نمونه اعتراض به رای دادگاه بدوی حقوقی (لایحه کامل)

نمونه اعتراض به رای دادگاه بدوی حقوقی

اعتراض به رای دادگاه بدوی حقوقی، حق قانونی و اساسی هر فردی است که خود را متضرر از حکمی می داند و با رعایت تشریفات قانونی، می تواند درخواست بررسی مجدد پرونده را مطرح نماید.

در نظام حقوقی ایران، حق اعتراض به آرای صادره از مراجع قضایی، از اصول بنیادین دادرسی عادلانه محسوب می شود. این حق، فرصتی برای اصحاب دعوا فراهم می آورد تا در صورت ایراد یا اشتباه در رأی بدوی، بتوانند درخواست بازبینی و اصلاح آن را از مراجع بالاتر قضایی مطالبه کنند. اعتراض به رأی دادگاه بدوی حقوقی، صرفاً یک اقدام شکلی نیست، بلکه ابزاری برای تضمین عدالت و احقاق حقوق است. آگاهی از سازوکارهای قانونی اعتراض، از جمله مهلت ها، مراجع صالح و جهات قانونی اعتراض، برای هر فردی که با حکم دادگاه بدوی مواجه شده، ضروری است. این مقاله به تفصیل به بررسی ابعاد مختلف اعتراض به رأی دادگاه بدوی حقوقی، انواع آن، مراحل تنظیم و ثبت لایحه اعتراض و ارائه نمونه های کاربردی خواهد پرداخت.

رای دادگاه بدوی حقوقی چیست و چرا می توان به آن اعتراض کرد؟

دادگاه بدوی، اولین مرجع قضایی است که به دعاوی حقوقی رسیدگی و در خصوص موضوع دعوا، رأی صادر می کند. این آرا می توانند به صورت حکم (که تکلیف ماهوی دعوا را مشخص می کند، مانند محکومیت به پرداخت وجه) یا قرار (که وضعیت شکلی و فرعی پرونده را تعیین می کند، مانند قرار رد دعوا) باشند. تمامی آرای صادره از دادگاه بدوی، تا زمانی که مهلت اعتراض به آن ها سپری نشده یا مورد تأیید مرجع بالاتر قرار نگرفته اند، قطعی تلقی نمی شوند.

امکان اعتراض به رأی دادگاه بدوی، تبلور اصل حق دفاع و دادرسی عادلانه است. این حق، به محکوم علیه یا حتی در برخی موارد به شخص ثالث اجازه می دهد تا با طرح ایرادات شکلی یا ماهوی به رأی صادره، از تضییع احتمالی حقوق خود جلوگیری کند. دلایل اعتراض می تواند شامل موارد متعددی از جمله عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی، اشتباه در تفسیر قوانین، نقص تحقیقات، یا حتی اشتباه در تشخیص هویت طرفین دعوا باشد. این مکانیزم، سلامت فرآیند قضایی را تضمین کرده و به افزایش اعتماد عمومی به نظام عدالت کمک می کند.

طرق اعتراض به رای دادگاه بدوی حقوقی (انواع اعتراض)

در قانون آیین دادرسی مدنی، دو طریق اصلی برای اعتراض به آرای دادگاه بدوی حقوقی پیش بینی شده است: واخواهی و تجدیدنظرخواهی. علاوه بر این، در شرایط خاصی طرق فوق العاده ای نظیر فرجام خواهی و اعاده دادرسی نیز وجود دارد که به صورت مختصر به آنها اشاره خواهد شد.

واخواهی

واخواهی، یکی از طرق عادی اعتراض به آرای دادگاه بدوی است که صرفاً در خصوص آرای غیابی کاربرد دارد. رای غیابی به رأیی گفته می شود که خوانده یا وکیل وی در هیچ یک از جلسات دادرسی حاضر نشده و به صورت کتبی نیز دفاعی نکرده باشد، همچنین اخطاریه ابلاغ وقت رسیدگی و نیز دادخواست به او ابلاغ واقعی نشده باشد یا ابلاغ واقعی شده ولی دفاعی نکرده باشد. واخواهی به معنای درخواست رسیدگی مجدد به پرونده توسط همان دادگاه صادرکننده رأی غیابی است.

  • تعریف و شرایط اصلی: واخواهی، درخواستی است که محکوم علیه غیابی به دادگاه صادرکننده رأی ارائه می دهد تا رأی مجدداً و این بار با حضور وی مورد بررسی قرار گیرد. شرط اصلی واخواهی، غیابی بودن رأی است.
  • مهلت قانونی: مهلت واخواهی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور ۲ ماه از تاریخ ابلاغ واقعی رأی غیابی است. در صورت عدم ابلاغ واقعی و اطلاع از رأی از طرق دیگر، مهلت واخواهی از تاریخ اطلاع شروع می شود.
  • نحوه محاسبه مهلت: روز ابلاغ و روز اقدام جزء مهلت محسوب نمی شوند. برای مثال، اگر رأی در تاریخ ۱۰ مهر ابلاغ شود، مهلت از ۱۱ مهر آغاز و در ۳۰ مهر به پایان می رسد.
  • مرجع رسیدگی: دادگاهی که رأی غیابی را صادر کرده است، مرجع رسیدگی به واخواهی می باشد.

تجدیدنظرخواهی

تجدیدنظرخواهی، رایج ترین طریق اعتراض به آرای دادگاه بدوی است و در خصوص آرای حضوری کاربرد دارد. در این روش، پرونده به یک مرجع بالاتر (دادگاه تجدیدنظر استان) ارسال می شود تا صحت و سقم رأی بدوی مورد بررسی مجدد قرار گیرد. تجدیدنظرخواهی برای تضمین دقت و صحت تصمیمات قضایی و جلوگیری از اشتباهات احتمالی پیش بینی شده است.

  • تعریف و شرایط اصلی: تجدیدنظرخواهی درخواستی است که یکی از طرفین دعوا یا وکلای آن ها، نسبت به رأی صادره از دادگاه بدوی (که جنبه حضوری دارد)، به دادگاه تجدیدنظر استان ارائه می دهند. این طریق اعتراض برای تمامی احکام (چه مالی با خواسته بیش از سه میلیون ریال و چه غیرمالی) و برخی قرارها (مانند قرار رد دادخواست یا رد دعوا) قابل اعمال است.
  • مهلت قانونی: مهلت تجدیدنظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور ۲ ماه از تاریخ ابلاغ رأی یا انقضای مهلت واخواهی است.
  • نحوه محاسبه مهلت: مانند واخواهی، روز ابلاغ و روز اقدام جزء مهلت محسوب نمی شوند.
  • مرجع رسیدگی: دادگاه تجدیدنظر استان، مرجع صالح برای رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از آرای دادگاه های عمومی و انقلاب همان استان است.

جهات تجدیدنظرخواهی (ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی)

ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت، جهاتی را که می توان به استناد آن ها درخواست تجدیدنظرخواهی نمود، برشمرده است. تجدیدنظرخواه باید در لایحه خود، به یکی از این جهات یا مجموعه ای از آن ها استناد کند:

  1. ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه: اگر تجدیدنظرخواه مدعی باشد که مستندات و دلایلی که دادگاه بدوی برای صدور رأی به آن ها استناد کرده (مانند سند، اقرار یا شهادت)، فاقد اعتبار قانونی هستند (مثل سند مجعول یا اقرار تحت اکراه).
  2. ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود: در صورتی که شهادت شهود یکی از دلایل اصلی صدور رأی بوده و تجدیدنظرخواه بتواند اثبات کند که شهود فاقد شرایط قانونی شهادت (مانند عدالت یا عدم نفع شخصی) بوده اند یا شهادت آن ها خلاف واقع است.
  3. ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی: اگر دادگاه بدوی بدون دلیل موجه، به بخشی از دلایل و مستندات مهمی که توسط یکی از طرفین ارائه شده است، توجه نکرده و آن ها را در صدور رأی خود نادیده گرفته باشد.
  4. ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رای: در صورتی که دادگاه صادرکننده رأی بدوی، از نظر صلاحیت ذاتی یا محلی، صلاحیت رسیدگی به پرونده را نداشته و یا قاضی مربوطه فاقد صلاحیت شخصی (مانند رابطه خویشاوندی با یکی از طرفین) باشد.
  5. ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی: این جهت شامل تمامی مواردی است که رأی صادره، از نظر ماهوی یا شکلی، با قوانین موضوعه (قوانین عادی، مقررات، آیین نامه ها) یا موازین شرعی (فتاوی معتبر یا اصول کلی فقهی) مغایرت داشته باشد. این گسترده ترین جهت تجدیدنظرخواهی است و می تواند شامل اشتباه در تفسیر قانون یا عدم اجرای صحیح آن باشد.

بر اساس تبصره ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی، حتی اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات فوق الذکر به عمل آمده باشد، در صورت وجود جهات دیگر، مرجع تجدیدنظر مکلف به رسیدگی به تمامی آن ها است.

سایر طرق اعتراض (مختصر)

علاوه بر واخواهی و تجدیدنظرخواهی که طرق عادی اعتراض محسوب می شوند، دو طریق فوق العاده نیز وجود دارد:

  • فرجام خواهی: این طریق اعتراض در خصوص آرای قطعی دادگاه تجدیدنظر استان و برخی آرای خاص دیگر در دیوان عالی کشور مطرح می شود و هدف آن بررسی انطباق رأی با موازین قانونی است، نه رسیدگی مجدد به ماهیت دعوا.
  • اعاده دادرسی: اعاده دادرسی یکی از طرق فوق العاده اعتراض است که در شرایط بسیار محدود و خاص (مانند کشف سند جعلی یا تضاد آرا) و نسبت به آرای قطعی (اعم از دادگاه بدوی یا تجدیدنظر) قابل طرح است.

ذکر این نکته ضروری است که فرجام خواهی و اعاده دادرسی، به طور مستقیم به عنوان اعتراض به رای دادگاه بدوی حقوقی در مفهوم رایج و ابتدایی آن مطرح نیستند، بلکه پس از قطعیت رأی در مرحله بدوی یا تجدیدنظر به کار می روند و تشریفات و شرایط بسیار سخت گیرانه تری دارند.

گام های ضروری پیش از تنظیم لایحه اعتراض

پیش از اقدام به تنظیم لایحه اعتراض، لازم است مراحل دقیق و حقوقی طی شود تا اعتراض، از وجاهت قانونی کافی برخوردار بوده و موفقیت آمیز باشد. این گام ها تضمین کننده این هستند که اعتراض به موقع و با دلایل محکم ارائه شود.

  1. بررسی دقیق دادنامه: اولین و حیاتی ترین گام، مطالعه موشکافانه دادنامه صادره از دادگاه بدوی است. باید تمامی بخش های دادنامه شامل اطلاعات طرفین دعوا، موضوع دعوا، خواسته، دلایل و مستندات ارائه شده توسط طرفین، استدلالات قاضی و مهم تر از همه، مفاد رأی و بخش های مورد اعتراض، به دقت بررسی شود. هرگونه ابهام یا خطای چاپی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
  2. تشخیص نوع اعتراض (واخواهی یا تجدیدنظرخواهی): بر اساس حضوری یا غیابی بودن رأی صادره، باید نوع اعتراض مناسب را انتخاب کرد. اگر رأی غیابی است، واخواهی و اگر حضوری است، تجدیدنظرخواهی راهکار قانونی است. این تشخیص، مبنای تعیین مرجع صالح و مهلت های قانونی خواهد بود.
  3. محاسبه دقیق مهلت قانونی اعتراض: رعایت مهلت های قانونی برای واخواهی (۲۰ روز یا ۲ ماه) و تجدیدنظرخواهی (۲۰ روز یا ۲ ماه) از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. عدم رعایت این مهلت ها منجر به رد اعتراض خواهد شد. تاریخ ابلاغ دادنامه، مبدأ محاسبه مهلت است و روز ابلاغ و روز اقدام در محاسبه وارد نمی شوند.
  4. شناسایی و جمع آوری مستندات و دلایل جدید یا مغفول مانده: در این مرحله، باید تمامی مدارک، اسناد، شهود، یا هرگونه دلیلی که در مرحله بدوی ارائه نشده یا قاضی به آن توجه کافی نکرده است، شناسایی و جمع آوری شود. این مستندات، ستون فقرات لایحه اعتراض را تشکیل می دهند و باید قابلیت اثبات ادعاهای جدید یا تقویت دلایل قبلی را داشته باشند.
  5. مشاوره با وکیل دادگستری: در پرونده های پیچیده یا در صورت عدم آشنایی کافی با قوانین و رویه های قضایی، اکیداً توصیه می شود که پیش از هر اقدامی با یک وکیل دادگستری متخصص در امور حقوقی مشورت شود. وکیل می تواند در تشخیص نوع اعتراض، تنظیم لایحه، ارائه دلایل حقوقی و رعایت تمامی تشریفات قانونی، یاری گر باشد و شانس موفقیت در اعتراض را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.

نحوه تنظیم لایحه اعتراض به رای دادگاه بدوی حقوقی (بخش به بخش)

تنظیم یک لایحه اعتراض مؤثر و دقیق، نیازمند رعایت ساختار و اصول خاصی است. هر بخش از لایحه باید به وضوح و با استناد به قوانین مربوطه تنظیم شود. این راهنما به شما کمک می کند تا لایحه اعتراض خود را به صورت حرفه ای تدوین کنید.

عنوان لایحه

عنوان لایحه باید گویای نوع اعتراض و مشخصات رأی مورد اعتراض باشد. این عنوان به دادگاه کمک می کند تا در نگاه اول، ماهیت درخواست را درک کند.

  • مثال برای تجدیدنظرخواهی: لایحه تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
  • مثال برای واخواهی: لایحه واخواهی از دادنامه غیابی شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

مشخصات کامل تجدیدنظرخواه/واخواه

در این قسمت باید مشخصات کامل فرد معترض و در صورت وجود وکیل، مشخصات وکیل، درج شود.

  • نام و نام خانوادگی
  • نام پدر
  • کد ملی
  • آدرس دقیق پستی و کد پستی
  • شماره تماس و در صورت امکان ایمیل

مشخصات کامل تجدیدنظرخوانده/واخوانده

مشخصات طرف مقابل دعوا که رأی به نفع او صادر شده است، باید به طور کامل ذکر شود.

  • نام و نام خانوادگی
  • نام پدر
  • کد ملی (در صورت اطلاع)
  • آدرس دقیق پستی و کد پستی (در صورت اطلاع)

مشخصات رای مورد اعتراض

برای شناسایی دقیق رأی و پرونده، ارائه اطلاعات کامل دادنامه الزامی است.

  • شماره دادنامه
  • تاریخ صدور دادنامه
  • شعبه و دادگاه صادرکننده رأی
  • تاریخ ابلاغ دادنامه به معترض
  • شماره پرونده کلاسه

موضوع اعتراض و خواسته

این بخش باید به صورت خلاصه، هدف اصلی از طرح اعتراض را بیان کند.

  • مثال: تقاضای نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان] و رسیدگی مجدد و صدور حکم شایسته بر بطلان دعوای خواهان بدوی (در تجدیدنظرخواهی) / نقض رأی غیابی و رسیدگی حضوری به دعوا (در واخواهی)

شرح اعتراض و جهات قانونی (مهمترین بخش)

این بخش قلب لایحه اعتراض است و باید با دقت، استدلال حقوقی قوی و مستند به قوانین و مدارک، تنظیم شود. توضیحات باید روشن، منطقی و از هرگونه حاشیه پردازی به دور باشد.

  1. بیان سوابق اجمالی پرونده: خلاصه ای کوتاه از موضوع دعوا در مرحله بدوی و خواسته خواهان اولیه ارائه شود.
  2. خلاصه ای از مفاد رای بدوی: به طور خلاصه، محتوای رأی بدوی و بخش هایی که مورد اعتراض قرار گرفته اند، ذکر شود.
  3. ارائه دلایل و جهات اعتراض: در این قسمت، باید به تفصیل و با استناد به یکی از جهات ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی (برای تجدیدنظرخواهی) یا دلایل موجه برای واخواهی، شرح داده شود که چرا رأی بدوی نادرست یا غیرمنصفانه است.
  • برای تجدیدنظرخواهی: به وضوح بیان کنید که کدام یک از بندهای ماده ۳۴۸ (الف تا ه‍) مورد استناد قرار گرفته است و با ذکر جزئیات، استدلال خود را مطرح نمایید. مثلاً: با عنایت به عدم توجه قاضی محترم بدوی به فیش واریزی شماره [شماره فیش] مورخ [تاریخ] که در پرونده موجود بوده و دلالت بر ایفای تعهد اینجانب دارد، رأی صادره مغایر با دلایل ابرازی است (بند ‘ج’ ماده ۳۴۸ ق.آ.د.م).
  • برای واخواهی: دلایل موجه عدم حضور در جلسات دادگاه و دفاع از خود را بیان کنید، مانند عدم ابلاغ صحیح، بیماری، سفر ناگهانی یا سایر عذرهای موجه. همچنین، دلایل ماهوی دفاع خود را نیز مطرح کنید.
  • ذکر مواد قانونی مرتبط، رویه قضایی و استدلال های حقوقی: در صورت امکان، علاوه بر مواد قانونی آیین دادرسی مدنی، به مواد قانونی ماهوی مرتبط با دعوا، رویه های قضایی مشابه (آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور) و نظریات حقوقدانان استناد شود.
  • هر دلیل و ادعایی که در لایحه اعتراض مطرح می شود، باید با سند و مدرک یا حداقل با استدلال حقوقی قوی پشتیبانی شود. از طرح ادعاهای کلی و بدون پشتوانه خودداری نمایید.

    منضمات (مدارک پیوست)

    تمامی مدارکی که برای اثبات ادعاها و دلایل اعتراض مورد نیاز هستند، باید به لایحه پیوست شوند.

    • کپی مصدق دادنامه بدوی (این مورد الزامی است).
    • کپی مصدق تمامی مستندات و دلایل جدید یا مورد غفلت (مانند اسناد، نامه ها، گزارش کارشناسی، شهادت نامه ها).
    • وکالت نامه (در صورت داشتن وکیل).
    • رسید پرداخت هزینه های دادرسی.

    تقاضا از مرجع رسیدگی کننده

    در این قسمت، به طور واضح از دادگاه خواسته شود که چه تصمیمی اتخاذ کند.

    • مثال: با عنایت به مراتب فوق و دلایل و مستندات ابرازی، از آن مقام محترم قضایی استدعا دارم نسبت به نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم شایسته و مطابق با موازین قانونی و شرعی، اوامر مقتضی را صادر فرمایید.

    امضا و تاریخ

    در پایان لایحه، تاریخ تنظیم و امضای معترض (یا وکیل وی) ضروری است.

    نمونه متن لایحه اعتراض به رای دادگاه بدوی حقوقی

    در این بخش، دو نمونه لایحه کاربردی برای تجدیدنظرخواهی و واخواهی ارائه می شود. این نمونه ها صرفاً قالبی برای کمک به تنظیم لایحه شما هستند و باید با اطلاعات دقیق پرونده خود تکمیل و تنظیم شوند.

    نمونه ۱: لایحه تجدیدنظرخواهی از رای دادگاه بدوی حقوقی

    ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]

    با سلام و احترام،

    موضوع: لایحه تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

    تجدیدنظرخواه:
    نام و نام خانوادگی: [نام کامل تجدیدنظرخواه]
    نام پدر: [نام پدر]
    کد ملی: [کد ملی]
    آدرس: [آدرس دقیق پستی تجدیدنظرخواه]
    شماره تماس: [شماره تماس]

    تجدیدنظرخوانده:
    نام و نام خانوادگی: [نام کامل تجدیدنظرخوانده]
    آدرس: [آدرس دقیق پستی تجدیدنظرخوانده]

    مشخصات رای مورد اعتراض:
    دادنامه شماره: [شماره کامل دادنامه]
    تاریخ صدور: [تاریخ صدور دادنامه]
    شعبه و دادگاه صادرکننده: شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
    تاریخ ابلاغ به اینجانب: [تاریخ ابلاغ واقعی دادنامه]

    خواسته: تقاضای نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم شایسته بر [توضیح خواسته، مثلاً: بطلان دعوای خواهان بدوی / الزام خوانده به ایفای تعهد / محکومیت خوانده به پرداخت خسارت] با رعایت کلیه جوانب قانونی.

    شرح اعتراض و دلایل:

    احتراماً به استحضار عالی می رساند، اینجانب [نام تجدیدنظرخواه] در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] مطرح در شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان] که موضوع آن [موضوع دعوا، مثلاً: مطالبه وجه سند عادی] بوده است، به موجب دادنامه شماره [شماره دادنامه] مورخ [تاریخ صدور]، محکوم به [مفاد رأی محکومیت] گردیده ام. نظر به اینکه دادنامه مذکور، برخلاف موازین قانونی و فاقد وجاهت حقوقی صادر شده است، مراتب اعتراض خود را به شرح ذیل معروض می دارم و تقاضای رسیدگی و نقض آن را از آن دادگاه محترم دارم:

    1. ادعای عدم توجه قاضی محترم بدوی به دلایل ابرازی (بند ‘ج’ ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی):

      دادگاه محترم بدوی در صدور رأی خود، به [مثال: اظهارات شهود اینجانب که به وضوح در صورت جلسه مورخ [تاریخ] منعکس شده و حاکی از عدم تحقق معامله بین طرفین بود / گزارش کارشناسی رسمی دادگستری مورخ [تاریخ] که عدم ارتباط قراردادی اینجانب با خواهان را تأیید نموده است] توجه کافی ننموده اند. این در حالی است که [توضیح بیشتر و ارائه استدلال که چرا این دلیل مهم بوده و چگونه نادیده گرفته شده است]. عدم لحاظ این دلایل اساسی، موجب انحراف در تشخیص واقعیت و صدور رأیی خلاف حق شده است.

    2. ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و یا مقررات قانونی (بند ‘ه‍’ ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی):

      رأی صادره از دادگاه بدوی، از منظر حقوقی با [مثال: ماده [شماره ماده] قانون مدنی / اصول کلی قراردادها] مغایرت اساسی دارد. دادگاه محترم در استدلال خود مبنی بر [استدلال دادگاه بدوی]، دچار اشتباه در تفسیر مفهوم [مفهوم حقوقی مورد اشتباه] گردیده است. [توضیح دهید که چرا تفسیر دادگاه اشتباه است و تفسیر صحیح قانونی چه می باشد، به عنوان مثال: بر اساس ماده [شماره ماده] قانون مدنی، شرط اساسی تحقق معامله، ایجاب و قبول طرفین است که در این پرونده، هیچ دلیل متقنی مبنی بر وقوع ایجاب و قبول از سوی اینجانب وجود ندارد.] لذا، رأی معترض عنه از این حیث نیز مخدوش بوده و قابلیت نقض را دارد.

    3. دلایل جدید و تکمیلی:

      اینجانب اکنون [مثال: به سندی دست یافته ام که نشان می دهد خواهان بدوی قبل از طرح دعوا، با دریافت مبلغ [مبلغ] از اینجانب، تمامی حقوق خود را اسقاط کرده است / شاهد جدیدی که در زمان رسیدگی بدوی در دسترس نبود، اکنون حاضر به شهادت است و می تواند وقوع [واقعه مشخص] را تأیید نماید]. این دلایل جدید، به وضوح [توضیح دهید که چگونه این دلایل جدید بر ماهیت پرونده تأثیر می گذارند و رأی را نقض می کنند].

    منضمات:

    1. کپی مصدق دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
    2. کپی مصدق [نام سند جدید] مورخ [تاریخ]
    3. فهرست و مشخصات شهود جدید (در صورت لزوم)
    4. [هرگونه مدرک دیگر که در شرح اعتراض به آن اشاره شده است]

    تقاضا:

    با عنایت به دلایل و مستندات فوق الذکر و استناد به جهات تجدیدنظرخواهی ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی، از آن دادگاه محترم تجدیدنظر، تقاضای نقض دادنامه معترض عنه و رسیدگی ماهوی مجدد و در نهایت، صدور حکم شایسته بر [توضیح خواسته نهایی] را دارم.

    با تقدیم احترام
    [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه]
    امضا
    تاریخ: [تاریخ]

    نمونه ۲: لایحه واخواهی از رای غیابی دادگاه بدوی حقوقی

    ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

    با سلام و احترام،

    موضوع: لایحه واخواهی از دادنامه غیابی شماره [شماره دادنامه] صادره از آن شعبه محترم

    واخواه:
    نام و نام خانوادگی: [نام کامل واخواه]
    نام پدر: [نام پدر]
    کد ملی: [کد ملی]
    آدرس: [آدرس دقیق پستی واخواه]
    شماره تماس: [شماره تماس]

    واخوانده:
    نام و نام خانوادگی: [نام کامل واخوانده]
    آدرس: [آدرس دقیق پستی واخوانده]

    مشخصات رای مورد اعتراض:
    دادنامه شماره: [شماره کامل دادنامه]
    تاریخ صدور: [تاریخ صدور دادنامه]
    شعبه و دادگاه صادرکننده: شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
    تاریخ اطلاع/ابلاغ واقعی به اینجانب: [تاریخ اطلاع یا ابلاغ واقعی دادنامه]

    خواسته: تقاضای نقض دادنامه غیابی معترض عنه و رسیدگی حضوری مجدد به پرونده و در نهایت صدور حکم شایسته بر [توضیح خواسته، مثلاً: بطلان دعوای خواهان / بی حقی خواهان] با رعایت کلیه جوانب قانونی.

    شرح اعتراض و دلایل:

    احتراماً به استحضار عالی می رساند، اینجانب [نام واخواه] در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] مطرح در آن شعبه محترم، به موجب دادنامه غیابی شماره [شماره دادنامه] مورخ [تاریخ صدور]، محکوم به [مفاد رأی محکومیت] گردیده ام. نظر به اینکه رأی صادره به صورت غیابی و بدون اطلاع و دفاع اینجانب صادر شده است، مراتب واخواهی خود را به شرح ذیل معروض می دارم:

    1. عدم ابلاغ واقعی دادخواست و اخطاریه های دادرسی:

      اینجانب هیچ گونه ابلاغ واقعی و قانونی در خصوص دادخواست خواهان و اخطاریه های مربوط به وقت رسیدگی در پرونده کلاسه فوق الذکر دریافت نکرده ام. [توضیح دهید که چگونه از رأی مطلع شده اید، مثلاً: صرفاً در تاریخ [تاریخ] از طریق [شخص/مرجع] از صدور این دادنامه غیابی مطلع گردیدم]. لذا، بر اساس ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی، رأی صادره غیابی بوده و حق واخواهی برای اینجانب محفوظ است.

    2. دلایل ماهوی اعتراض به اصل دعوا:

      علاوه بر غیابی بودن رأی، اینجانب دلایل و مستندات قوی و محکمی برای دفاع در مقابل ادعای خواهان دارم که به دلیل عدم اطلاع از جریان دادرسی، فرصت ارائه آن ها در مرحله بدوی میسر نگردید. از جمله:

      • خواهان مدعی [ادعای خواهان] شده است، در حالی که [توضیح دلیل خلاف ادعا، مثلاً: به موجب فیش بانکی شماره [شماره فیش] مورخ [تاریخ]، مبلغ خواسته به طور کامل به حساب خواهان واریز گردیده و هیچ بدهی ای باقی نمانده است].
      • [توضیح دلیل دیگر، مثلاً: شهود اینجانب که در [مکان] حاضر بودند، می توانند گواهی دهند که [واقعه مورد ادعا] اساساً رخ نداده است].

      این دلایل به وضوح نشان می دهد که دعوای خواهان فاقد صحت بوده و رأی صادره علیه اینجانب، در صورت بررسی حضوری و دقیق، قابلیت نقض را دارد.

    منضمات:

    1. کپی مصدق دادنامه غیابی شماره [شماره دادنامه]
    2. کپی مصدق [فیش بانکی/سند/مدرک دیگر]
    3. لیست شهود و مشخصات ایشان (در صورت لزوم)
    4. [هرگونه مدرک دیگری که در شرح اعتراض به آن اشاره شده است]

    تقاضا:

    با عنایت به مراتب معروضه و مستندات تقدیمی، از آن ریاست محترم دادگاه، تقاضای نقض دادنامه غیابی شماره [شماره دادنامه] و رسیدگی حضوری به پرونده و نهایتاً صدور حکم شایسته بر [توضیح خواسته نهایی، مثلاً: بطلان دعوای خواهان و محکومیت ایشان به پرداخت خسارات دادرسی] مورد استدعاست.

    با تقدیم احترام
    [نام و نام خانوادگی واخواه]
    امضا
    تاریخ: [تاریخ]

    مراحل ثبت و پیگیری لایحه اعتراض از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی

    پس از تنظیم دقیق لایحه اعتراض، مرحله بعدی، ثبت و پیگیری آن از طریق مراجع قانونی است. در حال حاضر، تمامی مراحل ثبت دادخواست های حقوقی از جمله واخواهی و تجدیدنظرخواهی، از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی انجام می شود.

    1. مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی: متقاضی یا وکیل وی باید با در دست داشتن مدارک شناسایی معتبر (کارت ملی، شناسنامه)، اصل و کپی دادنامه مورد اعتراض، لایحه اعتراض تنظیم شده و سایر مستندات مربوطه، به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کند.
    2. ثبت دادخواست تجدیدنظر یا واخواهی: در دفتر خدمات قضایی، اطلاعات مربوط به دادخواست (مشخصات طرفین، مشخصات رأی، موضوع اعتراض و خواسته) در سیستم ثبت می شود. اپراتور دفتر خدمات قضایی، لایحه اعتراض و مستندات پیوستی را اسکن و به پرونده الکترونیک ضمیمه می کند. تأکید می شود که تمامی صفحات لایحه و مدارک پیوستی باید امضا یا مهر شده باشند.
    3. پرداخت هزینه های دادرسی: برای ثبت دادخواست تجدیدنظرخواهی یا واخواهی، پرداخت هزینه های دادرسی طبق تعرفه های قانونی الزامی است. این هزینه ها از طریق دستگاه کارت خوان موجود در دفاتر خدمات قضایی یا درگاه الکترونیکی پرداخت می شوند و رسید آن باید اخذ شود. عدم پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت ناکافی، منجر به صدور اخطار رفع نقص و در صورت عدم رفع نقص در مهلت مقرر، به رد دادخواست خواهد شد.
    4. دریافت کد رهگیری و پیگیری پرونده: پس از ثبت موفق دادخواست و پرداخت هزینه ها، به متقاضی یک کد رهگیری و شماره پرونده جدید اختصاص داده می شود. با استفاده از این کدها، می توان وضعیت پرونده را از طریق سامانه ثنا (sana.adliran.ir) یا با مراجعه حضوری به دفتر دادگاه مربوطه (در صورت نیاز به پیگیری های خاص) پیگیری نمود. ابلاغیه های مربوط به پرونده نیز از طریق سامانه ثنا به اطلاع طرفین خواهد رسید.

    لازم به ذکر است که در برخی موارد خاص، مانند فوریت یا عدم دسترسی به دفاتر خدمات، امکان ثبت مستقیم دادخواست در دفتر دادگاه صادرکننده رأی نیز وجود دارد که البته این موارد استثنایی هستند و قاعده کلی، استفاده از دفاتر خدمات قضایی است.

    سوالات متداول

    اگر مهلت اعتراض تمام شود، آیا راهی برای اعتراض هست؟

    بله، قانون آیین دادرسی مدنی در ماده ۳۴۰ (برای تجدیدنظرخواهی) و تبصره آن، امکان درخواست تجدیدنظر خارج از مهلت را در صورت وجود عذر موجه پیش بینی کرده است. جهات عذر موجه همان موارد مذکور در ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی هستند، مانند حوادث غیرمترقبه، بیماری صعب العلاج، فوت خویشاوندان درجه اول و … . متقاضی باید با ارائه دلیل و بیان عذر خود، درخواست تجدیدنظر را به دادگاه صادرکننده رأی تقدیم کند. دادگاه ابتدا به عذر عنوان شده رسیدگی و در صورت موجه دانستن، دادخواست تجدیدنظر را می پذیرد. در خصوص واخواهی نیز، اگر ابلاغ واقعی به واخواه صورت نگرفته باشد و وی بدون تقصیر خود از مفاد رأی غیابی مطلع نشده باشد، تا زمانی که از رأی مطلع شود، مهلت واخواهی برای وی جریان پیدا می کند.

    آیا برای اعتراض به رای دادگاه بدوی حقوقی حتماً باید وکیل گرفت؟

    خیر، الزامی برای گرفتن وکیل دادگستری وجود ندارد و هر شخص می تواند شخصاً نسبت به تنظیم و ثبت لایحه اعتراض خود اقدام کند. با این حال، با توجه به پیچیدگی های حقوقی و فنی تنظیم لایحه، رعایت مهلت ها، استناد به مواد قانونی و جهات اعتراض، وکیل متخصص می تواند با دانش و تجربه خود، شانس موفقیت در اعتراض را به طور چشمگیری افزایش دهد. به ویژه در پرونده های با اهمیت مالی بالا یا دارای ابعاد حقوقی پیچیده، مشاوره و استفاده از خدمات وکیل، بسیار توصیه می شود.

    دادگاه تجدیدنظر چگونه به اعتراض رسیدگی می کند؟

    اصولاً رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر، غیرحضوری و بدون دعوت از طرفین صورت می گیرد. این بدان معناست که دادگاه بر اساس لایحه اعتراض، پاسخ تجدیدنظرخوانده و محتویات پرونده بدوی، اقدام به بررسی و اتخاذ تصمیم می کند. با این حال، در موارد استثنایی که دادگاه تجدیدنظر تشخیص دهد نیاز به توضیح بیشتر یا ارائه دلیل جدید توسط طرفین است، می تواند آن ها را برای حضور در جلسه دعوت نماید. رأی دادگاه تجدیدنظر معمولاً به صورت قطعی صادر می شود.

    رای صادره از دادگاه تجدیدنظر قطعی است یا قابل اعتراض؟

    به طور کلی، آرای صادره از دادگاه تجدیدنظر استان، قطعی محسوب می شوند و امکان اعتراض عادی (مانند تجدیدنظرخواهی مجدد) نسبت به آن ها وجود ندارد. با این حال، در شرایط بسیار محدود و خاص، امکان اعتراض به این آرا از طریق طرق فوق العاده نظیر فرجام خواهی در دیوان عالی کشور (برای موارد خاص و با شرایطی که قانون پیش بینی کرده است) و اعاده دادرسی (در صورت وجود جهات خاص قانونی) وجود دارد. این طرق، استثنایی هستند و برای اعمال آن ها باید شرایط بسیار سخت گیرانه ای رعایت شود.

    آیا می توان دلایل جدیدی در مرحله تجدیدنظر ارائه کرد؟

    بله، در مرحله تجدیدنظرخواهی، طرفین می توانند دلایل و مستندات جدیدی را که در مرحله بدوی در اختیار نداشته اند یا فرصت ارائه آن را نیافته اند، به دادگاه ارائه کنند. این دلایل باید به گونه ای باشد که بر ماهیت دعوا تأثیرگذار بوده و به اثبات ادعاهای تجدیدنظرخواه کمک نماید. با این حال، تأکید بر این است که دادگاه تجدیدنظر ابتدا به دلایل و مستندات موجود در پرونده بدوی رسیدگی می کند و سپس به دلایل جدید ارائه شده می پردازد. هرچند ارائه دلایل جدید مجاز است، اما این امر نباید بهانه ای برای عدم دقت در مرحله بدوی باشد.

    نتیجه گیری

    حق اعتراض به رأی دادگاه بدوی حقوقی، یکی از ارکان مهم تضمین عدالت در نظام قضایی ایران است. آشنایی با انواع اعتراض (واخواهی و تجدیدنظرخواهی)، جهات قانونی آن ها، مهلت های مقرر و مراحل شکلی تنظیم و ثبت لایحه، برای هر فردی که در یک دعوای حقوقی محکوم شده، حیاتی است. دقت در بررسی دادنامه، شناسایی صحیح نوع اعتراض، محاسبه دقیق مهلت ها و جمع آوری مستندات قوی، از مهمترین گام های دستیابی به یک اعتراض موفق است. همچنین، بهره گیری از مشاوره و تخصص وکلای دادگستری، می تواند در پیچیدگی های حقوقی پرونده، راهگشا باشد و شانس احقاق حق را افزایش دهد. هرچند نمونه های ارائه شده در این مقاله راهنمای مفیدی هستند، اما شخصی سازی لایحه بر اساس جزئیات دقیق هر پرونده و با استدلال حقوقی متقن، کلید اصلی دفاع مؤثر است. رعایت تمامی این نکات، به شما کمک می کند تا با اطمینان بیشتری، روند اعتراض به رأی دادگاه بدوی را طی کنید.

    دکمه بازگشت به بالا