خلاصه کامل کتاب مربی گری | جان ایتون و روی جانسون

کتاب مربی گری (Coaching Successfully) اثر جان ایتون و روی جانسون، راهنمایی جامع و عملی برای مدیران، رهبران و تمامی علاقه مندان به توسعه فردی و سازمانی است که مهارت های اساسی و پیشرفته کوچینگ را به شیوه ای ساختارمند و کاربردی تشریح می کند. این اثر به مخاطبان کمک می کند تا با درک عمیق اصول مربی گری، توانمندی های خود و دیگران را برای دستیابی به عملکرد بالاتر و خودکفایی در محیط کار ارتقا دهند. این خلاصه، دروازه ای برای دسترسی سریع به مفاهیم کلیدی این کتاب ارزشمند است و مسیر بهبود مستمر مهارت های مربی گری را هموار می سازد.
در محیط های کاری پیچیده و پویای امروز، نقش مربی گری از یک مزیت رقابتی صرف فراتر رفته و به ضرورتی استراتژیک تبدیل شده است. توانمندسازی کارکنان، توسعه رهبران آینده و ایجاد فرهنگی که در آن افراد تشویق به یادگیری مستمر و حل مسائل به شیوه خوداتکا شوند، از جمله مهم ترین دستاوردهای مربی گری مؤثر است. کتاب مربی گری اثر جان ایتون و روی جانسون، به عنوان یکی از منابع معتبر و پرکاربرد در این حوزه، به خوانندگان خود چارچوبی عملی و راهکارهای ملموس برای پیاده سازی موفق مربی گری ارائه می دهد. این اثر، که حاصل سال ها تجربه و پژوهش نویسندگان آن در زمینه توسعه سازمانی و رهبری است، به مدیران کمک می کند تا دیدگاه خود را از صرفاً مدیریت عملکرد به سمت توسعه جامع افراد سوق دهند.
درباره نویسندگان: جان ایتون و روی جانسون
جان ایتون و روی جانسون، دو نام برجسته در حوزه مدیریت، رهبری و توسعه سازمانی هستند که با همکاری یکدیگر، کتاب مربی گری (Coaching Successfully) را به نگارش درآورده اند. هر دو نویسنده از متخصصان صاحب نام در زمینه توانمندسازی افراد و سازمان ها محسوب می شوند و دیدگاه های آن ها در این کتاب، برگرفته از سال ها تجربه عملی و مشاوره ای در شرکت ها و سازمان های مختلف است.
روی جانسون، به عنوان یک مدرس و مشاور معتبر در حوزه مدیریت منابع انسانی و توسعه سازمانی شناخته می شود. او دارای پیشینه ای قوی در زمینه رهبری و پرورش استعدادهاست و تجربیات گسترده ای در همکاری با شرکت های بزرگ و کوچک در سراسر جهان دارد. تمرکز اصلی جانسون بر چگونگی ایجاد ساختارهای سازمانی است که رشد فردی و جمعی را تسهیل می کنند.
جان ایتون نیز همکار و هم فکر جانسون، دارای تخصص عمیق در رهبری و توسعه سازمانی است. تجربیات او در مشاوره به سازمان های بین المللی، به او دیدگاهی جامع از چالش ها و فرصت های مربی گری در مقیاس های مختلف بخشیده است. همکاری این دو نویسنده، منجر به خلق اثری شده که نه تنها مبانی نظری مربی گری را پوشش می دهد، بلکه راهکارهای عملی و قابل اجرا را برای بهبود مهارت های مربی گری ارائه می دهد. اعتبار و جایگاه آن ها در جامعه متخصصین کوچینگ و مدیریت، کتاب مربی گری را به یکی از منابع مرجع و ضروری برای هر کسی که به دنبال ارتقاء توانمندی های رهبری و توسعه فردی است، تبدیل کرده است.
هسته اصلی کتاب: مربی گری چیست و چرا ضروری است؟
کتاب مربی گری با تأکید بر اهمیت این رویکرد در محیط های کاری مدرن، به تشریح ماهیت و مزایای آن می پردازد. نویسندگان معتقدند که مربی گری فراتر از یک مهارت مدیریتی، یک فلسفه رهبری است که به سازمان ها کمک می کند تا در دنیای پر تغییر امروز، چابک و پویا باقی بمانند.
تعریف مربی گری از دیدگاه ایتون و جانسون
از منظر جان ایتون و روی جانسون، مربی گری فرآیندی پویا و تعاملی است که هدف آن توانمندسازی افراد برای دستیابی به بالاترین پتانسیل خود، ارتقای عملکرد و حرکت به سمت خودکفایی است. این رویکرد بر این اصل استوار است که هر فردی توانایی های بالقوه ای دارد که با راهنمایی صحیح و ایجاد فضای مناسب، می تواند آن ها را کشف و به کار گیرد. مربی در این فرآیند، نه یک مدیر دستوری، نه یک مشاور که راه حل می دهد و نه یک منتور که تجربیات خود را به اشتراک می گذارد، بلکه یک تسهیل گر است که با پرسیدن سؤالات قدرتمند، گوش دادن فعال و ایجاد چالش های سازنده، مربی شونده را به سمت یافتن راه حل های اختصاصی خود و افزایش آگاهی سوق می دهد.
تفاوت های کلیدی مربی گری با سایر رویکردها شامل موارد زیر است:
- تفاوت با مشاوره: مشاور به طور مستقیم راه حل ارائه می دهد، در حالی که مربی به فرد کمک می کند تا راه حل های خود را پیدا کند.
- تفاوت با منتورینگ: منتور معمولاً فردی با تجربه بیشتر است که دانش و تجربه خود را منتقل می کند. مربی بر کشف توانایی های فردی تمرکز دارد.
- تفاوت با مدیریت دستوری: مدیر دستوری وظایف را دیکته می کند، اما مربی کارکنان را به مسئولیت پذیری و خودمدیریتی تشویق می کند.
مزایای مربی گری مؤثر در سازمان
پیاده سازی مربی گری مؤثر در یک سازمان، مزایای قابل توجهی را به همراه دارد که از سطح فردی تا سازمانی گسترش می یابد:
- افزایش بهره وری و عملکرد کارکنان: با توانمندسازی کارکنان برای حل مسائل و تصمیم گیری های مستقل، عملکرد آن ها بهبود یافته و بهره وری کلی سازمان افزایش می یابد.
- پرورش رهبران آینده و افزایش مسئولیت پذیری: مربی گری به افراد کمک می کند تا مهارت های رهبری خود را توسعه داده و مسئولیت پذیری بیشتری در قبال وظایف و نتایج خود نشان دهند.
- کاهش بار کاری مدیران و تمرکز بر استراتژی های کلان: با خودکفایی بیشتر کارکنان، مدیران زمان بیشتری برای تمرکز بر اهداف استراتژیک و توسعه سازمانی خواهند داشت.
- ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت و پویا: فرهنگی مبتنی بر اعتماد، یادگیری مستمر و حمایت متقابل شکل می گیرد که به افزایش رضایت شغلی و وفاداری کارکنان منجر می شود.
- افزایش نوآوری و خلاقیت: مربی گری با تشویق به تفکر مستقل و حل خلاقانه مسائل، بستر مناسبی برای ظهور ایده های نو فراهم می کند.
گام به گام مربی گری: اصول و تکنیک های عملی کتاب
کتاب مربی گری یک راهنمای عملی برای فرآیند کوچینگ ارائه می دهد و به مدیران کمک می کند تا از آغاز تا پایان، یک جلسه مربی گری مؤثر را هدایت کنند. این بخش به تشریح گام ها و تکنیک های کلیدی که در این کتاب مورد تأکید قرار گرفته اند، می پردازد.
آغاز فرآیند مربی گری
موفقیت یک فرآیند مربی گری از همان ابتدا و با آماده سازی صحیح آغاز می شود. این مرحله شامل:
- اهمیت آماده سازی ذهنی مربی و مربی شونده: هر دو طرف باید با ذهنی باز و پذیرنده وارد جلسه شوند. مربی باید از پیش داوری ها پرهیز کرده و آماده گوش دادن فعال باشد. مربی شونده نیز باید تمایل به خوداندیشی و مسئولیت پذیری داشته باشد.
- تعیین اهداف شفاف و قابل اندازه گیری: پیش از شروع جلسه، مربی و مربی شونده باید بر روی اهداف مشخصی که قرار است در طول فرآیند مربی گری به آن ها دست یابند، توافق کنند. این اهداف باید SMART (مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط، زمان بندی شده) باشند.
- بررسی واقعیت های موجود و شناسایی چالش ها: درک وضعیت فعلی مربی شونده و چالش هایی که با آن ها روبروست، نقطه شروع ضروری است. این مرحله به وضوح بخشیدن به مسائل کمک می کند تا بتوان بر روی آن ها کار کرد.
هنر پرسیدن سؤالات قدرتمند
پرسیدن سؤالات صحیح، هسته اصلی فرآیند مربی گری را تشکیل می دهد. ایتون و جانسون بر انواع خاصی از سؤالات تأکید می کنند که می توانند مکالمات را عمیق تر کرده و مربی شونده را به سمت بینش و راه حل سوق دهند:
سوال محرک (Kickstart Question): در ذهن شما چیست؟
این سؤال برای آغاز مکالمه و رسیدن سریع به اصل موضوع طراحی شده است. زمانی که مکالمه ای پراکنده است یا نیاز به تمرکز بر روی یک موضوع خاص وجود دارد، این سؤال می تواند مانند یک کاتالیزور عمل کند و مربی شونده را به بیان مستقیم نگرانی ها یا ایده های خود ترغیب کند. هدف این سؤال، ایجاد یک نقطه شروع واضح و معنادار برای جلسه است.
سوال و چه چیز دیگری؟ (And What Else – AWE)
این سؤال ابزاری قدرتمند برای ترغیب مربی شونده به عمق بخشیدن به افکار و جلوگیری از توقف زودهنگام مکالمه است. با پرسیدن این سؤال، مربی به فرد نشان می دهد که علاقه دارد بیشتر بداند و فضایی برای بیان جزئیات بیشتر، احساسات پنهان یا ابعاد دیگری از موضوع که ممکن است در ابتدا بیان نشده باشند، ایجاد می کند. این سؤال به کشف زوایای پنهان و جامع نگری کمک می کند.
سوال تمرکز: چالش واقعی در اینجا برای شما چیست؟ (با تاکید بر کلمه شما)
این سؤال با تأکید بر کلمه شما، مربی شونده را به سمت مسئولیت پذیری شخصی و محدود کردن بحث به ریشه اصلی مشکل هدایت می کند. زمانی که مکالمه از مسیر اصلی منحرف می شود یا فرد در بیان چالش های واقعی خود دچار ابهام است، این سؤال می تواند به شفافیت و تمرکز بر روی موضوع اصلی کمک کند تا راه حل های مؤثرتری ارائه شود.
سوال بنیادی: چه می خواهید؟
این سؤال برای شناسایی خواسته ها و نیازهای واقعی فرد، اغلب بر اساس ۹ نیاز اساسی انسانی (که شامل نیاز به امنیت، تعلق، اهمیت، آزادی و …) است، به کار می رود. با پرسیدن این سؤال، مربی می تواند به انگیزاننده های عمیق تر مربی شونده پی ببرد و اهداف و اقدامات را بر اساس نیازهای واقعی او تنظیم کند. این سؤال به وضوح بخشیدن به مقصد نهایی کمک می کند.
سوال سست: چگونه می توانم به شما کمک کنم؟
این سؤال که در ظاهر ساده است، ابزاری قوی برای سنجش میزان جدیت درخواست و ایجاد اهرم برای اقدام است. زمانی که مربی شونده صرفاً در حال شکایت از یک وضعیت است و راه حلی پیشنهاد نمی دهد، پرسیدن این سؤال می تواند او را وادار به تفکر عملی و مسئولیت پذیری کند. این سؤال به فرد نشان می دهد که مربی آماده حمایت است، اما انتظار دارد که فرد نیز در یافتن راه حل فعال باشد.
سوالات استراتژیک
برای ارزیابی فرصت ها، تصمیم گیری آگاهانه و اولویت بندی، سؤالات استراتژیک ضروری هستند. این سؤالات به مربی شونده کمک می کنند تا پیامدهای تصمیمات خود را بسنجد و با دیدی جامع تر به مسائل نگاه کند. مثال هایی از این سؤالات می تواند شامل پیامد این تصمیم در بلندمدت چیست؟ یا چه منابعی برای این کار نیاز داریم؟ باشد. این سؤالات به تفکر عمیق تر و اجتناب از تصمیمات عجولانه کمک می کنند.
یک مربی خوب نه تنها می داند چه بپرسد، بلکه چگونه بپرسد. پرهیز از سؤالات بسته و چرا، و ایجاد فضای امن و غیرتدافعی، کلید موفقیت در هنر پرسیدن سؤالات قدرتمند است.
نحوه صحیح طرح سؤال
صرفاً پرسیدن سؤال کافی نیست؛ نحوه طرح آن نیز اهمیت حیاتی دارد. مربی باید از سؤالات بسته (که پاسخ بله/خیر دارند) و سؤالات با چرا (که می توانند باعث حالت تدافعی شوند) پرهیز کند. به جای آن، باید سؤالاتی را مطرح کرد که با چه یا چگونه شروع می شوند و به تفکر باز و عمیق تر تشویق می کنند. ایجاد فضایی امن و غیرقضاوتی برای مربی شونده، او را به بیان آزادانه افکار و احساسات خود ترغیب می کند.
اهمیت گوش دادن فعال و سکوت
گوش دادن فعال، مهارتی بنیادی در مربی گری است که فراتر از صرف شنیدن کلمات می رود. مربی باید با تمام وجود به آنچه مربی شونده می گوید، گوش دهد، هم به کلمات و هم به پیام های غیرکلامی. این گوش دادن عمیق به مربی کمک می کند تا نیازها، نگرانی ها و توانایی های واقعی فرد را درک کند و او را به سمت خودآگاهی و توانمندسازی سوق دهد.
قدرت سکوت در جلسات مربی گری نیز نباید دست کم گرفته شود. پس از پرسیدن یک سؤال قدرتمند، سکوت به مربی شونده فرصت می دهد تا فکر کند، افکارش را سازماندهی کند و پاسخ های عمیق تر و صادقانه تری ارائه دهد. سکوت، فضایی برای تأمل و کشف ایجاد می کند که در دنیای پرسرعت امروز کمتر یافت می شود.
ایجاد فضایی برای یادگیری و خودآگاهی
هدف نهایی مربی گری، تنها حل یک مشکل خاص نیست، بلکه ایجاد بستری برای یادگیری مستمر و خودآگاهی در مربی شونده است. این امر از طریق:
- سوال یادگیری: چه چیزی برای شما مفیدتر بود؟ این سؤال در پایان هر جلسه، مربی شونده را به بازتاب، تحلیل و نهادینه سازی آنچه آموخته است، تشویق می کند. با پاسخ به این سؤال، فرد می تواند درس های کلیدی را شناسایی کرده و آن ها را به عمل تبدیل کند، بدین ترتیب فرآیند یادگیری فعال و پایدار می شود.
- چگونگی کمک به مربی شونده برای استخراج راه حل های خود: مربی باید در برابر وسوسه ارائه راه حل مقاومت کند. به جای آن، باید مربی شونده را از طریق سؤالات و چالش ها هدایت کند تا خودش به راه حل های منحصر به فرد خود دست یابد. این رویکرد باعث افزایش احساس مالکیت و مسئولیت پذیری در فرد می شود.
تفویض اختیار و توانمندسازی
تفویض اختیار، یکی از اصول محوری مربی گری است که در افزایش مسئولیت پذیری و رشد فردی نقشی اساسی ایفا می کند. مربی با تفویض اختیار مناسب، به مربی شونده فرصت می دهد تا مسئولیت های بیشتری را بر عهده بگیرد، تصمیم گیری کند و از نتایج آن بیاموزد. این فرآیند، تنها به معنای واگذاری وظایف نیست، بلکه شامل اعتماد به توانایی های فرد و حمایت از او در مسیر رشد است.
راهنمایی برای پذیرش مسئولیت های بیشتر و رشد فردی شامل:
- مشخص کردن انتظارات و حدود اختیار.
- فراهم آوردن منابع و پشتیبانی لازم.
- ارائه بازخورد سازنده و مستمر.
- تشویق به یادگیری از اشتباهات.
از طریق تفویض اختیار، مربی شونده به تدریج مهارت های لازم برای خودمدیریتی و رهبری را کسب می کند و برای چالش های بزرگ تر آماده می شود.
مربی گری گروهی و نهادینه سازی عادت مربی گری
کتاب مربی گری نه تنها به کوچینگ فردی می پردازد، بلکه اهمیت اعمال این اصول در محیط های گروهی و چگونگی نهادینه سازی مربی گری به عنوان یک عادت روزمره را نیز مورد بحث قرار می دهد. این دو جنبه برای دستیابی به تغییرات پایدار و فراگیر در یک سازمان حیاتی هستند.
مربی گری در بستر تیم و سازمان
مربی گری گروهی، فرآیند اعمال اصول و تکنیک های مربی گری در یک بستر تیمی است. در این رویکرد، مربی به جای تمرکز بر رشد یک فرد خاص، به ارتقاء عملکرد کلی تیم و حل مسائل گروهی کمک می کند. این فرآیند شامل:
- چگونگی اعمال اصول مربی گری در محیط های گروهی: مربی با تسهیل گفتگوها، تشویق به همکاری، و ایجاد فضایی امن برای بیان ایده ها و نگرانی ها، به تیم کمک می کند تا به خودآگاهی جمعی برسد.
- ارتقاء عملکرد جمعی و حل مسائل تیمی از طریق کوچینگ: با استفاده از سؤالات قدرتمند، گوش دادن فعال و تسهیل گری، مربی به اعضای تیم اجازه می دهد تا راه حل های خود را برای چالش های مشترک پیدا کنند. این امر منجر به افزایش هم افزایی، بهبود ارتباطات و ارتقای مسئولیت پذیری جمعی می شود.
مربی گری گروهی می تواند در جلسات تیمی، کارگاه های آموزشی یا حتی در تعاملات روزمره تیمی به کار گرفته شود تا فرهنگ همکاری و حل مسئله را تقویت کند.
تبدیل مربی گری به یک عادت پایدار
یکی از دغدغه های اصلی نویسندگان کتاب، چرایی شکست بسیاری از رویکردهای مربی گری است. آمارها نشان می دهند که درصد پایینی از جلسات مربی گری تأثیر مثبت و پایداری بر عملکرد کاری دارند. ایتون و جانسون معتقدند که این ناکامی اغلب ناشی از عدم نهادینه سازی مربی گری به عنوان یک عادت روزمره و مستمر است.
توصیه های کلیدی برای نهادینه سازی عادت مربی گری عبارتند از:
- چرایی شکست بسیاری از رویکردهای مربی گری: دلیل اصلی، عدم پیوستگی و نگاه به مربی گری به عنوان یک رویداد مجزا، نه یک فرآیند مداوم است. تمرکز صرف بر عملکرد و نادیده گرفتن توسعه جامع فرد نیز از دیگر دلایل است.
- توصیه به مربی گری روزانه و غیررسمی (مثلاً ۱۰ دقیقه در روز): به جای برنامه ریزی جلسات رسمی و طولانی، مربیان باید مربی گری را به بخشی از تعاملات روزمره خود تبدیل کنند. مکالمات کوتاه و هدفمند، می توانند به همان اندازه یا حتی بیشتر از جلسات رسمی، مؤثر باشند.
- تمرکز بر توسعه افراد به جای تمرکز صرف بر عملکرد: اگرچه عملکرد مهم است، اما مربی باید بر رشد و توانمندسازی کلی فرد تمرکز کند. با توسعه افراد، عملکرد به طور طبیعی بهبود می یابد.
- فرایند ۵ مرحله ای ایجاد عادت: نویسندگان، فرآیند مشخصی را برای ایجاد عادات پایدار معرفی می کنند که شامل:
- علت یابی: شناسایی دلایل و انگیزه های پشت ایجاد یک عادت جدید.
- ساخت عادت کوچک: شروع با گام های کوچک و قابل مدیریت که به راحتی قابل انجام باشند.
- برنامه ریزی برای پیوستگی: تدوین یک برنامه مشخص برای تکرار عادت و جلوگیری از وقفه.
- نظارت و بازخورد: رصد پیشرفت و ارائه بازخورد برای تقویت رفتار.
- پاداش و تقویت: جشن گرفتن موفقیت ها و ایجاد انگیزه برای ادامه.
- اهمیت مکتوب کردن برنامه مربی گری شخصی: نوشتن اهداف و برنامه های مربی گری شخصی، به افزایش تعهد و شفافیت کمک می کند. این برنامه می تواند شامل سؤالات کلیدی برای پرسش یا زمان های خاص برای مکالمات مربی گری باشد.
تبدیل مربی گری به یک عادت روزمره، نه یک رویداد منزوی، کلید دستیابی به بهره وری پایدار و توسعه جامع در سازمان است.
با پیاده سازی این رویکردها، مربی گری از یک وظیفه مقطعی به یک فرهنگ سازمانی تبدیل می شود که به طور مستمر به رشد افراد و ارتقای عملکرد کمک می کند.
آزمون خودارزیابی مربی گری: سنجش مهارت ها
یکی از نقاط قوت و جنبه های کاربردی کتاب مربی گری (Coaching Successfully)، ارائه یک آزمون خودارزیابی در انتهای کتاب است. این ابزار به خوانندگان امکان می دهد تا مهارت های مربی گری خود را به صورت عینی ارزیابی کرده و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند.
اهمیت این ابزار در چندین جنبه نهفته است:
- ارزیابی دقیق مهارت ها: آزمون خودارزیابی به خوانندگان کمک می کند تا درک کنند تا چه حد مفاهیم و تکنیک های مطرح شده در کتاب را درک کرده و می توانند آن ها را به کار بگیرند. این ارزیابی می تواند شامل جنبه هایی مانند توانایی در پرسیدن سؤالات قدرتمند، مهارت گوش دادن فعال، توانایی در ایجاد فضایی امن و غیرقضاوتی، و درک تفاوت های مربی گری با سایر رویکردها باشد.
- شناسایی نقاط قابل بهبود: نتایج آزمون، یک نقشه راه برای توسعه فردی در زمینه مربی گری ارائه می دهد. با شناخت دقیق نقاط ضعف، می توان بر روی بهبود آن ها تمرکز کرد و برنامه های آموزشی یا تمرینی مشخصی را دنبال نمود.
- رشد مستمر: مربی گری یک مهارت ایستا نیست؛ بلکه فرآیندی پویا و نیازمند یادگیری و بهبود مستمر است. استفاده دوره ای از این آزمون خودارزیابی می تواند به مربیان کمک کند تا پیشرفت خود را بسنجند و مسیر رشد آتی خود را تعیین کنند. این ابزار، یک گام عملی در جهت تبدیل شدن به یک مربی کارآمدتر و مؤثرتر است.
به این ترتیب، آزمون خودارزیابی نه تنها یک جمع بندی از مطالب کتاب است، بلکه یک دعوت به عمل برای تعمیق مهارت ها و پایبندی به اصول مربی گری در عمل است.
نتیجه گیری: مربی گری، راهی به سوی رهبری مؤثرتر
کتاب مربی گری (Coaching Successfully) اثر جان ایتون و روی جانسون، فراتر از یک راهنمای نظری، یک چارچوب عملی و جامع برای پیاده سازی مربی گری در تمامی سطوح سازمان ارائه می دهد. پیام اصلی این کتاب روشن است: مربی گری نه تنها ابزاری قدرتمند برای توانمندسازی افراد و ساختن سازمان هایی کارآمدتر و پویاتر است، بلکه یک سبک رهبری نوین را نیز معرفی می کند که بر رشد، خودکفایی و مسئولیت پذیری تأکید دارد.
این اثر با ارائه دیدگاهی عمیق در مورد مربی گری چیست؟ و چگونه آن را به طور مؤثر به کار بگیریم؟، خواننده را از مبانی نظری تا تکنیک های کاربردی، از جمله هنر پرسیدن سؤالات قدرتمند، اهمیت گوش دادن فعال و سکوت، و راهکارهای ایجاد فضای یادگیری و خودآگاهی، هدایت می کند. تأکید کتاب بر نهادینه سازی مربی گری به عنوان یک عادت روزمره، نشان دهنده بینش عملی نویسندگان در مواجهه با چالش های پیاده سازی این مهارت در محیط های واقعی است.
در نهایت، خلاصه کتاب مربی گری ( نویسنده جان ایتون، روی جانسون ) نشان می دهد که مربی گری یک مهارت آموختنی و قابل توسعه است که می تواند تأثیری عمیق بر عملکرد فردی و سازمانی داشته باشد. این رویکرد، مدیران را از نقش صرفاً دستوری به سمت نقش یک تسهیل گر و توانمندساز سوق می دهد و به آنان کمک می کند تا تیم های خود را به سمت بهره وری و نوآوری هرچه بیشتر هدایت کنند. با تسلط بر اصول و تکنیک های مربی گری، هر رهبری می تواند به عاملی کلیدی در ارتقای توانمندی های انسانی و ساختن آینده ای روشن تر برای سازمان خود تبدیل شود.