترین نمادهای شکوه فرهنگی این دوره، مسجد جامع شوشتر است. از کتیبه های به جا مانده در این مسجد چنین برمی آید که ساخت آن در زمان خلفای عباسی و در دوران امام حسن عسگری (ع) آغاز و بعدها تکمیل و ترمیم شده است. این مسجد با ۵۴ ستون در ایوان و طاق های موسوم به رومی، تلفیقی هنرمندانه از فرهنگ دیرینه ایرانی و معماری بومی منطقه را با سقف ها، گچ بری ها، کنده کاری ها، مناره ها و آجرکاری های پرنقش و نگار الهام گرفته از فرهنگ اسلامی به نمایش می گذارد و جلوه ای بی نظیر از هنر اسلامی-ایرانی را ارائه می دهد.

تحولات حکومتی و استراتژیک در دوران اسلامی

در دوران پر از کشمکش های اسلامی، از شورش ها علیه خلفای اموی و عباسی گرفته تا حملات مغولان، شوشتر همواره از موقعیت استراتژیکی ویژه ای برخوردار بود. فتح شوشتر به منزله تسخیر کل خوزستان تلقی می شد و به همین دلیل، این شهر بارها شاهد نبردهای سرنوشت ساز و تحولات سیاسی عمده ای بوده است. این اهمیت استراتژیک، بر جایگاه شوشتر به عنوان دروازه ورود به فلات مرکزی ایران تأکید دارد و نقش حیاتی آن را در تاریخ نظامی و سیاسی کشور برجسته می سازد.

شوشتر در دوران صفویه و زندیه: فراز و فرودهای حکمرانی

دوران صفوی و آبادانی ها

دوران صفویه، برای شوشتر با فراز و فرودهایی همراه بود. در ابتدای این دوره، شخصی به نام واخشتوخان از سوی دربار صفوی به حکمرانی شوشتر گماشته شد. وی در این شهر دست به عمران و آبادانی گسترده ای زد، به گونه ای که طبق نوشته «تذکره شوشتر»، در آن زمان مردم در نهایت رفاه و آسایش روزگار می گذراندند. با این حال، اواخر سده نهم هجری شاهد ناآرامی هایی در منطقه بود. حمله سید محمد مشعشع، که با ادعای مهدویت و با عنوان امام دوازدهم، اعراب منطقه هویزه را به گرد خود جمع کرده و به شوشتر، دزفول و بهبهان قشون کشی نمود، امنیت را برای مدتی مختل کرد. پس از آن، شاه اسماعیل صفوی لشکری را به خوزستان گسیل داشت و دوباره زمام امور را به دست گرفت. با مرگ شاه اسماعیل و جانشینی شاه طهماسب خردسال، ناامنی ها به صورت دوره ای ادامه یافت تا اینکه در زمان شاه عباس کبیر، دولت مرکزی توانست مجدداً امنیت و ثبات را در منطقه برقرار کند.

عصر زندیه و مرمت های حیاتی

پس از صفویه، در زمان نادرشاه افشار، به دلیل شورشی که در شوشتر علیه حکومت مرکزی شکل گرفت، نادرشاه به این شهر لشکر کشید. پس از فتح شوشتر، وی دستور به بازسازی بند میزان داد که نقش حیاتی در سیستم آبیاری منطقه داشت. با ورود نادر به شوشتر، شماری از افشارها در روستاهای اطراف، از جمله بلیتی و درخزینه، ساکن شدند و به ترکیب جمعیتی منطقه افزودند.

در دوران کریم خان زند و پس از مرگ وی، اختلاف های نعمتی ها و حیدری ها در شهر شوشتر رخ می داد، که گاهی اداره شهر را به خانواده مرعشی، که از سادات معروف و محترم شهر بودند، واگذار می کردند. در این دوران، مجدداً تعمیرات اساسی بر روی بند میزان انجام شد و آب به نهر داریون وارد گشت. کتاب «فائق البیان» که توسط یکی از سادات جزایری به نگارش درآمده، شرح مفصلی از ساخت این بند و پیامدهای مثبت آن برای شهر ارائه می دهد. این کتاب از فراوانی کشت و سبزی، ارزانی میوه و شادمانی مردم در این دوره سخن می گوید که نشان دهنده احیای اقتصادی و کشاورزی شوشتر در عصر زندیه است.

قاجار و پهلوی: تحولات بزرگ و آغاز افول مرکزیت

وقایع مهم در دوره قاجار

دوره قاجار برای شوشتر با رویدادهای مهم و گاه ناگواری همراه بود. یکی از وقایع مهم این دوره، همه گیری بزرگ طاعون در خوزستان و شوشتر در سال ۱۲۴۷ هجری قمری بود که به طرز فاجعه باری نیمی یا حتی بیش از نیمی از جمعیت شهر را از بین برد و خسارات جبران ناپذیری به بار آورد.

اما نقطه عطف دیگری که تأثیرات بلندمدتی بر آینده منطقه گذاشت، کشف نفت در نزدیکی شوشتر، در محلی به نام قیلارستان (دره خرسان) در سال ۱۳۰۹ قمری (۱۹۰۱ میلادی) بود. پیش از این تاریخ، چشمه های طبیعی نفت در این مکان وجود داشت که توسط یکی از خانواده های قدیمی شوشتر، معروف به سادات قیری، برای استحصال قیر مورد بهره برداری قرار می گرفت. با کشف نفت به شیوه صنعتی، انگلیسی ها، علاوه بر پرداخت مبلغی به مظفرالدین شاه، طی قراردادی موسوم به قیری-دارسی که بین نمایندگان خاندان قیری و ویلیام دارسی منعقد شد و توسط روحانیون شوشتر و کنسولگری انگلیس نیز امضا گردید، امتیاز استحصال قیر و نفت را بر عهده گرفتند. (محل کشف نفت بعدها به تدریج به شهر مسجدسلیمان تبدیل شد.)

در اواخر دوره قاجار، با وجودی که شوشتر همچنان مرکز خوزستان بود و حکمران ایالت از تهران فرستاده می شد، اما به دلیل اعمال نفوذ شیخ خزعل، برخی از حکمرانان ناچار به ترک شهر می شدند. برای مثال، در سال ۱۳۴۱ هجری قمری، ظهیرالملک، حکمران خوزستان در شوشتر، با این وضعیت مواجه شد. در تلگرام های تندی که بین رئیس الوزرا (رضاخان) و شیخ خزعل رد و بدل شد، خزعل صراحتاً رضایت خود را از حکومت مرکزی اعلام نکرد. با این حال، رضاخان قشونی را به شوشتر روانه کرد. در شوشتر، با ورود قشون دولتی (پنجم جمادی الاول ۱۳۴۲ ه‍.ق – آذر ۱۳۰۳ ه‍.ش)، نیروهایی به تحریک شیخ خزعل اقدام به تیراندازی به قلعه سلاسل کردند، اما پس از حدود یک ساعت با شنیدن صدای توپ قشون دولتی پا به فرار گذاشته و نیروهای دولتی به سادگی بر اوضاع مسلط شدند. پس از این رویداد، جشنی با حضور اهالی شوشتر و احمد کسروی، رئیس عدلیه خوزستان مستقر در شوشتر، برگزار شد. چندی بعد، رضاخان شخصاً به شوشتر سفر کرد و مردم با بستن طاق نصرت از امامزاده عبدالله تا قلعه سلاسل از وی استقبال کردند. این رویدادها پایانی بود بر چند دهه ناامنی و بی ثباتی در شوشتر.

انتقال مرکزیت استان و پیامدهای آن

یکی از مهم ترین تحولات تاریخ معاصر شوشتر، انتقال مرکزیت استان خوزستان (استان ششم) از این شهر به بندر ناصری (اهواز امروزی) در ابتدای دوره پهلوی و در سال ۱۳۰۳ خورشیدی، به دستور رضاشاه بود. اداره معارف، آخرین اداره دولتی خوزستان بود که در همان سال از شوشتر به اهواز منتقل شد.

دلایل متعددی برای این تصمیم ذکر شده است که عمدتاً ریشه در تحولات اقتصادی و زیرساختی آن دوران دارد. احداث راه آهن و عدم عبور آن از شوشتر (بخشی به دلیل مخالفت روحانیت وقت)، و همچنین بی رونق شدن کشتیرانی در کارون شمالی، موجب شد شوشتر موقعیت بندری و تجاری خود را از دست بدهد. با رکود اقتصادی متعاقب این تغییرات، اهواز به دلیل موقعیت جدید خود بر سر مسیر راه آهن و اهمیت روزافزون صنعت نفت، به تدریج جایگاه شوشتر را به عنوان مرکز استان تصاحب کرد. این انتقال، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی عمیقی برای شوشتر به دنبال داشت و آغازگر افول نسبی این شهر باستانی از جایگاه مرکزیت منطقه ای بود، هرچند که میراث فرهنگی و تاریخی آن همچنان پابرجا ماند.

عصر پهلوی دوم و تحولات نوین

در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی و در دوران محمدرضا شاه پهلوی، گام های مهمی برای احیای اقتصادی منطقه شوشتر برداشته شد. در این دوره، شرکت کشت و صنعت کارون، به عنوان بزرگترین کارخانه تولید قند و شکر خاورمیانه، در نزدیکی شوشتر آغاز به کار کرد که نقش مهمی در ایجاد اشتغال و رونق کشاورزی نیشکر ایفا نمود.

همچنین، در دوران پهلوی دوم و پس از آن، توجه به حفظ میراث فرهنگی شوشتر افزایش یافت. کاروانسرای افضل، یکی از بناهای تاریخی و ارزشمند شوشتر، در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ (۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳) در چهل و پنجمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو، به عنوان چهاردهمین میراث جهانی در شهر تاریخی شوشتر و در پرونده کاروانسراهای ایران به ثبت رسید که گواهی بر اهمیت این شهر در مسیرهای تجاری و فرهنگی دوران گذشته است. علاوه بر این، ایستگاه راه آهن شوشتر و خط راه آهن شوشتر-هفت تپه به طول ۶۰ کیلومتر، در تاریخ پنجم خرداد ۱۳۹۲ با حضور مقامات کشوری و استانی افتتاح شد و نقش مهمی در ارتباط حمل و نقل ریلی این شهر با شبکه سراسری راه آهن کشور ایفا می کند.

بازتاب شوشتر در ادبیات و سفرنامه ها: نگاه سیاحان و شاعران

وصف شوشتر در سفرنامه ابن بطوطه

شوشتر، نه تنها در تاریخ ایران، بلکه در سفرنامه ها و ادبیات جهان نیز جایگاه ویژه ای دارد. ابن بطوطه، جهانگرد معروف مراکشی، دست کم دو بار از شوشتر دیدن کرده و از دیدنی های آن شگفت زده شده است. او در سفرنامه خود، علمای شوشتر را از بزرگترین دانشمندان زمان خود نامیده و حتی در تبریز و شوشتر، دانشمندانی را ملاقات کرده که بر تمامی دانش ها چیره بوده اند. ابن بطوطه ۱۶ روز را در مدرسه امام شوشتری (امام شرف الدین موسی) اقامت کرده و در وصف آن می گوید: «هرگز به نظم و ترتیب آن جایی ندیده و هرگز به لذیذی غذای آنجا غذایی نخورده ام.» او همچنین در نماز جمعه شوشتر شرکت کرده و با دیدن مجلس وعظ، تمامی واعظان دیگری که در حجاز و شام و مصر دیده بود، در نظرش ناچیز آمدند. ابن بطوطه نقل می کند که مردم سوالات خود را روی کاغذ می نوشتند و واعظ به تمامی آنها پاسخ می داد. این توصیفات، تصویری روشن از شکوه علمی و فرهنگی شوشتر در قرون میانه به دست می دهد.

شوشتر در شاهنامه فردوسی و دیگر اشعار کهن

نام شوشتر چندین بار در شاهنامه فردوسی، اثر حماسی و بی بدیل ایران، ذکر شده است. یکی از مهم ترین اشارات، به ماجرای ساخت پل شادروان بر رودخانه کارون در زمان شاپور اول ساسانی بازمی گردد، که فردوسی به زیبایی آن را به تصویر کشیده است. این ارجاعات، نشان دهنده جایگاه محوری شوشتر در روایت های ملی و اساطیری ایران است.

علاوه بر شاهنامه، در بسیاری از اشعار کهن فارسی نیز از پارچه های دیبای شوشتر، پرند شوشتر و بهار شوشتر یاد شده است که نشانگر رونق صنایع دستی و طبیعت زیبای این شهر در طول تاریخ است. این اشعار، نه تنها زیبایی های طبیعی و محصولات هنری شوشتر را ستایش می کنند، بلکه بر اهمیت فرهنگی و تجاری این شهر در گذشته تأکید دارند.

در شعری دیگر درباره شوشتر چنین آمده است:

هر آن شهر کز مرز ایران نهی
بگو تا کنیم آن ز ترکان تهی
وز آباد و ویران و هر بوم و بر
که فرمود کیخسرو دادگر
از ایران به کوه اندر آید نخست
در شوشتر از بر بوم بست

این ابیات نشان دهنده جایگاه جغرافیایی و مرزی شوشتر و اهمیت آن در حفاظت از مرزهای ایران در برابر هجوم بیگانگان است و از سوی دیگر به نقش پادشاهان اسطوره ای چون کیخسرو در آبادانی آن اشاره دارد.

مردم شناسی، زبان و گویش شوشتری

شوشتر به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی خود، همواره میزبان اقوام و فرهنگ های مختلفی بوده است که به غنای مردم شناسی آن افزوده اند. امروزه اهالی شوشتر عمدتاً به گویش شوشتری، که یکی از قدیمی ترین و اصیل ترین گویش های زبان فارسی است، صحبت می کنند. علاوه بر آن، گویش بختیاری و عربی خوزستان نیز در میان ساکنان این شهرستان رواج دارد. رزم آرا در «فرهنگ جغرافیایی ایران» مردم شوشتر را شیعه و فارسی زبان توصیف کرده است.

در دوره های مختلف تاریخی، شوشتر میزبان مهاجرانی از اقوام عرب از مناطق حاشیه خلیج فارس، گرجی ها، آذری ها و حتی هندی ها بوده است. در طول زمان، این آمیزه نژادی با مهاجرت بوشهری ها، اصفهانی ها، شیرازی ها (فارس ها)، قشقایی ها، همدانی ها و دیگر اقوام تکمیل شد و همگی در این دشت وسیع و حاصلخیز از نظر اقتصاد و کشاورزی، سکونت گزیدند. لوریمر می نویسد که اکثریت غالب مردم شوشتر از یک نژاد دورگه بومی هستند که به گویش شوشتری سخن می گویند. لایارد و سلبی نیز اشاره کرده اند که بیشتر اهالی شوشتر سادات هستند و عمامه های بزرگ و سبز بر سر دارند. لرد کرزن معتقد بود که شوشتری ها آمیزه ای از اصل و تبار ایرانی و عرب هستند و هنری فیلد نیز منشأ آنها را مخلوطی از آشوریان قدیم و ایرانی ها می دانست. این تنوع قومی و فرهنگی، شوشتر را به موزه ای زنده از همزیستی و تبادل فرهنگی تبدیل کرده است.

موسیقی سنتی شوشتری: ریشه ها و جایگاه

یکی از درخشان ترین جلوه های فرهنگی شوشتر، موسیقی سنتی آن است که ریشه های عمیقی در تاریخ این سرزمین دارد. در حالی که اغلب شهرهای ایران تنها بر روی یک یا دو دستگاه از موسیقی محلی خود ردیف محلی دارند، در شوشتر برای تمامی دستگاه های موسیقی ایران، آهنگ محلی و ردیف های خاص وجود دارد که به «۲۴ مقوم شوشتری» شهرت یافته است. این ویژگی منحصربه فرد، نشان دهنده غنا و قدمت موسیقی شوشتر است.

گوشه شوشتری یا مایه شوشتری در موسیقی ایرانی، به ویژه در دستگاه همایون، گوشه ای شناخته شده و پرکاربرد است. از همایون دو گوشه مهم مشتق می شوند: گوشه شوشتری و گوشه اصفهانی. نکته قابل توجه این است که در شوشتر، حتی باغبان ها، بافنده ها، معمارها و بیشتر مردم، موسیقی را خوب می دانند و به زیبایی آهنگ های محلی را می خوانند. خوانندگان برجسته موسیقی سنتی ایران مانند محمدرضا شجریان، سالار عقیلی، شهرام ناظری و علیرضا افتخاری، در برخی از آثار خود از گوشه شوشتری بهره برده اند که نشان دهنده جایگاه والای این گوشه در موسیقی دستگاهی ایران است. ردیف های محلی شوشتری برای تمامی دستگاه ها، مانند ردیف دستگاه شور شامل دشتی، درفیلی، نظامی، بختک یا کمری، غم انگیز، قره العین، نورالعین، دشتستانی، مکوندی و دشتی راستا، گواهی بر این ادعاست و شوشتر را به یکی از مهم ترین خاستگاه های موسیقی مقامی ایران تبدیل کرده است.

میراث ماندگار: چگونه گذشته شوشتر، حال و آینده آن را شکل داده است؟

تاریخ و گذشته شوشتر، نه تنها مجموعه ای از وقایع خشک تاریخی نیست، بلکه میراثی زنده و پویا است که هر یک از ابعاد آن، حال و آینده این شهر را به شکلی عمیق تحت تأثیر قرار داده است. اهمیت بی بدیل تاریخ شوشتر، در تار و پود زندگی مردم، معماری شهر و جاذبه های گردشگری آن تنیده شده است.

جاذبه های گردشگری کنونی: سازه های آبی شوشتر، قلعه سلاسل، مسجد جامع و دیگر اماکن مذهبی و تاریخی، همگی نمادی از گذشته پرشکوه این شهر هستند. این بناها، نه تنها آثار باستانی، بلکه موزه های زنده ای هستند که داستان نبوغ، پایداری و هنر نیاکان را روایت می کنند. معماری و بافت شهری سنتی شوشتر، با کوچه های باریک، دیوارهای بلند، و ساباط های (سایه بان های) خنک کننده، نمادی از سازگاری هوشمندانه با اقلیم گرم و خشک منطقه است. این ساباط ها علاوه بر ایجاد فضاهای خنک، ارتباط دو منزل را در فواصل مختلف فراهم می کرده و زمینه ای برای ساخت طبقات بیشتر را مهیا می ساخته اند. گذرگاه های باریک با پیچ و خم های خود، راه حلی برای گریز از گرما و هدایت جریان باد به درون کوچه ها و خانه ها بوده اند و همچنین محلات مختلف را به دروازه ها و مدخل های ورودی شهر مرتبط می ساخته اند.

بافت معماری یکدست و همگون شوشتر، با بهره گیری از مصالح بومی مانند آجر و خلق نقش های زیبا و ابتکاری تحت عنوان «خوون چینی» (نوعی آجرکاری برجسته) و همچنین استفاده از کتیبه های سنگی حجاری شده بر سردر بناها، جلوه های خوشایندی در معماری این منطقه ایجاد کرده است. شکل و ترکیب کلی شوشتر، تابع تناسب زمین، موقعیت صخره ها، پستی و بلندی های خاک و جریان رودخانه هاست که ارتباطی هنرمندانه با عناصر طبیعی را در جهت خلق فضاهای معماری منحصر به فرد ایجاد کرده است. در شوشتر، ابداعات ویژه ای در به کارگیری هنر سنگ تراشی و آجرچینی در معماری بافت قدیم و همچنین در مجموعه آسیاب های آبی دیده می شود. استاد حاج محمد تقی معمارباشی و خاندان وی، از جمله استادان برجسته این فن در شوشتر و خوزستان بوده اند که نامشان با معماری این شهر گره خورده است.

فرهنگ و آداب و رسوم: میراث تاریخی شوشتر، در فرهنگ و آداب و رسوم مردم آن نیز بازتاب یافته است. نوروز یا «روز نو» جایگاه ویژه ای بین مردم شوشتر دارد که با آیین هایی نظیر خانه تکانی، دید و بازدید، کاشت سبزه، پخت سمنو و کلوچه سنتی شوشتری، عیدی دادن و به طبیعت رفتن همراه است. شب چله (شب یلدا) نیز نزد مردم شوشتر اهمیت زیادی دارد و با شب نشینی و دورهمی خانواده ها و برگزاری مراسم ویژه در مراکز عمومی گرامی داشته می شود. آیین های محرم در شوشتر به صورت ویژه از یکم تا دهم محرم انجام می شود و تا پایان ماه صفر ادامه می یابد. این آیین ها شامل سینه زنی و زنجیرزنی، عَلَمبازی (علم گردانی) همراه با دهل و سرنا، نخل گردانی، شبیه خوانی خیابانی، پخش نذری و روضه خوانی است که نشان دهنده عمق ارادت مردم شوشتر به خاندان عصمت و طهارت است.

صنایع دستی: صنایع دستی گوناگون، به ویژه انواع صنایع بافندگی، از دیرباز در شوشتر مرسوم و مشهور بوده است. دیبا و پرند شوشتری از مشهورترین بافته های صنعتگران این شهر به شمار می روند که در متون ادبی نیز بدانها اشاره شده است. از مهم ترین صنایع دستی مرسوم در شوشتر می توان به پارچه بافی، کپوبافی، جاجیم بافی، سنگ تراشی و احرام بافی اشاره کرد که هر یک جلوه ای از ذوق و هنر مردم این دیار را به نمایش می گذارند.

در نهایت، می توان گفت که شوشتر با بیش از نیمی از آثار ملی ثبت شده در استان خوزستان و ثبت ۱۴ میراث جهانی در یونسکو، نه تنها یک شهر تاریخی، بلکه یک مقصد گردشگری زنده و پویاست. این شهر با لقب «شهر چهل پیر» به دلیل فراوانی آرامگاه های بزرگان مذهبی، و طبیعت دلپذیر خود به ویژه در اسفند و بهار، سالانه پذیرای تعداد زیادی از گردشگران است. بازدید از شوشتر، به معنای سفر به دل تاریخ و تجربه مستقیم میراثی است که در معماری، فرهنگ، هنر و زندگی روزمره مردم آن تبلور یافته است. این شهر، مکانی برای کشف داستان های ناگفته و لمس هویت اصیل ایران زمین است و هر گردشگری را به تجربه مستقیم این تاریخ زنده فرا می خواند.

نتیجه گیری: شوشتر، سرزمینی که باید شناخت

شوشتر، این مروارید درخشان در خوزستان، نه تنها شهری باستانی است، بلکه نمادی زنده از پایداری، نبوغ و تمدن در طول هزاران سال است. از غار پبده که نشان از نخستین سکونتگاه های انسانی دارد، تا سازه های آبی شگفت انگیز ساسانی که میراثی جهانی به شمار می روند، و از فراز و فرودهای دوران اسلامی تا تحولات معاصر، شوشتر همواره نقشی محوری در تاریخ و فرهنگ ایران ایفا کرده است.

گذشته شوشتر، داستانی از همزیستی انسان با طبیعت، دانش مهندسی، عمق فرهنگی و پایداری در برابر چالش هاست. این شهر، با معماری منحصر به فرد، آداب و رسوم کهن، و موسیقی غنی خود، گنجینه ای بی بدیل برای نسل های آینده است. حفظ و پاسداشت این میراث گرانبها، وظیفه ای ملی است تا آیندگان نیز بتوانند از شکوه و عظمت تاریخ و گذشته شوشتر بهره مند شوند. شوشتر، بی شک، سرزمینی است که باید آن را شناخت، کشف کرد و به آن ارج نهاد.

دکمه بازگشت به بالا